دانلود و خرید کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن فرهنگ برزگرنیک
تصویر جلد کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن

کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن

امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن

کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن نوشتهٔ فرهنگ برزگرنیک است. انتشارات راوشید این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن

کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن ۶ داستان کوتاه، معاصر و ایرانی به قلم فرهنگ برزگرنیک را در بر گرفته است. عنوان این داستان‌ها به‌ترتیب عبارت است از «پادشاه ولگردها»، «دفتر کاهی»، «شریک جرم»، «پا، دو»، «رابطه‌ٔ ترس و وفاداری» و «بازیچۀ باد».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بدون ترس از دور ریخته شدن

«هنگامی که شب از درون روشنایی زاده شد، مثل شمشیری که بعد از کوره‌پزی و چکش‌کاری مستقیم به درون آب سرد فرو می‌رود، گربه‌ سیاهِ نحیفی در کوچه‌ای پَست و باریک به راه شد. چند دقیقه‌ای نگذشت که با یک ولگرد مواجه‌گشت.

ولگرد با ظاهری ژوليده چشمانش را به گربه دوخت. پاي چپ او شَل بود. دانستن علتش به پیشبردِ روایتِ چیزی که شاهدش بودم کمکی نخواهدکرد.

كفش‌هایش به‌ قدری کهنه بودند كه تكه‌های روزنامه‌روز، که کاربردِ کفی را داشتند، احساس راحتی به او نمی‌دادند. بعد از ساليانِ‌سال زندگی در این اکناف، بویناک بود.

کتاب داستان بدون ترس از دور ریخته شدن

و جُثه‌اش هيچ فرقی با محتوای سطل آشغالِ آهنيِ ته كوچه، كه چند پوست موز سرشان را از تراكم آشغال‌ها بيرون آورده و مانع از بسته‌شدن درِ كج و كوله‌اش می‌شدند، نداشت.

به آرامی به سوی هم قدم برداشتند. گَلیل نالانِ جغد پیری سکوت شب را درهم شکست و موجوداتِ موذی کوچه را بیدار نمود. طاعون‌آورها از سوراخِ خانه‌های متروک به بیرون رقصیدند.

سپیرک‌های مهمانِ حمام‌ها از درون فاضلاب‌ها ظاهر شدند و در هوا پَر زدند. ابر با مسافرانش پهلو گرفت و در ترس و انزوا، کنار کشید و مهتاب که گویی به سفر رفته بود، حاضر شد و همانند نورافکنِ صحنۀ نمایش به صورت گربه و ولگرد تابید.

مِه غلیظ که قبل از این تا کمر مرد بود ناپدید شد و اکنون، وقت تماشای سیاهی یا ندیدن هیچ، -انتخابش را با شما می‌گذارم- پردۀ نمايش بالا آمد.

کتاب داستان بدون ترس از دور ریخته شدن

ولگرد دلق خویش را درآورد و وزنش را روی پای راست و سالمش انداخت و دلق مُندرس را نزدیک پوست موزها پرتاب کرد. هوای نسبتاً سردی بود اما وی نیاز داشت که کمی فِرز و سَبک شود.

سه سالِ پیش که از کمپ آوارگان اخراج شده‌بود آن‌را از یک يسوعی کِش رفته‌بود و سه هفته بعد از سرمای‌دی، برای خرید یک سیب‌زمینی و دو حبه‌سیر و نصف قرص نان، نزد یک جهود که موهای پشت‌سرش ريخته‌‌بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۹ صفحه

حجم

۶۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۹ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان