دانلود و خرید کتاب باغ نارنج زهره حسین زاده علوی (بهاره منفرد)
تصویر جلد کتاب باغ نارنج

کتاب باغ نارنج

معرفی کتاب باغ نارنج

کتاب باغ نارنج نوشتهٔ زهره حسین‌زاده علوی (بهاره منفرد) است. انتشارات ماهواره این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب باغ نارنج

کتاب باغ نارنج قصهٔ دختری است به نام «پرستو» که در آلمان به دنیا آمده و بزرگ شده است. او پس از پایان تحصیلاتش، همراه با خانواده به ایران باز می‌گردد. زندگی در ایران، روابط و آداب و سنت‌های رایج در آن، برایش عجیب و گاه سخت است. او در تلاش است تا خود را با جامعه جدید تطبیق دهد، فارسی را کامل یاد بگیرد، دوست پیدا کند و تنها نماند. پرستو عاشق کتاب و موسیقی راک قدیم است. در اتفاقی عجیب، او با پزشکی به نام «کوروش آزاد» آشنا می‌شود که او نیز به کتاب و موسیقی راک علاقه‌مند است و مجموعهٔ خوبی از کتاب‌ها و آهنگ‌های راک دههٔ ۱۹۷۰ میلادی دارد. این علاقه، رشتهٔ این دوستی و ارتباط را محکم‌تر می‌کند.

خواندن کتاب باغ نارنج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب باغ نارنج

«او رفت و من همانجا نشستم. نشستم و فکر کردم، به اینکه چگونه در طول این زمان آرام‌آرام او تبدیل به کسی شد که بیماریش، ناراحتی و دردش برایم تحمل‌کردنی نیست! کسی که اگر روزی نباشد، من نیز نخواهم بود...

پاییز از راه رسید. پاییزی که هر روزش رنگ‌تازه‌ای داشت. روزهای بادی، سرد و بارانی. در میان موجی از رنگهای زرد و نارنجی و بوی برگهای خشک و پوسیده در گوشه‌وکنار خیابان.

اواسط پاییز بود. آن روز مدیر مهدکودک پس از پایان ساعت‌کاری، رسما اعلام ورشکستگی کرد و اینکه تا پایان ماه مهدکودک تعطیل خواهد شد.

خب این هم از کار! البته ناراحت نبودم. کار زیاد بود و شاید این فرصتی می‌شد تا بتوانم اندکی استراحت کنم و کتابهای نخوانده را بخوانم. تصمیم گرفتم مدتی در خانه بمانم.

می‌دانستم پنجشنبه شب به منزل کوروش خواهیم رفت. از اینکه پس از تقریبا دو سال می‌توانستم خانه دوست خود را ببینم، خوشحال بودم. می‌دانستم کتابخانه بزرگی دارد و همچنین آرشیو غنی و کاملی از موزیکهای راک قدیمی.

برای رفتن به خانه‌اش سرازپا نمی‌شناختم. شب موعود با ذوق و هیجانی خاص مشغول انتخاب لباس شدم. بالاخره تصمیمم را گرفتم. پیراهن سفید ساده‌ای که دامن تنگی داشت و آستینهای سه‌ربعی. یقه‌اش بسته بود و تنها یک پرستوی طلایی بر سینه‌اش خودنمایی می‌کرد. یادم هست تنها دلیل خریدن این لباس همان پرستوی طلایی بود!

موهایم را چون همیشه بر سر دوش رها کردم. ماما برای دکتر آزاد علاوه بر همان شیرینیهای خاطره‌انگیز، یک گلدان بزرگ که نمی‌دانم چه نام داشت، خریده بود.

خانه‌اش از خانه ما فاصله چندانی نداشت. یک خانه قدیمی دو طبقه با حیاطی پر از درخت. وقتی در را باز کرد، به شنیدن عطر همیشگی‌اش حس خوبی در دلم جاری شد. با خوشرویی فراوان، مشغول احوالپرسی و خوشامدگویی شد. وقتی پالتوهایمان می‌گرفت تا آویزان کند، نگاه خیره‌اش را بر سرتاپایم احساس می‌کردم.

خودش آن شب با لباس ساده‌ای که به تن داشت، همچنان جذاب و دلنشین بود. ما را به سالن پذیرایی هدایت کرد. کمی بعد برای آوردن قهوه از جا برخاست و به آشپزخانه رفت.

- «ماما می‌تونم برم کمک کنم اگه چیزی بود بیارم؟»

- «خب اول سوال کن، بعد برو»

از جا برخاستم. کنار در آشپزخانه ایستادم و گفتم: «می‌تونم کمکتون کنم؟»

- «البته، اگه دوست داری!»»

jojo1350
۱۴۰۱/۱۲/۱۴

از طریق دوستی با مشکل فراوان نسخه چاپی این کتاب بدستم رسید و خیلی زود تمومش کردم. حجم خیلی زیادی نداشت اما داستان اونقدر جذاب بود که حتی برای لحظه ای نتونستم زمین بذارمش. بخصوص اینکه تمام حدس و گمانهام

- بیشتر
hexman
۱۴۰۱/۱۲/۱۴

این کتاب هم مانند سایر تالیفات ایشان خواندنی و زیباست

تارا
۱۴۰۱/۱۲/۱۴

خیلی خوشحالم که این کتاب خانم بهاره منفرد هم به طاقچه اومد. من این کتابو بتازگی خوندم و گمون نمیکنم خیلی وقت باشه که منتشر شده. من خیلی از داستان لذت بردم و واقعا عاشق شخصیت کوروش و پرستو شدم. کلا داستان

- بیشتر
کاربر ۴۵۸۸۴۴۲
۱۴۰۱/۱۲/۱۴

داستان خیلی جالبی داشت. تا آخر حدث نمیزدم اونطور تموم بشه. کلا سورپرایزم کرد. داستان‌هایی که پایان غیرمنتظره و غیرقابل پیش بینی دارند رو بسیار میپسندم. موفق باشین خانم بهاره منفرد

shima
۱۴۰۱/۱۲/۲۷

داستانی که با خوندنش تا مدتها درگیر یه حس غریب بودم. تصورم از عشقی که بین پرستو و کوروش شکل میگیره خیلی خیلی غریب بود. کلی گریه کردم در طول داستان. چقدر کوروش متین و آروم بود. بر خلاف پرستو

- بیشتر
داستان دوست
۱۴۰۲/۰۵/۰۵

من که از این داستان خانم بهاره منفرد هم خیلی خوشم اومد. گفتم قبلا هم، کتابهاشونو از نمایشگاه خریدم و از خریدم کاملا راضی هستم. کم پیش اومده از نویسنده تازه قلم کتاب بخونم و راضی باشم. بخصوص که ایشون

- بیشتر
akva
۱۴۰۲/۰۱/۱۵

جالب نبود

عالی بود
۱۴۰۲/۰۱/۲۱

افتضاح

حجم

۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۵ صفحه

حجم

۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۵ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان