
کتاب حل مسئله اجتماعی
معرفی کتاب حل مسئله اجتماعی
کتاب حل مسئله اجتماعی (مروری بر نظریه، پژوهش و آموزش) با عنوان اصلی Social Problem Solving: Theory, Research, and Training نوشتهٔ ادوارد س. چانگ و توماس ج. دزوریلا و لاورنس ج. سانا و ترجمهٔ ربابه نوری و محمدعلی نوری در انتشارات ارجمند منتشر شده است. کتاب حاضر به بررسی علمی و کاربردی چگونگی مواجهه و حل مشکلات در زندگی فردی و اجتماعی میپردازد و راهکارها و نظریههای مؤثری در این زمینه ارائه میدهد. این اثر به افراد کمک میکند تا مهارتهای حل مسئلهٔ خود را ارتقا داده و با چالشهای زندگی به شکل مؤثرتری روبهرو شوند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حل مسئله اجتماعی
زندگی پویا و پر از تجربه است و همین تجارب به آن معنا میبخشند. گاهی، مواجهه با تجارب خستهکننده، افراد را در یافتن راه حل ناتوان میکند و تلاش برای مقابله بینتیجه به نظر میرسد. در چنین شرایطی، تجارب به مشکل تبدیل میشوند. اما، تجربه و حل همین مشکلات است که به زندگی معنا میبخشد و سبب رشد و پیشرفت میشود. در موارد حاد بالینی نیز، افراد با مشکلات زندگی دستوپنجه نرم میکنند و قادر به مقابلهی مؤثر نیستند. نظریهٔ حل مسئلهٔ اجتماعی، رویکردی جامع برای حل مشکلات روزمره، از ساده تا پیچیده با علل و پیامدهای گوناگون، ارائه میدهد. این نظریه، مداخلهای کلیدی در رواندرمانی و آموزش معاصر بوده و راهی برای مدیریت بهتر چالشهای پیچیده و غیرقابل پیشبینی زندگی است. نویسندگان این کتاب، با هدف بررسی و آموزش حل مسئلهی اجتماعی برای رویارویی با مشکلات معمولی و فوری، گرد هم آمدهاند. این کتاب، برای اولینبار، تخصص و تجارب پژوهشگران برجسته در زمینهٔ حل مسئلهٔ اجتماعی را یکجا جمعآوری کرده است. هدف آن، ارائهٔ دیدگاهها و رویکردهای متنوع برای درک حل مسئلهٔ اجتماعی، هم به عنوان یک نظریهٔ علمی و هم به عنوان ابزاری آموزشی برای بهبود و توانمندسازی افراد است. نویسندگان معتقدند که حل مسئلهٔ اجتماعی به افراد کمک میکند تا از مشکلات و پریشانیهای ناشی از آنها رهایی یابند. اگرچه حل برخی مشکلات دشوار یا غیرممکن است، اما فهم و ارتقای مهارتهای مؤثر حل مسئله ارزشمند است و میتواند منجر به یافتن راه حلهایی برای مشکلات به ظاهر غیرقابل حل شود. همچنین، آنها بر این باورند که مشکلات راههای حل متعددی دارند. در شرایط قابل مدیریت، فرد با مهارت حل مسئلهی قوی، به دنبال بهترین راه برای تغییر شرایط است. در شرایط غیرقابل تغییر، حل مسئله به پذیرش و تحمل مشکلات با کمترین پریشانی کمک میکند. در این کتاب، تلاش شده است تا تعادلی بین نظریه، پژوهش و آموزش برقرار شود. فصول پژوهشی به جنبههای آموزشی نیز میپردازند و بالعکس. هدف، پوشش جامع موضوعات مرتبط با حل مسئلهٔ اجتماعی و توجه به نحوهٔ عملکرد آن در بافتهای اجتماعی مختلف، از فردی تا خانوادگی، بوده است.
چرا باید کتاب حل مسئله اجتماعی را بخوانیم؟
کتاب حل مسئله اجتماعی به شما کمک میکند تا با درک علمی و جامع فرایند حل مسئله در سطوح فردی و اجتماعی، مهارتهای خود را در مواجهه با چالشهای زندگی بهبود بخشید، استرس و پریشانی را کاهش دهید و تابآوری خود را افزایش دهید. این کتاب با ارائهٔ نظریهها، پژوهشها و راهکارهای عملی، نه تنها به افراد در مدیریت بهتر مشکلات شخصی کمک میکند، بلکه برای متخصصان، فعالان اجتماعی و آموزشگران نیز بینشهای ارزشمندی در زمینهٔ مداخلات مؤثر فراهم میآورد و درنهایت، به ارتقای کیفیت زندگی و بهزیستی روانی افراد و جامعه کمک میکند.
خواندن کتاب حل مسئله اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به افرادی که به دنبال بهبود مهارتهای فردی حل مسئله هستند، دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی، روانشناسی و مشاوره و فعالان اجتماعی و افرادی که در زمینهٔ حل مسائل جامعه دغدغه دارند، پیشنهاد میکنیم.
فهرست کتاب حل مسئله اجتماعی
کتاب حاضر در چهار بخش سازماندهی شده است.
بخش اول به بررسی مبانی نظری گستردهی حل مسئلهٔ اجتماعی میپردازد. فصل اول، مفاهیم کلیدی این نظریه را با مروری انتقادی بر مدلها و ابزارهای آن، بهویژه نظریهٔ دزوریلا و همکاران، تبیین کرده و مدل حل مسئله از استرس را به عنوان پایهٔ درمان حل مسئله معرفی میکند. فصل دوم، به عوامل تعیینکننده و تعدیلکنندهٔ شکلگیری و کارایی متفاوت حل مسئلهٔ اجتماعی در افراد مختلف پرداخته و بر نقش علل و بافت اجتماعی تأکید میکند.
بخش دوم، به ارتباط میان حل مسئله و سازگاری اختصاص دارد. فصل سوم، نقش مؤثر حل مسئلهٔ اجتماعی در بیماریهایی چون افسردگی و اضطراب و همچنین تعدیلکنندهٔ رابطهٔ استرس و پریشانی روانشناختی را با استناد به تحلیل بیش از ۵۰ مطالعه بررسی میکند. فصل چهارم، ارتباط حل مسئلهٔ اجتماعی، استرس و خطر خودکشی و اثربخشی درمان حل مسئله در مدیریت استرس و کاهش خطر خودکشی را واکاوی میکند. فصل پنجم، شواهدی مبنی بر سودمندی نظریهی حل مسئلهٔ اجتماعی در مطالعهی رفتارهای روانپریشی شدید، بهویژه اسکیزوفرنیا، و بهبود کارکردهای اجتماعی از طریق آن ارائه میدهد. فصل ششم، با تمرکز بر روانشناسی مثبت، اهمیت حل مسئلهٔ اجتماعی را در فهم و ارتقای کارکردهای مثبت نشان میدهد. فصل هفتم، نقش چندگانهٔ حل مسئلهٔ اجتماعی در سلامت رفتاری و بیماریهای جسمی، از مدیریت درد تا ارتقای عملکرد در بیماران را بررسی کرده و بر نقش سازگارانه و ناسازگارانهٔ آن تأکید میکند. فصل هشتم نیز به تأثیر زمانبندی بر تواناییهای حل مسئلهٔ اجتماعی و پیامدهای مثبت و منفی آن میپردازد.
بخش سوم، بر آموزش و درمان حل مسئله برای گروههای مختلف متمرکز است. فصل نهم، اهمیت آموزش حل مسئلهٔ اجتماعی در تأمین نیازهای کودکان و نوجوانان و عوامل مؤثر برنامههای آموزشی را بررسی میکند. فصل دهم، مرور جامعی از راهنما و دستورالعملهای درمان حل مسئله برای بزرگسالان و ارزیابی اثربخشی آن در درمان بیماریها و مشکلات مختلف ارائه داده و شیوههای نوین استفاده از آن را مطرح میسازد. فصل یازدهم، به آموزش حل مسئله به زوجهای مشکلدار و نقش آن در ارتقای عملکرد مثبت آنها میپردازد. فصل دوازدهم، کاربرد و اثربخشی آموزش حل مسئله در کار با خانوادههای پریشان را از دیدگاه سیستمهای خانواده بررسی کرده و روشها و دستورالعملهای عملی ارائه میدهد. فصل سیزدهم نیز به درمان حل مسئله بهعنوان مداخلهای مؤثر برای مراقبان بیماران مختلف میپردازد.
بخش چهارم، جمعبندی مطالب و ارائهٔ دیدگاههایی برای آیندهٔ تحقیق و آموزش در زمینهٔ حل مسئلهٔ اجتماعی است که در فصل چهاردهم توسط دزوریلا و همکاران ارائه میشود.
بخشی از کتاب حل مسئله اجتماعی
«منطقی است اگر فرض کنیم، توانایی حل مسئله مؤثر با سطوح حمایت اجتماعی بالاتر رابطه داشته باشد. تواناییهای حل مسئله اجتماعی و حمایت اجتماعی میتواند همپوشی آماری مهم و همچنین یک بعدِ اجتماعیِ اساسی و مشترک داشته باشند به گونهای که تفاوتهای مفهومی بین آنها چندان اهمیتی نداشته باشد. حمایت اجتماعی میانجی رابطه بین توانایی حل مسئله اجتماعی و افسردگی نیست. همچنین، در رابطه بین حل مسئله و سلامت فردی نیز میانجی نیست (گرانت و همکاران، ۲۰۰۱). مسئله مهمتر این که توانایی حل مسئله اجتماعی در مقایسه با حمایت اجتماعی واریانس بیشتری را در افسردگی و سلامت تبیین میکند. جهتگیری منفی در مقایسه با حمایت اجتماعی بهتر میتواند افسردگی را پیشبینی کند (گرانت، ویور، الیوت، بارتولوچی و گیگر، زیر چاپ).
شواهد موجود نشان میدهند تواناییهای حل مسئله رابطه حمایت اجتماعی و سازگاری را در بیماران تعدیل میکند. در مطالعهای بر بیماران مبتلا به صدمات نخاعی، توانایی حل مسئله مؤثر با نقصهای روانی- اجتماعی کمتر فقط زمانی که حمایت ابزاری کم بود همبستگی داشت. برعکس، زمانی که این نوع از حمایت بالا بود، حل مسئله نامؤثر با نقصهای بیشتری ارتباط داشت (الیوت، هریک و ویتی، ۱۹۹۲). دومین تعامل نشان داد، زمانی که توصیه و راهنماییهای حمایتکننده کم باشد، حل مسئله مؤثر با نقصهای کمتری ارتباط دارد. هر چه توصیه و راهنماییها بیشتر باشد، نقصهای روانی اجتماعی با حل مسئله همبستگی بیشتری مییابند. نتایج یک مطالعه اخیر بر افرادی که در یک برنامه مدیریت درد شرکت کرده بودند (کرنز، روزنبرگ و اتیس، ۲۰۰۲) نشان داد حل مسئله نامؤثر با نمرات بالاتر افسردگی وقتی رابطه دارد که حمایت برای درد کمتر باشد. افرادی که حل مسئله مؤثرتری دارند در مقایسه با افرادی که از روشهای نامؤثرتری استفاده میکنند، از بعضی انواع حمایت اجتماعی منفعت بیشتری میبرند. با این حال، افرادی که در حل مسئله مؤثر قوی هستند با سیستمهای حمایتی که راهنمایی و توصیههای مستقیم میدهند (که از خصوصیات بسیاری از پزشکان و کادر درمان است) مشکل دارند.»
حجم
۹۱۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۹۱۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه