کتاب گنج های نادیده
معرفی کتاب گنج های نادیده
کتاب گنج های نادیده نوشتهٔ محمد ترابی است. نشر پرتا قلم این کتاب را در حوزهٔ فرهنگ، زبان و ادبیات پارسی روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب گنج های نادیده
کتاب گنج های نادیده، مجموعهای از مقالات و نوشتههای محمد ترابی را در بر گرفته است. این نوشتهها پیرامون گنجینههای ارزشمند سرزمین ایران، از میراث فرهنگی گرفته تا آثار ادبی به رشتهٔ تحریر درآمده است. نویسنده در این کتاب کوشیده ارزشهای فرهنگی ایران را (که کمتر دیده یا درموردشان سخن گفته شده) با بیانی ادبی معرفی کند. این مقالات در طول سالیان متمادی نوشته و در نشریات به چاپ رسیدهاند. گسترهٔ این مقالات از زبان و ادبیات فارسی تا موسیقی و آدابورسوم پهنهٔ رنگارنگ ایران را در بر گرفته است. رشتهٔ مشترک همهٔ مقالهها، سخنگفتن از فرهنگ این کشور بهعنوان گنجی ناشناخته و نادیده است. این کتاب با ادبیاتی خاص و نگاهی نقادانه به موضوعات روز کوشیده داشتههای فرهنگی ایران را بهویژه در زمینهٔ زبان و ادبیات فارسی معرفی کند و از خلال آن، راهکارهایی برای برخی مشکلات امروز جامعه ارائه کند؛ این کتاب همچنین موضوعات ارائهشده را با رویکردی نقادانه و برخی اوقات با زبانی طنز بیان کرده است. یکی از موضوعاتی که نویسنده به آنها در این کتاب پرداخته، مطلبی با عنوان «نقدی آمیخته به نسیه» است که به نقد و بررسی ادبیات فارسی در کتابهای درسی پرداخته است. این مطلب با نگاهی آمیخته به طنز، ایرادات و اشکالات موجود در نحوهٔ نگارش و ارائهٔ درسهای ادبی دبیرستان در کتابهای درسی را برای مخاطب بازگو کرده است.
خواندن کتاب گنج های نادیده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ فرهنگ، زبان و ادبیات پارسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب گنج های نادیده
«در آن روزگار سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ گویندگان و سرایندگانی نامدار از پی نیما چون سهراب سپهری، شاملو، امید، نادرپور، فروغ فرخزاد، مشیری، تولّلی، آتشی و نیستانی کوششی بیهمانند آشکار میساختند. لیک بدبختانه چون همیشه سازمان و انجمن ادبی دستگاه و نهادی نبود که بتواند آن جوان کمرو اما پرشور، آرزومند و باانگیزه را به سوی خود بکشند، راهنمایی کنند و گنجایی و انگیزهاش را به جنبش درآورند و از او سرایندهای توانا و ارزشمند بسازند. اگر هم نهادی بود مانند اکثر سازمانهای فرهنگی دارای دشواریها و گرفتاریهای بیشمار بود.
بدینسان سرواد نو از سوی کسانی که از پایه و بن با آن ناسازوار بودند به گونهای سرخورده کنار زده شد. کمتر جوانی یارا و پروای آن را داشت که با آن همه شور و انگیزه درونی خود بتواند آن را آشکار سازد و بگوید که شعر میگوید آن هم شعر نو. چه بزرگان و دست اندرکاران، پایهگذاران و پیشگامان این گونه سرواد نو یارای پشتیبانی از آن دستاورد و پدیده ادبی تازه را نداشتند. وانگهی ناسازواران با این پدیده هم به سختی ستیز میورزیدند و به هر شیوه که میتوانستند آن را سرکوب میکردند. فرآمد کار آن شد که این فراورده نوین ادبی دَم فرو بست و به کنجی خزید و بالندگی را فرو نهاد و آنگونه که باید و شاید از آن پذیرایی درخور و شایسته شد.
سرایندگان و دوستداران با کنار نهادن سنگ (وزن) گذشتگان ویساوند (قافیه) هر نوشتهای را با هر پرسمان و هر ریختی به نام شعر نو رو میکردند و مایه آشفتگی و در هم برهمی بسیار گشتند تا آنجا که شعر نو با نام "جیغ بنفش" شناخته و خوانده شد. اما باز در چنین آشفته بازاری گروهی از روزنامهها، هفته نامهها، قرارنامهها، ماهنامهها برگها و رویههایی را ویژه سرایندگان کهنسرا و نوپرداز به آنها سپرده بودند. فردوسی – سپید و سیاه– امید ایران روشنفکر که در شکفتگی گونههای نو و کهن از سرودهها بسیار کارساز بودند خواننده و دوستدار سرواد نو و کهن میتوانستند آنها را برگزینند و بهراستی گزینش درستی بود و بخوانند و با یکدیگر بسنجند.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۰۶ صفحه