کتاب قصه ای برای پیاده رو
معرفی کتاب قصه ای برای پیاده رو
«قصهای برای پیادهرو» رمانی ایرانی از «فهیمه سراوانی» است. راوی داستان مردی است که از زندگی روزمرهاش به تنگ آمده، از اینکه یک هفته در کارخانه کار میکند و یک هفته کارِ خانه. تنها دلخوشیاش قدم زدن در پیادهرو و رفتن به کتابفروشیهاست. کتابفروشی همان جایی است که میتواند برای دقایقی با خیال راحت خودش باشد و به یادِ دوران خوش دانشجوییاش بیفتد.
در قسمتی از داستان میخوانیم: «به سمت من نگاهی کرد و گفت: معلوم چیزی از جبر و اختیار نمیدونی.
حرفی نزدم، از چشمهایش خواندم که قانعکردن او کار محالی است. ترجیح دادم به جای نصیحت و پند و اندرز، یا گفتن جملات مثبت و کلیشهای به اصطلاح روانشناسانه، که بیشتر شبیه شعر است تا یک راهکار، او را بهم نریزم.
بعد از خوردن شام آن هم در یک فضای آرام و سنگین، صدای باران و رعد و برق هر دوی ما را به پشت پنجره کشاند. من پردهها را کنار زدم و دو صندلی آوردم تا بنشینیم و باران را تماشا کنیم.»
حجم
۲۵۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
حجم
۲۵۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۹ صفحه
نظرات کاربران
داستان یک مرد است نه یک زن. در توضیحات اشتباه نوشته اید داستان یک زن.