کتاب حیات مجسم
معرفی کتاب حیات مجسم
کتاب حیات مجسم نوشتهٔ مارگریت دوراس و ترجمهٔ قاسم روبین است. انتشارات نیلوفر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه جستار است.
درباره کتاب حیات مجسم
نویسنده در توضیح کتاب حیات مجسم گفته است که این کتاب، آغاز و پایان و میانه ندارد؛ بیدلیل نوشته نشده است، اما در قالب یادداشتهای روزانه نیست و از قالبهای روزنامهنگاری هم نیست. این کتاب از پرداختن به رویدادهای روز هم دور است. پس «حیات مجسّم» نوشتهٔ مارگریت دوراس چیست؟ بهگفتهٔ نویسنده در ابتدای کتاب حاضر، این کتاب چیزی شبیه به رمان است؛ البته نه بهمعنای واقعی کلمه. اندکی هم شبیه است به مقالههای روزنامهای با لحنی شفاف. شاید امروز میتوانیم این کتاب را مجموعهای ناداستان در قالب جستارهایی با موضوعات گوناگون بدانیم.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب حیات مجسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حیات مجسم
«"بزرگراه کلام"
در این نوع نوشتن، که البته کتاب نیست، قصد بر این است که از همه چیز و از هیچ بگویم، کاری که همه روز میکنم، در اوقات روزانه، مثل بقیهٔ روزها، کاری پیش پا افتاده. بزرگراهی «موسوم» به راه اصلیِ کلام را پیش گرفتن، بیآنکه چیز خاصی موجب تأخیرم شود. البته انجام چنین کاری ناممکن است، بیرون رفتن از حریم معنا، رفتن به ناکجا، فقط حرفزدن و آن هم بدون حرکت از نقطهٔ معیّنی -خواه از دانایی . خواه از سر غفلت، و بعد هم در میانهٔ کوهی از کلماتِ درهم رسیدن به نقطهای حادثی، ناممکن است. چنین کاری نشدنی است. آدم نمیتوان در عین دانایی نادان باشد.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۵۱ صفحه