دانلود و خرید کتاب ما چند نفر مینو رضایی
تصویر جلد کتاب ما چند نفر

کتاب ما چند نفر

معرفی کتاب ما چند نفر

کتاب ما چند نفر نوشتهٔ مینو رضایی است. نشر صاد این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه داستان کوتاه ایرانی است.

درباره کتاب ما چند نفر

مجموعه داستان ما چند نفر ۹ داستان کوتاه را در بر گرفته است. عنوان برخی از این داستان‌ها عبارت از «آن پسر دیگرم»، «هنوز باران می‌بارد»، «از وقتی آمده‌ایم»، «ما چند نفر» و «برایت همه‌جا تسبیح می‌گذارم» است. این ۹ داستان به موضوع‌هایی همچون مسائل زنان، مهاجرت، آداب‌ورسوم‌های ایرانی و... پرداخته‌اند. 

داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب ما چند نفر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ما چند نفر

«کاتالوگ رنگ موها را باحوصله ورق می‌زنم. دنبال یک رنگ شیک و سنگین هستم. به قهوه‌ای خیلی تیره که می‌رسم انگشتم را می‌گذارم رویش و به دخترک آرایشگر اسپانیایی می‌گویم:

«The same color (همین رنگ)» تازه‌وارد است و آلمانی بلد نیست. خوش‌هیکل است و مینی‌ژوپ لیمویی پوشیده؛ اگرچه به من مربوط نیست. به رنگ نگاهی می‌اندازد و Ok می‌گوید و دست‌به‌کار می‌شود. بعد از چند ساعت پراسترس تکیه می‌دهم به پشتی راحت صندلی آرایشگاه. تا می‌آید چشمم گرم شود، دخترک آرایشگر با کاسهٔ مواد رنگ مو می‌آید بالای سرم و بدون‌آنکه موهایم را دسته‌دسته کند، قلم رنگ را می‌کشد رویشان. حتماً زیادی اکسیدان ریخته که پوست سرم می‌سوزد. از توی آینه فاطیما را می‌بینم. بالای سرش یک بشقاب چینی به دیوار کوبیده شده که رویش عکس سیاه و سفید یک خانوادهٔ قدیمی اروپایی با گربه‌شان است. فاطیما محو هیکل دخترک شده. ازوقتی آمده‌ایم، خیلی حسرت اندام‌های کشیده و پوست‌های سفید را می‌خورد. فاطیمای من تپل است و سبزه؛ ولی حیف که خودش نمی‌فهمد چقدر تودل‌برو است! دخترک آرایشگر سشوار را که خاموش می‌کند، چنان می‌گوید «Finish» و روی مبل بادی قرمزش ولو می‌شود که انگار دوِ ماراتن را تمام کرده. چشمم که به خودم توی آینه می‌افتد، اوّل فکر می‌کنم یک زن دیگر از پشت پنجره‌ای، دریچه‌ای، چیزی دارد من را نگاه می‌کند. خودم را خیلی دیر می‌شناسم با این موهای پف‌کردهٔ نارنجی. تا پشت حنجره‌ام می‌آید که جیغ بکشم؛ ولی فرو می‌خورمش. مثل همان‌لحظه که نسرین پشت تلفن گفت:

«دکتر بابا گفته از همین‌لحظه امکانش هست تا هروقت که خدا بخواهد.»

آن‌موقع هم خواستم جیغ بکشم؛ ولی فرو خوردمش به‌خاطر فاطیما. فاطیما می‌خندد و می‌گوید عین آنه‌شرلی شدی مامان! دخترک آرایشگر از نگاهم می‌فهمد که این، آن رنگی نیست که انتظارش را داشته‌ام؛ ولی اصلاً اهمیتی نمی‌دهد. وارفته می‌پرسم:

«برای این چقدر باید پول بدهم؟»

با پررویی می‌گوید:

«صد فرانک!»»

عقل سرخ
۱۴۰۳/۰۲/۲۸

اگر اهل داستان کوتاه باشید خوشتان می‌آید.‌.. یکطور خاصی زنانگی در داستان‌هایش است که میپسندی... من دوستش داشتم...

کاربر ۳۶۶۸۵۹۰
۱۴۰۱/۱۱/۰۵

دوستش داشتم. انگار از ابتدای کتاب و با داستانهای آدمهای متفاوت بغضی همراهم بود که با جملات آخر آخرین داستان ترکید.

حجم

۱۲۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱۲۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان