دانلود و خرید جاناتان مرغ دریایی ترجمه نازنین بیرانوند
تصویر جلد کتاب جاناتان مرغ دریایی

کتاب جاناتان مرغ دریایی

نویسنده:ریچارد باخ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جاناتان مرغ دریایی

کتاب جاناتان مرغ دریایی نوشتهٔ ریچارد باخ و ترجمهٔ نازنین بیرانوند است و انتشارات امتیاز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب جاناتان مرغ دریایی

داستان جاناتان مرغ دریایی برای کسانی است که به دنبال رؤیاهایشان می‌روند و قوانین خودشان را می‌سازند؛ داستانی که دهه‌های متمادی الهام‌بخش انسان‌ها بوده است.

برای بیشتر مرغان‌دریایی، زندگی فقط در خوردن و زنده‌ماندن خلاصه می‌شود و پرواز، تنها وسیله‌ای برای یافتن غذاست. اما جاناتان لیوینگ استون، مرغ‌دریایی، یک پرندهٔ معمولی نیست. برای او، پرواز خودِ زندگی است. برخلافِ عرف‌های جامعهٔ مرغ‌دریایی، او در پی یافتن هدفی والاتر و خواستار بهترین بودن در چیزی است که به آن علاقه دارد.

این افسانه در مورد اهمیتِ نهایت بهره‌وری از زندگی است. حتی اگر اهدافِ ما در جهت مخالفِ هنجارهای گروه، قبیله یا اهل محلمان باشند. استعارهٔ پروازِ داستان جاناتان به ما نشان می‌دهد که اگر در پی رؤیاهایمان برویم، می‌توانیم تا اندازهٔ زیادی اوج بگیریم.

ریچارد باخ با نوشتن این کتاب دو کارِ مفید انجام می‌دهد:

پرواز را به ما می‌آموزد.

ما را جوان‌تر می‌سازد.

خواندن کتاب جاناتان مرغ دریایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که داستان‌هایی چون شازده کوچولو را دوست دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب جاناتان مرغ دریایی

«وقتی به مقصد رسیدند، جاناتان با خودش گفت: «پس این بهشت است» و باید به خودش لبخند می‌زد. زیاد محترمانه نبود که کسی در همان لحظهٔ ورود به بهشت، آن را موشکافی کند.

حالا در بالای ابرها دید که بدنش مانند بدنِ آن دو مرغ‌دریایی درخشان شده است. حقیقت داشت، همان جاناتان مرغ‌دریایی جوانی آن‌جا بود که همیشه پشت چشم‌های طلایی‌اش زندگی کرده بود، اما شکل بیرونی او تغییر کرده بود.

او مانند یک مرغ‌دریایی بود، اما حالا بسیار بهتر از همهٔ پروازهایی که قبلاً انجام داده بود، پرواز می‌کرد. با خودش فکر کرد: «چرا، با نصف تلاش، سرعتم دوبرابر می‌شود، دوبرابرِ سرعت پرواز بهترین روزهایم روی زمین!»

حالا پرهایش به تابناکی سفید برلیان و بال‌هایش مانند ورقه‌های نقرهٔ براق، بی‌عیب و نقص بودند. پس با خوشحالی شروع به یادگیری در مورد بال‌های جدید کرد، تا قدرت را به آن‌ها وارد کند.

در سرعتِ دویست‌وپنجاه مایل در ساعت احساس کرد که به سرعت پروازی آرام نزدیک می‌شود. در سرعت دویست‌وهفتادوسه فکر کرد دارد با آخرینِ قدرت پرواز می‌کند، و تا آن موقع بسیار کم ناامید بود. سرعت پرواز او، اگرچه از رکورد پرواز آرامِ قدیمی‌اش سریع‌تر بود، اما هنوز محدودیتی وجود داشت که در هم شکستن آن به تلاش بسیاری نیاز داشت. بنابراین با خودش فکر کرد، «در بهشت نباید محدودیتی وجود داشته باشد.»

در این هنگام، ابرها متلاشی شدند و فرو ریختند. آن دو پرنده، ندای «سرزمین‌های خوش‌بختی، جاناتان!» سر دادند و در هوای سبک ناپدید شدند.

جاناتان بر فراز دریایی، به سمت یک خط ساحلی ناهموار پرواز کرد. مرغان‌دریایی بسیار کمی در صخره‌ها به سمت بالا حرکت می‌کردند. در افقِ دوردست، به سمت شمال، چند مرغ‌دریایی دیگر به پرواز درآمدند. این‌جا بود که فکرهای تازه و پرسش‌های تازه‌ای برای او به وجود آمد. «چرا تعداد بسیار کمی مرغ‌دریایی؟ بهشت باید پُر از مرغان‌دریایی باشد! چرا من یک‌باره بسیار خسته شدم؟ مرغان‌دریایی هرگز قرار نیست در بهشت خسته باشند یا بخوابند.»

جاناتان این حرف‌ها را کجا شنیده بود؟ خاطرهٔ زندگی‌اش در روی زمین، داشت کم و کم‌تر می‌شد و تحلیل می‌رفت. بدون شک زمین جایی بوده، که در آن بسیار آموخته بود، اما جزئیات مبهم و محو بودند؛ چیزهایی در مورد جنگیدن برای غذا، و رانده شدن ...»

کاربر ۴۷۵۳۳۱۹
۱۴۰۱/۱۰/۲۱

فوق العاده بود !

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

حجم

۷۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۵ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان