
کتاب گمشده در آینه
معرفی کتاب گمشده در آینه
کتاب گمشده در آینه (ویراست دوم) نوشتهٔ فرزام پروا است. انتشارات ارجمند این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ علم روانپزشکی و اختلال شخصیت مرزی (Borderline personality disorder) قرار گرفته، تأملاتی در هنرها، شعر و جنون است که بهبهانهٔ شرححال یک شخصیت مرزیِ نقاش نوشته شده است. این کتاب بهمثابهٔ سفری است در نقاشی و سینما و موسیقی؛ سفری که در آن نویسنده میکوشد تجربهها و شهودهای شخصی خود را با خواننده تقسیم کند و در نهایت، به درک ژرفتری از ریشههای زبان و هنر و روان انسان برسد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گمشده در آینه اثر فرزام پروا
کتاب «گمشده در آینه» که در سال ۱۳۹۸ (ویراست دوم) منتشر شده، با بررسی هنرها مفاهیمی همچون «همهگیری جنون در انسان»، «رزونانس در روابط انسانی و هنرها» و نسبت هر هنر با زبان را کاویده است. عنوان فرعی کتاب «تأملاتی درمورد هنرها، شعر و جنون» است، اما میتوانست «تأملاتی در زبان، زمان و زنان» هم باشد؛ چراکه همهٔ بحثها در چارچوبی زبانشناسانه و با آغاز از زبان، سفر به هنرهای گوناگون و بازگشت دوباره به زبان و شعر صورت گرفته است. پرسش اولیه دربارهٔ تفاوت توهمهای شنیداری در افراد روانپریش با توهمهای تصویری در خواب افراد نرمال، نقطهٔ آغاز تأملات این کتاب است. کتاب حاضر با نگاهی انتقادی به کلیشههای رایج درباره تأمل و در واکنش به آثار مد روز دربارهٔ جنون، کوشیده تا با پرهیز از لفاظیهای بیمحتوا و نقلقولهای سطحی، با تأملی واقعی به روح هنر و روان انسان نزدیک شود. نویسنده از تجربههای خود در کار با بیماران، مطالعات مستقل و الهام از هنرهای مختلف مانند سینمای «دیوید لینچ»، نقاشی، ادبیات و بهویژه موسیقی بهره گرفته و کوشیده در برابر سطحینگری علمگرایانه روانشناسی و نوروساینس آمریکایی، از نگاه زبانمحور و ژرف روانکاوی دفاع کند. در این میان، اهمیت موسیقی بهعنوان هنری که مستقیماً به روح و اراده پیوند میخورد، جایگاه ویژهای دارد.
اختلالهای شخصیتی همواره برای روانپزشکان و روانشناسان چالشبرانگیز بوده و پرسشهای بسیاری را بههمراه داشته است؛ درحالیکه بیتوجهی به این اختلالات میتواند روند درمان تقریباً تمامی بیماریهای دیگر را تحتتأثیر منفی قرار دهد. پیچیدگیهای تشخیصی و درمانی این موضوع باعث شده که در آموزشهای رسمی نیز معمولاً زمان کمتری به آن اختصاص دهند. شیوع بالای این اختلالات و ارتباط آنها با آسیبهای خانوادگی و تربیتی ایجاب میکند که توجه بیشتری به این حوزه شود. اختلال شخصیت مرزی بهویژه زمانی که با علائم کوتاهمدت روانپریشی و مصرف مواد همراه میشود، نمونهای بارز از این پیچیدگی است و بررسی همهجانبهٔ آن مستلزم مرور دوبارهٔ مباحث نوروز و سایکوز است؛ چراکه این اختلال در مرز این دو قرار دارد. اگر بیماران بتوانند علاوهبر کلام از ابزارهایی همچون نقاشی برای بیان درون خود استفاده کنند، دریچهای به دنیای ناشناختهٔ ذهن آنها گشوده میشود؛ درست مانند کاری که «شکیلا»، یکی از مراجعان «خانهٔ خورشید» انجام داده است. «فرزام پروا» که تجربهٔ سالها کار با مبتلایان به این اختلال را دارد، شما را به سفری میبرد که از نقاشیهای ونسان ونگوگ و کتاب «چنین گفت زرتشت» به قلم فردریش نیچه تا شاهنامهٔ ابوالقاسم فردوسی و برخی آثار سینمایی و دراماتیک عبور میکند و در این مسیر، ضمن مرور روانپریشی و علائم اختلال مرزی، به موضوعات اخلاقی مرتبط با روان انسان میپردازد.
این کتاب سه پیوست دارد. پیوست اول با عنوان «ملاحظاتی دیگر درمورد ارتباط سیمرغ و خورشید در شاهنامهٔ حکیم فردوسی»، پیوست دوم با نام «مسیر سنگلاخ لکان تا فرارفتن از فروید» و سومی با عنوان «چرا گمشده در آینه؟!» نوشته و ارائه شده است. مقدمهٔ این اثر را «لیلی ارشد»، مددکار اجتماعی و مؤسس «خانۀ خورشید» نوشته است. او روزی پیشنهاد تأسیس مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان در محلهٔ دروازهغار در تهران را پذیرفت. نخستینبار در سال ۱۳۵۳، زمانی که دانشجوی مددکاری اجتماعی بود به مرکز رفاه خانواده در دروازهغار رفته بود. در سال ۱۳۷۹ با انجمن حمایت از حقوق کودکان و در سال ۱۳۸۵ با راهاندازی مرکز گذری کاهش آسیب «خانهٔ خورشید» بار دیگر به این منطقه بازگشت. نام «خانهٔ خورشید» را انتخاب کرد، چراکه خورشید بیقضاوت بر همگان میتابد و معنای زندگی را تداعی میکند. خدمات این مرکز شامل آموزش، پیشگیری از HIV و هپاتیت، درمان با متادون، خدمات دندانپزشکی، مامایی، چشمپزشکی، مشاورههای روانی و اجتماعی، تغذیه، پوشاک، حمام، حرفهآموزی، صدور مدارک هویتی و حمایت از کودکان بود. باتوجهبه نیازهای مراجعان، بسیار زود دامنهٔ خدمات گسترش یافت. هدف این خانه مطالعهٔ مستقل بر دنیای زنان مصرفکنندهٔ مواد بود؛ زنانی که اغلب در خانه یا جامعه قربانی خشونت شده بودند. برای کمک به بهبود روانی آنان، فعالیتهای هنردرمانی همچون نقاشی، موسیقی و خاطرهنویسی را ترویج کردند. نقاشی به زنان فرصت میداد احساسات خود را بیان و مسیر تغییر روانیشان را بازتاب دهند. در همین مسیر بود که استعداد نقاشی «شکیلا» کشف شد. «لیلی ارشد» گفته است که «فرزام پروا»، روانپزشک داوطلبْ نقش مهمی در بهبود شرایط روانی زنان داشت و در کنار تیم مرکز از جمله دکتر «بابک سارنگ»، به درمان و تثبیت شرایط مراجعان کمک کرد. این مددکار اجتماعی با دههها سابقه معتقد است هنگامی که هنر در خدمت کاهش آسیبهای اجتماعی قرار گیرد، میتواند فرایند درمان و تغییر را تسریع کند.
چرا باید کتاب گمشده در آینه را بخوانیم؟
کتاب «گمشده در آینه» با نگاهی زبانمحور و روانکاوانه به پیوند میان هنر، جنون و زبان پرداخته و با بهرهگیری از تجربههای بالینی و الهام از هنرهای مختلفْ مفاهیم روانپریشی، اختلال شخصیت مرزی و بیان هنری بیماران را بررسی کرده است. نویسنده با نقد سطحینگریهای علمی سفری تأملی از زبان تا هنر و از روان انسان تا اخلاق را ترسیم کرده است. این اثر رنج و هنر «شکیلا» را به تصویر میکشد و میتواند منبع الهام و راهنمایی برای علاقهمندان و متخصصان حوزهٔ روانپزشکی باشد.
