دانلود و خرید کتاب آخر داستان لیدیا دیویس ترجمه فریما موید طلوع
تصویر جلد کتاب آخر داستان

کتاب آخر داستان

نویسنده:لیدیا دیویس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخر داستان

کتاب آخر داستان نوشتهٔ لیدیا دیویس و ترجمهٔ فریما موید طلوع است. انتشارات نیلوفر این رمان را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب آخر داستان

کتاب آخر داستان رمانی به قلم لیدیا دیویس و یگانه‌رمانی است که از این نویسنده منتشر شده است. این رمان سرشار از ظرافت، دقت، تغییر و تنوع فرمی و دوری از عشق در مفهوم سانتی‌مانتال آن است. همان‌طور که از نام کتاب معلوم است، نویسنده آخرِ داستان را اولِ داستان تعریف می‌کند؛ انگار که بخواهد تکلیف خود را با مخاطب از همان ابتدا یک‌سره کند و پرده از کلیت رمان بردارد؛ رمانی دربارهٔ عشق، پشیمانی و خاطره.

در این رمان، جعبه‌های به اشتباه نام‌گذاری‌شده، مشکل با پرستاران موقت، یادداشت‌های گیج‌کننده و... ، از جمله مشکلاتی هستند که راوی بی‌نام‌ونشان کتاب با آن‌ها مواجه است؛ کسی که در تلاش است تا خاطرات خود از یک رابطهٔ عاشقانه را به یک رمان تبدیل کند. او با شفقت، لطافت طبع و چیزی که صداقت به نظر می‌رسد، به‌دنبال فهمیدن این است که واقعاً از خودش و گذشته‌اش چه می‌داند. مخاطبان رمان پس از مدتی، همراه با او به این موضوع فکر می‌کنند که باتوجه‌به ماهیت گذرا و تغییرپذیر خاطرات و ادراک انسان، هر روایت بیرون کشیده‌شده از دل گذشته، ممکن است فقط وهم و خیال باشد.

خواندن کتاب آخر داستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره لیدیا دیویس

لیدیا دیویس نویسنده‌ای آمریکایی است که حرفهٔ نوشتن را با ترجمه آغاز کرده و در این عرصه بسیار زود توجه منتقدان را به خود جلب کرده است. او مترجم داستان «مادام بوآری» نوشته‌ٔ گوستاو فلوبر و «در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته»‌ اثر مارسل پروست بوده است. نقطه‌ٔ عطف او در نوشتن داستان کوتاه و پس از تجربهٔ سال‌ها ترجمه، آشنایی با اشعار «راسل ادسون» بود که سبک ادبی او را دست‌خوش تغییر کرده است. لیدیا دیویس تا پیش از این آشنایی، در داستان‌نویسی از همان قواعد کلاسیک پیروی می‌کرد. او در سال ۱۹۹۹ میلادی از طرف دولت فرانسه موفق به دریافت «نشان شوالیهٔ هنر و ادب» شد و در سال ۲۰۰۳ بورس بنیاد مک آرتور را دریافت کرد.

بخشی از کتاب آخر داستان

«صبح سحر، خواب بودم و بیدار شدم چون قبل از اینکه برود، داشت چیزی به من می‌گفت. بیشتر برای این بیدار شدم که بفهمم چه می‌گوید. داشت مثلاً برای خداحافظی شعری برایم می‌خواند و من فهمیدم چرا دارد این کار را می‌کند ولی ناراحت شدم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۷۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۸۷۶٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان