کتاب فریبکاری

کتاب فریبکاری نوشتهٔ برایان هال و ترجمهٔ مرجان فرجی است و انتشارات لیوسا آن را منتشر کرده است. تکنیک‌هایی مؤثر برای کنترل ذهن و مقابله با دسیسه‌های فریبکارانه در این کتاب آمده است.

درباره کتاب فریبکاری

دنیا دنیای فریبکاری است. اگر منابعی در دست دارید؛ پول، زمان، انرژی، هنر، شهرت، زیبایی، زور بازو و...  باید مراقب باشید؛ زیرا به‌طور قطع کسانی هستند که به منابع شما چشم دوخته‌اند و تا آن را از چنگتان درنیاورند یا از آن به نفع خویش استفاده نکنند، از پای نخواهند نشست. دزد کسی است که به‌زور منابعتان را از شما می‌گیرد، ولی فریبکار کسی است که با جلب اعتمادتان کاری می‌کند تا خودتان دودستی آنها را به او تقدیم کنید. با مطالعه‌ٔ این کتاب از انواع فریبکاری، خصوصیات و شگردهای فریبکاران، و شیوه‌ی مقابله با آنان آگاه می‌شوید تا به‌راحتی بتوانید آنها را از سر راه‌تان کنار برانید.

واژهٔ فریبکاری کاملا با دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم عجین است. مردم از رسانه‌ها، روابط بین فردی و قدرت استفاده می‌کنند تا دیگران را فریب دهند. درواقع، روزی نیست که یک استاد فریبکاری سر راه‌مان سبز نشود. جالب اینکه به احتمال زیاد همه حتی یک‌بار هم شده در عمرشان سعی کرده‌اند که با توسل به فریبکاری به خواسته‌شان برسند.

فریبکاری هنری است که آن را در گهواره می‌آموزیم. برای نمونه، بسیاری از ما تا چیزی از پدر و مادرمان می‌خواستیم، به زیر گریه می‌زدیم. بیشتر ما چه خوش‌خدمتی‌ها که نکردیم تا به خواسته‌مان برسیم. فریبکاری می‌تواند عمدی یا غیرعمدی باشد. از فریبکاری می‌توان برای مقاصد خیر یا شرّ استفاده کرد.

در این کتاب، فریبکاری عمدی مدنظر ماست؛ استادان فریبکاری با مقاصدی خودمحور. این فریبکاران به‌طور معمول با باج سبیل، دوزوکلک، دروغ و سایر شگردهای موذیانه، مردم را به کاری که می‌خواهند وادار می‌کنند. استادان فریبکاری برای اینکه فکر، احساس و عمل افراد را تغییر دهند، از روش‌هایی خاص سود می‌جویند. مشکل اصلی در مورد فریبکاری، رفتارهای پنهانی و غیرقابل ردیابی برای قربانی است. دقیقاً به‌همین دلیل، بیشتر قربانیان به دسیسه‌های فردی فریبکار عادت می‌کنند و او قِسِر درمی‌رود.

هیچ‌کس مایل نیست به‌خصوص در کارهایی وارد شود که کوچک‌ترین اعتقادی به آنها ندارد و مورد سوءاستفاده قرار گیرد. خیلی خردکننده است که آدم از کسی رودست بخورد که به او اعتماد دارد. این می‌تواند اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس و انرژی انسان را نابود کند. بااین‌همه، فریبکار با روش‌ها و شگردهایی مخصوص به خود می‌تواند طوری از مردم سوءاستفاده کند که درعین حال احساس کنند اوضاع مرتب است. به‌همین دلیل برای ما مهم است که دست فریبکاران را بخوانیم و بتوانیم پیش از آنکه از ما سوءاستفاده کنند، آنها را شناسایی کنیم. اگر از قبل دُم‌به‌تلهٔ فردی فریبکار داده‌اید، باید هرچه زودتر خود را از دامی که برای‌تان پهن کرده است نجات دهید، وگرنه مثل زالو همهٔ انرژی، عزت‌نفس و قدرت ارادهٔ شما را می‌مکد.

خواندن کتاب فریبکاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند اسیر فریبکارها نشوند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فریبکاری

«فریبکاری به دستاویز قرار دادن، کنترل کردن یا استفاده کردن از کسی یا چیزی به‌شکلی ماهرانه گفته می‌شود. این عمل مستلزم به‌کارگیری شگردهایی غیرمستقیم برای کنترل دیگران است و می‌تواند برای مقاصدی مثبت یا منفی به‌کار برود. برخی از شیوه‌های اساسی و معمول مورد کاربرد فریبکاران برای رسیدن به خواسته‌شان عبارتند از: زبان‌بازی، تشویق، لَوندی، گمراه کردن، و حقّه‌بازی.

فریبکاری یعنی دیگران را وادار کنید که مطابق خواست شما رفتار کنند. بیشتر افرادی که می‌دانند چگونه دیگران را فریب دهند، وقت زیادی را صرف آشنایی و درک ذهنیت طعمه (قربانی) می‌کنند.

هنر فریبکاری شامل تجربه‌ای طراحی‌شده برای تغییر رفتار است. همهٔ ما طعم فریبکاری را چشیده‌ایم. به‌عنوان مثال، دلال خودرو می‌کوشد شما را وادار کند خودرویی را بخرید که اصلا قصد خرید آن را نداشتید. فریبکاری، حتی با نیتی خیر، می‌تواند بسیار آزاردهنده باشد. اگر درمانگر سعی کند فرد معتاد به الکل را ترغیب کند که راهش را تغییر دهد، فرد در ابتدا ممکن است مردد و متزلزل شود و حالت تدافعی به خود بگیرد. اما به‌مرور ممکن است به احساس بهتری دست یابد و راحت‌تر برخورد کند، و به‌تدریج تسلیم فریبکاری شود.

در اجتماع امروز، استادان فریبکاری همه‌جا یافت می‌شوند. کافی است سرتان را برگردانید تا با یکی از آنها مواجه شوید ــ از اعضای خانواده گرفته تا دوستان و آشنایان، سیاستمداران و افراد مشهور. البته همهٔ ما به‌طور خودآگاه یا ناخودآگاه از فریبکاری مدد گرفته‌ایم. ما از همان گهواره می‌آموزیم چگونه با نگاهی غم‌زده به علامت خواهش و تمنا، الم‌شنگه راه بیندازیم و بدخلقی کنیم تا به خواسته‌مان برسیم و حتی با گریه و زاری کاری کنیم که پدر، مادر، سرپرست یا مراقب‌مان احساس گناه کند. در بزرگسالی هنوز هم با حالات و لحنی نامحسوس مردم را فریب می‌دهیم. اما در این کتاب، صحبت ما دربارهٔ استادان فریبکاری است، یعنی افرادی که به‌طور منظم با استفاده از رفتارهایی فریبکارانه از افراد یا موقعیت‌ها سوءاستفاده می‌کنند.

فریبکار اصولا می‌خواهد بر موقعیت یا شخص کنترل داشته باشد و برای این کار از شیوه‌هایی مخفیانه استفاده می‌کند تا به اهدافش برسد. فریبکار اگر سرش هم برود حاضر به مذاکرهٔ رودررو یا گفتگوی بی‌پرده نیست. ظاهری بی‌غل‌وغش دارد اما برای به‌دام انداختن قربانی، از واقعیات تحریف‌شده، مخ‌زدن، حقه‌بازی و دروغ‌های پوست‌کننده فروگذار نمی‌کند. واضح است که اگر کسی طعم رنج و شکست را در چنگ استادان فریبکاری چشیده باشد، دیگر حاضر نیست دوروبر این‌جور آدم‌ها بپلکد. دروغ، دلربایی، تعریف و تمجید، انکار، شرمندگی، گوشه‌وکنایه، چرب‌زبانی، ارعاب و بی‌محلی، اساس رفتارهای فریبکار را تشکیل می‌دهند.»