
کتاب فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!
معرفی کتاب فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!
کتاب الکترونیکی «فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!» نوشتهٔ پرنیا مهردادیان و منتشرشده بهوسیلهٔ نشر پرتا قلم، اثری در حوزهٔ راه و رسم زندگی و خودیاری است که با تمرکز بر تمامکردن کارهای نیمهتمام و غلبه بر موانع ذهنی و روانی، مخاطب را به سوی عملگرایی سوق میدهد. این کتاب با بهرهگیری از نکتهگوییها و جملات قصار، تلاش میکند راهکارهایی برای عبور از تعلل، کمالگرایی و بهتعویقانداختن کارها ارائه دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!
«فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!» اثری ناداستان و در دستهٔ کتابهای خودیاری و انگیزشی قرار میگیرد. پرنیا مهردادیان در این کتاب با زبانی مستقیم و بیپیرایه، به دغدغههای رایج افراد دربارهٔ ناتمامماندن کارها و چالشهای ذهنی و روانی در مسیر تحقق اهداف میپردازد. ساختار کتاب بر پایهٔ گفتارهایی کوتاه و موضوعی شکل گرفته که هرکدام به یکی از موانع یا راهکارهای عملیاتی برای عبور از رکود و بیعملی اختصاص یافتهاند. نویسنده با تکیهبر تجربههای شخصی و مشاهدههای روزمره، تلاش کرده است تا تصویری ملموس از مشکلاتی مانند نشخوار ذهنی، کمالگرایی، حضور افراد سمی در زندگی و تأثیر شبکههای اجتماعی بر کیفیت زندگی ارائه دهد. کتاب با ارائهٔ مثالها و قوانین ساده، خواننده را به سوی ایجاد تغییرات کوچک اما مؤثر در زندگی روزمره هدایت میکند. این اثر برای کسانی نوشته شده که بهدنبال راهی برای غلبه بر تعلل و بهتعویقانداختن کارها هستند و میخواهند با شناخت موانع ذهنی و روانی، به سوی عملگرایی حرکت کنند.
خلاصه کتاب فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!
کتاب «فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!» بر محوریت عبور از تعلل و بهتعویقانداختن کارها بنا شده است. نویسنده ابتدا به اهمیت کنترل ذهن و پذیرش این واقعیت میپردازد که نمیتوان همه چیز را کنترل کرد و باید با استرسها و مشکلات زندگی کنار آمد. در ادامه، به نقش افکار مثبت و تأثیر آنها بر کیفیت زندگی اشاره شده و بر ضرورت زندگی در لحظه و دوری از نشخوار ذهنی تأکید شده است. در بخشهای بعدی، کتاب به موانع بیرونی و درونی که مانع از بهپایانرساندن کارها میشوند میپردازد. از جمله این موانع میتوان به تعیین اهداف مبهم، بهتعویقانداختن کارها، حواسپرتی، ضعف در مدیریت زمان و نبود انضباط اشاره کرد. نویسنده با مثالهایی ملموس، نشان میدهد که چگونه این عوامل میتوانند باعث رکود و بیعملی شوند. در بخش دیگری از کتاب، به انگیزههای درونی و بیرونی پرداخته شده و تفاوت آنها در پیشبرد اهداف توضیح داده میشود. همچنین، ارزش فرصتها و اهمیت تقسیم کارهای بزرگ به بخشهای کوچکتر برای رسیدن به موفقیت مورد توجه قرار گرفته است. قوانین سادهای مانند تمرکز بر سه کار مهم در روز، تعیین محدودیتهای شخصی و استفاده از قانون ۵-۵-۵ برای سنجش احساسات پس از انجام یا ترک یک کار، از جمله ابزارهایی هستند که نویسنده برای غلبه بر تعلل و پیشبرد اهداف پیشنهاد داده است. در نهایت، کتاب بر این نکته تأکید دارد که برای رسیدن به موفقیت و اتمام کارهای نیمهتمام، باید با ناراحتیها و دشواریها روبهرو شد و از منطقهٔ راحتی خارج شد. نویسنده خواننده را تشویق میکند که با پذیرش تغییر و تلاش مستمر، مسئولیت زندگی و اهداف خود را برعهده بگیرد.
چرا باید کتاب فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو! را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر موانع ذهنی و روانی که اغلب باعث ناتمامماندن کارها میشوند، راهکارهایی ساده و قابل اجرا برای عبور از تعلل و بیعملی ارائه میدهد. «فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!» با مثالهای روزمره و قوانین کاربردی، به خواننده کمک میکند تا با شناخت بهتر خود و محیط اطراف، مسیر تحقق اهداف را هموارتر کند. این اثر نهتنها به شناسایی موانع میپردازد، بلکه ابزارهایی برای ایجاد تغییرات کوچک اما مؤثر در زندگی روزمره پیشنهاد میدهد. مطالعهٔ این کتاب میتواند انگیزهای برای شروع دوباره و بهپایانرساندن کارهای نیمهتمام باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که با مشکل تعلل، بهتعویقانداختن کارها و ناتمامماندن پروژههای شخصی یا شغلی دستوپنجه نرم میکنند. همچنین، کسانی که بهدنبال راهکارهایی برای افزایش بهرهوری، مدیریت زمان و غلبه بر موانع ذهنی هستند، میتوانند از مطالب این کتاب بهره ببرند. دانشجویان، کارآفرینان، و هرکسی که به دنبال ایجاد تغییر مثبت در زندگی خود است، مخاطبان اصلی این اثر بهشمار میآیند.
بخشی از کتاب فکر کردن بسه، پاشو دست به کار شو!
«جهانی که ما در آن زندگی میکنیم، پیوسته و بیانقطاع تکامل و تحول مییابد و غالباً به تبر زمان تشبیه میشود که فقط در یک جهت سیر میکند. بیشتر ما فقط بهطور خودکار زندگی میکنیم و فراموش کردهایم که آرامش چه احساسی دارد. اگر فرد غصهخور و ناراحتی هستید باید این حقیقت را بپذیرید که نمیتوان همه چیز را کامل کرد. گاهی نمیتوان جلوی اتفاقات بد را گرفت و خود را از قرار گرفتن در موقعیتهای بد بازداشت. آنچه میتوان انجام داد رویارویی با مشکلات و حل آنهاست. نگرانی و گاهی کمالگرایی فقط باعث ایجاد استرس میشود و ترک این عادت نیاز به تمرین دارد. ما نمیتوانیم همه چیز را کنترل کنیم و از آینده بیخبریم. باید پذیرفت که آینده نامشخص است ولی این عدم اطمینان همیشه منفی نیست. آنچه را که میتوانیم کنترل کنیم و ذهن خود را از آنچه نمیتوانیم، منحرف کنیم. در هر تجربه منفی، یک نکته مثبت، درسی برای آینده و فرصتی برای رشد وجود دارد. باید یاد گرفت که همیشه در لحظه زندگی کرد. این کار میتواند برای بسیاری از افراد دشوار باشد. در لحظه زندگی کردن سخت است درحالیکه احساسات نگرانکننده همیشه با ما همراه هستند. معنی در لحظه زندگی کردن این است که عوامل استرسزای زندگی را بپذیریم و این واقعیت را قبول داشته باشیم که استرس همیشه وجود دارد مشکلات همیشه هستند اما زندگی مسالمتآمیز با این شرایط را بپذیریم.»
حجم
۳۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه
حجم
۳۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۳ صفحه