کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان
معرفی کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان
کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان نوشتهٔ سمیه فلاح است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان
تامین بهداشت و سلامت روحی و اخلاقی کودک و نوجوانان که جمعیت عظیمی از جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند، یکی از وظایف اساسی دستاندرکاران مسائل تربیتی و بهداشتی است و با توجه به نتایجی که عدم ارضای نیازهای نوجوانان به بار میآورد و با عنایت به این امر که پیشگیری همیشه ارزانتر و آسانتر از درمان است. دستاندرکاران امور فرهنگی کشورمان خصوصا معلمان به دلیل ارتباطات گسترده با اقشار نوجوان و جوان جامعه، میتوانند از یک سو موجبات پیشگیری از مشکلات و اختلالها و نابسامانیهای روانی نوجوانان را فراهم آورند و از سوی دیگر، مراتب رشد و شکوفایی استعدادهای آنان را هر چه بیشتر مهیا سازند. والدین در ارضای نیازهای روانی و اجتماعی نوجوانان نقش کلیدی دارند، خانواده در دو زمینه مشخص باید فعالیت نماید، اول ارضای نیازهای بدنی و مادی نوجوانان و دوم ارضای نیازهای روانی نوجوانان، چگونگی پاسخگویی خانواده به این گونه نیازها، بنیان شخصیتی فرد را بنا میکند. جوانان مدت زیادی از وقت خود را در مدرسه صرف میکنند و به تحصیل مشغول هستند؛ لذا، دومین پایگاه اصلی برای ارضای نیازهای روانی، اجتماعی نوجوانان، مدرسه است. مدرسه علاوه بر نقش آموزشی، نقش تربیتی و پرورشی نیز دارد و به عنوان یک نهاد پرورشی میتواند کاستیهای بهداشت روان نوجوانان را جبران کرده و آنها را در مسیر جاده سلامتی از نظر روان و ثبات شخصیتی سوق بدهد. امروزه بیشتر روانشناسان تربیتی معتقدند که کارکنان مدرسه در سلامت روان کودکان و نوجوانان دانشآموزان دارای نقش حساسی هستند. این مطلب مبتنی بر این فرض است که جوامع هرگز به اندازه و تعداد کافی دارای متخصصان سلامت روان نخواهند شد تا برای کمک به جمعیت روز افزونی که نیاز به خدمات دارند، تکافو کند، بنابراین باید تاکید وتوجه را روی کوششهایی در جهت پیشگیری از عدم سلامت روان قرار داد. مدرسه به منزله پلی است که نوجوان را با جامعه مربوط میکند. مدرسه میتواند از نوجوان، فردی مؤثر، فعال و مفید به حال جامعه تربیت کند. در این صورت ما مرهون مدرسه و نظام تعلیم و تربیت موفقی خواهیم بود که توانسته باشد در امر پرورش نیروی انسانی، به موقع و صحیح اقدام نماید. مدارس ترمیمکننده شخصیت نوجوانان خود باخته و احیا کننده جانهای آنها هستند، لیکن با درایت و تدابیری که مسئولان مدارس وجهه همت خود ساختهاند، میتوان شخصیت آنان را پرورش داد.
کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان سعی میکند به موضوع دارای اهمیتِ ارتقا و بهبود سلامت روحیروانی کودکان و نوجوانان در مدارس بپردازد.
خواندن کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ مشاوران و مسئولان امور تربیتی مدارس پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ارتقا سلامت روانی در کودکان و نوجوانان
«شروع کردن خیلی دشوار نیست ولی ژنهای عشق و احساس تعلق ما خواستار آنند که عشق ورزیدن را در تمام طول عمر خود حفظ کنیم؛ توقعی که در دنیای کنترل بیرونی برآورده کردنش بسیار دشوار است. احساس حسادت، طردشدگی، انتقام و ناامیدی اغلب جزء مسلط رفتار عشاق است. همچنان میدانیم تعریف عسق دشوار است، ولی هرتعریفی از آن داشته باشیم همه باور داریم که میدانیم عشق ورزیدن که نشاطآور است با عدم عشق ورزیدن – آن هم زمانی که خواهان عشق و محبت هستیم- که ناراحتکننده است با هم تفاوت دارند.
ما به دنبال عشق و احساس تعلق هستیم و به ندرت در زمینه احساس تعلق و دوستی مشکل پیدا میکنیم. ما به راحتی دوست پیدا میکنیم و دوستیهای خود را حفظ می کنیم، اما عشق، به ویژه عشق همراه با رابطه جنسی، ناکامکنندهترین بخش این نیاز است. معمولاً خیانت زمانی به ذهن فرد متبادر میشود که در جنبه عشق جنسی خود رضایتمندی ندارد. به لحاظ ژتیکی هم هیچمدرکی وجود ندارد که نشان دهد ما برای تمام مدت عمرمان به دنبال عشق جنسی با یک فرد مشخص هستیم. ژنهای ما برای عشق ورزیدن یک نفر را میخواهند مهم نیست آن یک نفر چه کسی باشد، این حقیقت را آمار بالای طلاق و ازدواجهای مجدد به خوبی نشان میدهد.
رابطه جنسی پیوند تنگاتنگی با قدرت دارد ولی مانعی برای دوستی یا عشق نمیشود. این مورد را میتوان رابطهٔ دوستی رابطهٔ جنسی عاشقانه، دوستانه و در عین حال همراه با قدرت نامید. مردان و زنان قدرتمند در طول تاریخ از رابطه جنسی با همسرانی لذت بردهاند که در ذهنشان تصور میکنند در قدرت او شریک میشوند. برای حفظ و ادامه هر نوع عشقی، اعم از جنسی یا غیره، ما نیازمند عامل دوستی هستیم. برخلاف عشاق یا اعضای خانواده، دوستان خوب توانند یک عمر به دوستی خود ادامه دهند زیرا فکر تملک را به مخیله خود راه نمیدهند. از آغاز رابطه دوستی اگر وجه مشترکی نداشته باشند یا وجه اشتراک آنها کم باشد، دوستان خوبی نخواهند شد. برای آن که یک رابطه عاشقانه و جنسی تداوم یابد، اکثرما نیازمند آنیم که زندگی خاص خود را نیز داشته باشیم (البته نه زندگی جنسی دیگری) بلکه یک زندگی اجتماعی و تفریحی که از رابطه عاشقانه ما مستقل و مجزا باشد. تلاش برای بازداشتن همسرمان از لذت بردن از این فرصتها رابطه زناشوییمان را تخریب میکند. تکیه و وابستگی به همسر در تمام زمینهها معمولاً خارج از توان اکثر رابطههاست.
وقتی به عشق فکر میکنیم بیشتر گرایش داریم دریافتکننده باشیم تا ارائهکننده، بیشتر گیرنده باشیم تا دهنده. در بلندمدت اکر در برابر دریافت عشق زیاد، متقابلاً عشق لازم را از خود نشان ندهید و قدری از آنچه دریافت میکنید را جبران نکنید نمیتوانید انتظار عشق فراوان را داشته باشید؛ چراکه عشق و دوستی خیابان دوطرفهاند. در عشقهای غیرجنسی هم مشکلاتی رخ میدهد. اعضای خانواده به ویژه فرزندان و والدین، اغلب بیشتر از آنچه طرف مقابل حاضر به دادن است میطلبند. وقتی چنین رفتار میکنند و یکی یا هردو طرف به کنترل بیرونی متوسل میشوند، خانواده از هم گسیخته میشود و تا زمانی که طرفین به دنبال کنترل یکدیگرند راهی برای پیشگیری از این گسیختگی وجود ندارد. تنها راه حل آن است که کنترل بیرونی را رها کنید و تئورب انتخاب را به کار بگیرید.»
حجم
۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه
حجم
۹۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۳ صفحه