کتاب پرچمهای سیاه
معرفی کتاب پرچمهای سیاه
«پرچمهای سیاه ( ویرایش دوم)» اثر جابی واریک، برندهی جایزهی ادبی پولیتزِر ۲۰۱۶ است.
واریک، روزنامکهنگار باسابقه واشنگتنپست آمریکا، متولد ۱۹۶۰ در کارولینای شمالی است و در مسائل خاورمیانه و امنیت ملی تخصص دارد. وی کتاب خود «پرچمهای سیاه» را با اطلاعاتی که توانسته بود از طریق رابطه با سازمان سیا و ارتش آمریکا جمعآوری کند نوشتهاست. این کتاب مستندی داستانگونه است که گوشههایی از جنایات ضد انسانی داعش را آشکار میکند .
واریک معتقد است ایجاد گروه داعش به دو دلیل عمده بود که یکی اشتباه دولت اردن در عفو «ابو مصعب الزرقاوی» در میان زندانیان سیاسی آزاد شده در سال ۱۹۹۹ از زندانهای این کشور بود. «الزرقاوی» مدتی پس از آزادی به القاعده افغانستان پیوست.
بخشی از کتاب:
مردی که در تابستان ۲۰۰۲ رئیس بخش جاسوسی در شمال عراق شده بود، به نُدرت چیزی دربارهی تروریستی به نام «ابومُصعَب زَرقاوی» شنیده بود. امّا در چند هفته «چارلز (سام) فِدیس» نشانی مکان اردنیها را یاد گرفته بود. برای تعقیبِ زرقاوی، فرصتی بهتر از این پیدا نمیشد. «فِدیس» با صدوهشتادودوسانتیمتر قد، پسرِ یکی از افسران نیروی دریایی ساکنِ دامنهی تپّهای در جنوبِ غربی «پِنسیلوانیا» بود که همراه گروهی از فعّالان سیا آمده بود تا اطّلاعاتی دربارهی واحدهای نظامی عراق مانند «انصارالاسلام» جمعآوری کند که در مرز ایران زندگی میکردند و پیوندهای گستردهای با القاعده داشتند.
قبلاً هم این وکیل چهلوهفت ساله، برای اجرای چنین کاری سخت کوشیده بود. فِدیس برای یافتن روشی جهتِ ورود به جنگ پس از حملههای یازده سپتامبر، اشتیاق داشت. بهرهمندی از پسزمینهی مبارزه با تروریسم، تجربهی خاورمیانه و اِعمال قدرت در ترکیه، او را مخصوصاً برای رهبری مأموریت در عراق، مناسب نموده بود. اکنون او و گروهش با زِندگی در خانههای امن، مَقرّ انصارالاسلام و خانهی زرقاوی و چند تن دیگر از جهادیها را تحتنظر گرفتهاند. گاهی، مأموران با پوشیدن لباس کُردی، چندان به مَقر آنان نزدیک میشدند که میتوانستند نگهبانان مرزی را با ریشهای بلند ببینند. هدف، نابودی کامل آنان بود.
حجم
۳۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۳۶۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
نظرات کاربران
سلام دوستان و همراهان کتابخوان بنده به عنوان مدیر مسئول نشر ملورین در پاسخ به اعتراض خوانندگان محترم در خصوص عدم ترجمه بخش سوم کتاب پرچم های سیاه، عرض می کنم که: ترجمه در ایران کار بسیار دشواری است. دلایل آن
اول از جهت روند کتاب نظر خود را میگویم: من بر خلاف ناشر و مترجم محترم، با این نظر که وجود فصل سوم روند کتاب را برهم میزند مخالفم، درست است که کتاب با مرگ زرقاوی، به سرانجام میرسد، اما
فصل سه اضافه شده یا نه؟
کتاب بطور جذاب نوشته شده و از روند داستانی خوبی برخورداره، و اطلاعات مفیدی در اختیار میذاره، بحث در مورد کتاب نیاز به یه شرح طولانی داره، ولی بطور کلی: نویسنده یا عامدانه و یا از سر ناآگاهی اطلاعات ناقص میده یا
این کتابو گرفتم ولی پشیمونم،چون بعدش فهمیدم فصل 3ترجمه نشده.یک امتیازم به مترجم و طاقچه میدم؛نه به کتاب و نویسنده.واقعا جای تاسف برای این مترجم که یه فصلو ترجمه نمیکمه و برای اون دلایل مسخره و من درآوردی میاره در
کتاب خوبیه ولی ای کاش نویسنده یکم بیشترموضوع رو بازمیکرد حداقل در پا ورقی که خواننده غیر مسلمان تو ظهنش خشونت از اسلام نقش نبنده و همه رو به یه چشم نبینه .امید وار نویسنده جلد دو رو بنویس واینبار
انصافا کتاب عالیه. حتی از دید روششناسی تحقیق😎 ترجمه هم ک بسیار خوبه. دست شما درد نکنه. ای کاش فصل سوم رو هم که قول دادین تو کامنتا هر چه زودتر برسونید. تشکر
اصن ماندم به شما که مترجمی چه ربطی داره شما ترجمه تو انجام بده آخرش نظرتو بنویس کتاب ناقص دست مردم میدن!!.!
مسخره ست!! فصل سوم چرا ترجمه نشده آخه
همون صفحه اول نوشته یک سوم پایانی کتاب، به تشخیص مترجم اصلا خوب نبود، ترجمه نشد! این هم توهین به نویسنده است، هم توهین به خواننده. ----- حالا که کتاب رو تموم کردم، از خوندنش خیلی راضی ام. ایشالا بخش سومش رو