کتاب گمشده در آینه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب هنر، ادبیات و روانپزشکی پیشنهاد میکنیم. عموم افرادی که بهطور کل به سرنوشت روان، و بهطور خاص به تقدیر زنان علاقمندند جالب باشد، بلکه روانپزشکان و روانشناسان
درباره فرزام پروا
«فرزام پروا» روانکاو، روانپزشک، نویسنده، مترجم، شاعر، مدرس و استاد دورههای آموزشی روانکاوی بوده است. او رتبهٔ یکِ کنکور سراسری سال ۱۳۶۷ و فارغالتحصیل رشتهٔ پزشکی از دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۵ است. پایاننامهٔ پزشکی عمومی او «نقش عوامل روانی در پرفشاری خون اولیه» نام دارد. او تخصص روانپزشکی را از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در سال ۱۳۸۱ دریافت کرد. عنوان پایاننامهٔ تخصص این پزشک «اختلالات زبان در اسکیزوفرنیای پارانوئید و غیرپارانوئید» نام دارد. فرزام پروا را پایهگذار رشتهٔ «باستانشناسی ادبی» (litarcheology) دانستهاند. این رشته از تلفیق روانکاوی مدرن، زبانشناسی و ریشهشناسی به وجود آمده و رشتهای است که هدف اولیهٔ آن رمزگشایی از گنجینههای ناگشودهٔ ادبیات پارسی است. او نویسنده و مترجم بیش از ۱۵ عنوان کتاب در زمینهٔ ادبیات، روانکاوی و پیوندهای آنها است. از ترجمههای فرزام پروا میتوان به «شهرهای بینشان»، «شوخیهای کیهانی» و «جاده سن جووانّی»، هر سه به قلم «ایتالو کالوینو» اشاره کرد. کتابهای «روشهای علمی و کاربردی مطالعه» و «گمشده در آینه؛ تأملی در هنرها، شعر و جنون» و «حافظ و رود جادو، پیوندهای ادبیات و روانکاوی» و «خرافات، فرزند ناخواندهٔ فرهنگ» نوشتهٔ این پزشک است. او در زمینهٔ پیوند ادبیات و روانکاوی کتابهایی مانند «فردوسی و کاخ حیرت»، «نظامی و هفتپیکر روانکاوی»، «سعدی و سرشت موزون» و «خیام و خیمههای باد» را به رشتهٔ تحریر درآورده است.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
ویراست قبلی کتاب حاضر تحتعنوان «گمشده در آیینه (شکیلا و خانهٔ خورشید)»، شرححال یک شخصیت مرزی نقاش توسط انتشارات ارجمند در سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.
بخشی از کتاب گمشده در آینه
«پدیده قابلمشاهده دیگری که در افراد سایکوتیک دیده میشود این است که آنها وقتی دچار شوک میشوند زبان خود را بهطور کامل یا نسبی از دست میدهند، چه این صدا اتصال محکمی در تن آنها ندارد، و گویی از بیرون در آنها دمیده میشود، یا بهعبارتدیگر این صدایی است که روی تن [یا زبان اولیه تن یعنی للانگ] حک نشده، و سایکوتیک تنها اصواتی را که میشنود تقلید میکند. این است که در فیلمی که دیوید لینچ در مورد سایکوز ساخته، یعنی فیلم «جاده مالهالند» (۲۰۰۱)، این موضوع نیز نشان داده شده، که صدایی که اتصال محکمی با تن نداشته باشد، یعنی صدای بیصاحب (یا «بی صاحاب»!) چقدر دهشتناک است: در صحنهای که بتی و ریتا با هم به تئاتر رفتهاند، و از صدای آواز اشکشان سرازیر شده، خواننده از هوش میرود و میافتد، و آواز او ادامه پیدا میکند، و دهشت در چشمان بتی و ریتا خوانده میشود. ما هم همراه آن دو برای چند لحظه قبل از اینکه بفهمیم صدا دارد از یک ضبطصوت بلند میشود، دچار وحشت میشویم: این همان صدای سایکوتیک است که گویی از جایی خارج از بدن او تولید میشود، و اتصال محکمی با بدن او ندارد اما منشأ وحشت ما چیست؟ وحشت ما از آنجاست که این صداهای «بی صاحاب» تنها در سایکوز آشکار میشوند، و در افرادی که سایکوز ندارند، در اعماق ناخودآگاه نهفتهاند. واقعیت بنیادین، بازهم میبینیم که یکسان است!
بدین ترتیب سازهای موسیقی، بهویژه سازهای زهی و بادی، با شبیهسازی تارهای صوتی و حنجره، تجسم خارجی سایکوز هستند: آلتی که از خودصداهای موزون بیرون میدهد. در این میان دیجریدو، ساز مربوط به آبوروجینالهای استرالیا، که عمدتاً توسط خود طبیعت ساخته میشود (از تنه درختان اوکالیپتوس که موریانه مغز آنها را خالی کرده است) و آواهای طبیعت را از خود بیرون میدهد، و درواقع قدیمیترین ساز بشری است، موقعیت ممتازی را دارد، گویی بر پایه سایکوز شکل گرفته است: همانطور که در قبایل ابتدایی رسم بر این بوده که افراد سایکوتیک را کسانی بهحساب بیاورند که از غیب خبر میدهند، این ساز نیز برای ارتباط با غیب، یعنی ارواح درگذشتگان، و عالم رؤیا، هنوز هم در آبوروجینالها مورد استفاده است. این ساز توسط بامبویی که گرههای آن باز شود نیز ساخته میشود، و تجسمی از لولهای باز است که نواهایش در هیچ گرهی به دام نمیافتد، حتی گره معنا.»
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه