
کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری
معرفی کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری
کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری نوشتهٔ فائقه رزاقی و ویراستهٔ «نجمه حاجرجبعلی» است. نشر سنجاق این کتاب را بهصورت الکترونیک منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ موفقیت و خودیاری قرار گرفته، در باب خودپذیری (Self-acceptance) و تغییر از درون است. نویسنه با هدف شناسایی ریشههای افکار مخرب ناشی از شرم و خودسرزنشی و ارائهٔ راهکارهای عملی برای مقابله با آنها و دستیابی به شادمانی و خودباوری، به بررسی چگونگی شکلگیری این پدیدهها در اثر تربیت نامناسب پرداخته است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری اثر فائقه رزاقی
کتاب «مقابلهٔ مؤثر با شرم و خودسرزنشگری» (تغییر از درون) که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، با مقدمهای به قلم «زهره سپهری شاملو» (دانشیار بازنشستهٔ دانشگاه فردوسی مشهد) آغاز شده است. نویسندهٔ این کتاب معتقد است که برخی افکار منفی و چسبنده، ریشه در وقایع گذشته دارند و بدون مجوز در ذهن انسان باقی میمانند. این افکار مخرب همچون یک گروه مافیایی درونی با دو شاخهٔ خودسرزنشی و حساسیت به انتقاد، انرژی و شادمانی انسان را به سرقت میبرند و از «شرم ناسالم» تغذیه میکنند. هدف «فائقه رزاقی» از نوشتن این کتاب، شناسایی ریشههای این شبکهٔ مافیایی و ارائهٔ راهکارهای مقابله با خودسرزنشی از طریق تمرینهای عملی است؛ تا بتوانیم این نیروهای مخرب را خلع سلاح کرده و به شادمانی و خودباوری دست یابیم. اثر حاضر دو فصل دارد؛ «آشنایی با هیجان پیچیدهٔ شرم» و «مقابلهٔ مؤثر با خودسرزنشگری خوداصلاحگری مشفقانه». این کتاب به بررسی چگونگی شکلگیری «خودسرزنشگری» پرداخته است؛ پدیدهای که ناشی از تربیت ناکافی و مبتنی بر سرزنش است و ما را از زندگی بر اساس ارزشها و ایدئالهایمان دور میکند. هدف این اثر شناخت ریشههای خودسرزنشگری و ارائهٔ راهکارهایی برای رهایی از آن و جایگزینی آن با رویکردی مشفقانه به خوداصلاحی است؛ تا بتوانیم این نیروهای درونی مخرب را شناسایی و مهار کنیم.
خلاصه کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری
در سفر به سرزمین مغز، ابتدا با شهر هیجان و نقش آن در رساندن پیام نیازهای ما آشنا میشوید. هیجانات، چه خوشایند و چه ناخوشایند بازتابی از ارضا یا ناکامی نیازهای انسان هستند؛ برای نمونه، شادی در جمع نشاندهندهٔ ارضای نیاز به تعلق است؛ درحالیکه شرم پس از تحقیر، ناشی از برآوردهنشدن همین نیاز و نیاز به اعتبار است. نادیدهگرفتن این پیامآوران درونی میتواند منجر به بروز هیجانات در قالبهای ناسازگار یا حتی مشکلات جسمی شود. همانطور که در داستان «سارا» و «بیژن» خواهید دید، هیجانات ناخودآگاه ارتباطات را تحتتأثیر قرار میدهند. نیاز اساسی به تعلق، در صورت ناکامی میتواند احساس شرم را ایجاد کند؛ شرمی که همچون یک نیروی مخرب درونی، شادمانی و اعتمادبهنفس انسان را میرباید.
چرا باید کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری را بخوانیم؟
مطالعهٔ این اثر کمک میکند درک کنیم چگونه تجربیات گذشته بهویژهٔ دوران کودکی و نیز تربیت، میتواند الگوهای خودسرزنشی و احساس شرم ناسالم را در ما شکل دهد؛ همچنین متوجه خواهیم شد که چگونه این احساسات مخرب مانند یک گروه مافیایی درونی عمل کرده و انرژی و شادمانی ما را تحتتأثیر قرار میدهند.
کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ موفقیت و خودیاری و افرادی که میخواهند درمورد الگوهای خودسرزنشی و احساس شرم ناسالم بدانند، پیشنهاد میکنیم.
خلاصه فصلهای کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری
فصل اول: آشنایی با هیجان پیچیدهٔ شرم
در این بخش از سفر به سرزمین مغز، بر شهر هیجان تمرکز شده است؛ جایی که هیجانات بهعنوان پیامرسان نیازهای ما عمل میکنند. هیجانات خوشایند نشاندهندهٔ ارضای نیازها و هیجانات ناخوشایند بازتابدهندهٔ ناکامی آنها هستند. برای مثال شادی در بازی گروهی ناشی از ارضای نیازهایی همچون تفریح و تعلق است؛ درحالیکه شرم پس از تحقیر از ناکامی در نیاز به اعتبار و تعلق نشئت میگیرد. هیجانات همچون نامهرسانهایی از شهر نیازها هستند و نادیدهگرفتن آنها میتواند منجر به بروز آنها در قالبهای نامناسب مانند خشم بهجای غم یا حتی بروز مشکلات جسمی با منشأ عصبی شود. داستان «سارا» و «بیژن» نشان میدهد که چگونه خاطرات و هیجانات ناخودآگاه میتواند منجر به سوءتفاهم و تنش در ارتباطات شود؛ زیرا آنها بهجای گفتوگو دربارهٔ احساسات خود، بر رفتار یکدیگر متمرکز میشوند. نیاز به تعلق بهعنوان یک نیاز اساسی روانی معرفی شده و ناکامی در آن میتواند منجر به احساس شرم شود؛ شرمی که همچون سردستهٔ یک گروه مافیایی درونی، شادمانی و اعتمادبهنفس ما را به سرقت میبرد. شناخت این گروههای مخرب از طریق حضور در برج آگاهی، اولین قدم برای خلع سلاح آنها است.
فصل دوم: مقابلهٔ مؤثر با خودسرزنشگری خوداصلاحگری مشفقانه
ما بهطور طبیعی تمایل داریم مطابق با ارزشها و ایدئالهای شخصی و اجتماعی خود زندگی کنیم و هرگونه مغایرت با این معیارها، احساسات ناخوشایندی را بهدنبال دارد. این احساسات که هیجانات پیامآور آنها هستند، به ما نشان میدهند که نیاز به تعلق و پذیرفتهشدنمان در جامعه با خطر مواجه شده است. هیجان «شرم» در حالت سالم ما را به اصلاح رفتار و تأمین این نیاز هدایت میکند، اما این روند سالم نیازمند تربیت «بهاندازهٔ کافی خوب» از سوی والدین آگاه و پاسخگو است؛ در غیر این صورت، تربیت مبتنی بر نگرانی و نهیبزدن مکرر میتواند منجر به شکلگیری «خودسرزنشگری» شود. این فصل به بررسی ریشهها، مزایا و معایب این پدیده و دلایل ماندگاری آن میپردازد و هدف آن کمک به شناخت دقیقتر خودسرزنشگری و ارائهٔ راهکارهایی برای رهایی از آن و جایگزینی آن با خوداصلاحی مشفقانه از طریق تمرینهای عملی است.
بخشی از کتاب مقابله موثر با شرم و خودسرزنشگری
«خود سرزنشگری چیست؟
همه ما صدایی از درون خود میشنویم. صدایی که ما را ارزیابی میکند و به ما برای بهبود رفتارمان توصیههایی میکند. افرادی که عزت نفس پایین تری دارند، این صدا را به صورت منتقدی دائمی و قضاوتگر میشنوند که آنها را با دیگران مقایسه، سرزنش و تحقیرشان میکند.
منتقد درونی با اتفاقات متفاوتی برانگیخته میشود. در حالت ناسالم، او معیارهایی را تعیین میکند که برای پذیرفتهشدن غیر ممکن است. بهتر بگویم: هیچ وقت راضی نیست! هر کاری بکنید، باز هم او بهانهای برای نارضایتی دارد! او تأیید، تحسین و تشویق را بلد نیست. زورگویی ظالم است که فقط میخواهد ایراد بگیرد. نگاه او به اشتباهات شما صفر یا صد است کمی اشتباه یعنی اشتباه کامل! شعار منتقد این است: «بهترین باش» و اگر بهترین نباشید (که نمیتوانید باشید، چون بهترینی وجود ندارد)، پس هیچ چیز نیستید!
منتقد درون بدون هیچ مدارک و شواهدی، درست مانند یک زورگو به شما میگوید که دیگران نظر مناسبی به شما ندارند. در واقع او حرفهای بیپایه و اساس خود را از دهان دیگران میزند، به شما میگوید که بقیه نیز متوجه افتضاح بودن شما شدهاند! منتقد درونی اسطوره خطای شناختی تعمیم مبالغه آمیز است. کافی است یک بار اشتباه کنید؛ فریاد می زند: «تو همیشه اشتباه می کنی!»، «هیچوقت نمیتوانی درست رفتار کنی!» ظاهر حرفهایش در بارهٔ رفتار شماست اما در واقع او کل وجود و ماهیت شما را نشانه میگیرد. منتقد درونی دشمن شمارهٔ یک خودارزشمندی شماست. از نظر او مفهوم خودارزشمندی زیر سؤال است. او تفاوت عزت نفس سالم را با خودشیفتگی ناسالم نمیفهمد و هر کجا که از عملکردتان راضی باشید به شما برچسب خودشیفته یا مغرور را می زند.
خودسرزنشگری، تسلیم منتقد درونی شدن است. وقتی فرد تسلیم منتقد درونیاش میشود، به نفع او کار میکند. گویی سرزمین وجودش به تسخیر منتقد درون درآمده و اوست که زیر نظر منتقد درون، زندگی میکند. بدیهی است که زندگی کردن در سرزمین خود زیر نظر غاصب، بسیار دردناک و خفت بار است.»
حجم
۴۰۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۴۰۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه