کتاب پس از جدایی از تو

کتاب پس از جدایی از تو نوشتهٔ ونسا مولیگان با ترجمهٔ میترا نادری در انتشارات شمعدونی چاپ شده است. این اثر کتابی برای خودیاری و تولدی دوباره پس از جدایی است. 

درباره کتاب پس از جدایی از تو

احتمالاً داستان‌های ترسناکی در مورد زندگی افراد پس از جدایی و یا خارج‌شدن از یک رابطهٔ عاطفی شنیده‌اید و اینکه آن‌ها پس از جدایی عاطفی هرگز بهبود نیافته‌اند. درواقع دلیل تجربهٔ بد آن‌ها این است که به خودشان اجازه بهبود و التیام نداده‌اند.

مهم نیست که در این لحظه چقدر ناراحت، عصبانی یا آسیب‌دیده هستید. شما بهترین دوست و منتقد خود هستید و باید مطمئن شوید قبل از اینکه به مراقبت از هرکسی بپردازید، مراقب خود باشید و اگر این کار را نکنید، تنها به خود کم‌لطفی کرده‌اید. فرصت‌ها در این دنیا بی‌شمارند و حالا وقت آن است که به آنچه می‌خواهید برسید. وقت آن رسیده که دوباره کنترل زندگی، افکار و احساسات خود را در دست بگیرید.

کتاب پس از جدایی از تو مناسب همهٔ افرادی است که برای دستیابی به خودباوری و تولدی دوباره پس از جدایی و پشت‌سر‌گذاشتن اندوه ازدست‌دادن و پشت‌سر‌گذاشتن ضربهٔ روحی و جسمی ناشی از آن به‌دنبال همراه و راه‌حلی کاربردی و امکان‌پذیر هستند. ونسا مولیگان مدعی است در ۳۰ روز به شما کمک می‌کند تا پس از خارج‌شدن از یک رابطهٔ عاطفی، خود را بازیابی کنید.

این کتاب به شما چشم‌انداز کاملی از مسیر درمان و پیشرفت در بهبودتان می‌دهد. یک پروسه، هرچه که باشد همیشه زمان‌بر است، هیچ وقت راه‌حلی سریع وجود نداشته است و شما باید به زمان به چشم یک دوست نگاه کنید، نه یک دشمن. دقیقاً مثل اینکه به خود بگویید که می‌خواهید ۲۰ کیلو وزن کم کنید، آیا گمان می‌برید که ممکن است ۲۰ کیلو را بدون هیچ تغییری در برنامهٔ زندگی خود از دست بدهید؟ یک روز بلند شوید و به‌طور جادویی ۲۰ کیلو لاغرتر می‌شوید؟ پاسخ شما قطعاً «نه» است. مطمئنم که همه دوست دارند چیزی شبیه قرص جادویی داشته باشند و یا قادر باشند که با یک بشکن‌زدن به نتیجهٔ دلخواهشان برسند. البته که زندگی اینطور پیش نمی‌رود. هیچ راه میانبری برای رسیدن به چیزی که ارزشمند باشد وجود ندارد. وقتی که با درد جدایی مواجه می‌شوید، پروسهٔ درمان و التیام زمان‌بر خواهد بود و این هم مثل هر چیز دیگری مراحلی دارد. اگر می‌خواهید ۲۰ کیلو لاغرتر شوید باید مسئولیت نظم رژیم و تمارین ورزشی خود را به‌عهده بگیرید.

ممکن است روزهایی بهتر از دیگران داشته باشید. البته اگر هدف نهایی ثابت بماند و از مقصد خود منحرف نشوید، همه چیز به‌طور طبیعی اتفاق می‌افتد. باید پیشتر تأکید شود که همهٔ این‌ها بخشی از پروسه‌ای زمان‌بر است. وقتی به پایان این کتاب برسید، روزهای خوب و بد زیادی را خواهید دید. به‌هیچ‌وجه قرار نیست که با داشتن قرصی جادویی از موقعیتی دردناک گذر کنید. در عوض در این کتاب، نه‌تنها در موقعیت کنونی بلکه برای موقعیت‌های مختلف پیش رویتان در سال‌های آینده، تمارینی مفید و فرآیندهای درمانی آماده شده است و این سودی است که از خواندن این کتاب عاید شما خواهد شد.

از بخش‌های مختلف این کتاب سریع گذر نکنید تا اطلاعات و مطالب آن مثل یک راهنما در دل و جان شما بنشیند. وقتی که این کتاب را به پایان رساندید، قادر خواهید بود که اطلاعاتش را به دیگران منتقل کنید و آنچه که آموخته‌اید را در زندگی به‌کار گیرید.

کتاب پس از جدایی از تو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب پس از جدایی از تو

«برای مثال هر دوی شما زمانی را برای ملاقات و امضا کردن برگه‌های مربوط به طلاق در نظر می‌گیرید. هفتة پیش با هم گفتگویی داشته‌ایدو برای اینکه فراموش نکنید زمان قرار را در تقویم خود ثبت می‌کنید: «پنجشنبه یک بعد از ظهر». یک هفته می‌گذرد و حالا پنجشنبه است، از آن زمان تا امروز تمام تمرکز شما بر مسائل مالی، برنامه‌ریزی زندگی و کارهای مربوط به مدرسة کودکان بوده است و نیز این روزها مشغول یک پروژة سنگین کاری بوده‌اید که باید کمتر از ۲۴ ساعت آن را انجام می‌داده‌اید. ذهن شما درگیر انجام کارهایی بوده که مجبور بوده‌اید انجام دهید. ذهن شما درگیر پرداختن به چیزهای دیگری بوده که باید آنها را کامل می‌کرده. فکر کنید که حالا ساعت یک بعدازظهر است و شما در اتاق کار خود مشغول انجام کارهایی هستید که باید انجامشان دهید. از ساعت هشت صبح مشغول آنها بوده‌اید و به زودی بالاخره به پایان می‌رسند. حواس شما به ساعت نیست و به سختی زمانی برای خوردن ناهار پیدا کرده‌اید. ناگهان پیغامی از همسر سابق خود پیدا می‌کنید که می‌پرسد «کجایی؟» پاسخ می‌دهید: «من دارم کار می‌کنم، چیه؟» خیلی زود پیغامی از او دریافت می‌کنید که شما را به فراموشکاری متهم می‌کند و از شما می‌پرسد که چرا این کار را می‌کنید! ناگهان در ذهن‌تان جرقه‌ای زده می‌شود و متوجه می‌شوید که فراموش کرده‌اید که در تقویم قرار امروز را اضافه کنید و آن را از دست داده‌اید.

مکالمة شما با احساسات درآمیخته می‌شود، او چیزی می‌گوید که اعصابتان را حسابی به هم می‌ریزد، شما هم پیغام مغرضانه‌ای می‌فرستید و خوب می‌دانید که پاسخ بدی هم دریافت خواهید کرد. هر دوی شما به فرستادن پیام‌های عصبانی ادامه می‌دهید. آنقدر که زمان می‌گذرد و هیچ کدام از شما قادر به انجام دادن کاری که باید انجام می‌دادید، نخواهید بود. حالا به نظر شما در موقعیت بالا چه کسی مقصر است؟»