کتاب دفتر تعزیه ۱۲
معرفی کتاب دفتر تعزیه ۱۲
کتاب «دفتر تعزیه ۱۲» به گردآوری داود فتحعلیبیگی و مهدی دریایی است و دربردارندهٔ پنج مجلس از شبیهنامههایی است که قدمت بعضی از آنها، به بیش از دو قرن میرسد. این اثر در انتشارات نمایش چاپ شده است.
در بخشی از کتاب دفتر تعزیه ۱۲
ذکر تاریخ تحریر در زیر بعضی از فردهای مجالس مذکور، نهتنها حاکی از قدمت مجالس است، بلکه ما را با تاریخچهٔ پیدایش و سیر تحولات ادبی، موسیقایی و مضامین در قلمرو شبیهخوانی آشنا میسازد. نخستین مجلس از شبیهنامههای گردآمده در این مجموعه، تعزیهٔ شهادت علیاکبر است که در سنهٔ ۱۲۰۶ ه. ق تحریر یافته و تا امروز، قدیمیترین نسخهٔ بهدستآمده از این مجلس محسوب میشود.
اگرچه مضمون تعزیهٔ مذکور با تعزیههای علیاکبری که امروزه توسط تعزیهخوانان به اجرا در میآید، یکی است ولی اشعار آن به جز در پارهای موارد، در تعزیههای معاصر دیده نمیشود و تفاوت زیاد با آنها دارد. دومین مجلس از مجموعهٔ حاضر تعزیهٔ هابیل و قابیل است که حکایت از کشتهشدن هابیل به دست قابیل دارد.
سومین مجلس از این دفتر تعزیهی سهل و جعفر است که در تاریخ ۱۲۱۹ ه. ق تحریر یافته و کاتب و شاعر آن نامی به میان نیامده است.
مجالس چهارم و پنجم از این جنگ «دفتر تعزیه ۱۲» مجالس شبیه عروسی سلیمان نبی (۱۲۴۵ ه. ق) و دزدیدهشدن خاتم از سلیمان نبی (۱۲۴۷ ه. ق) اختصاص دارد. یادآوری میشود که تعزیهای هم با عنوان وفات سلیمان نبی (ع) وجود دارد که در این مجموعه نیامده است.
یکی از نکات حائز اهمیت در تعزیههای مربوط به حضرت سلیمان (ع) چگونگی نشاندادن و اجرای شبیه حیوانات و اجنه و دیوهاست. بر ما معلوم نیست که در آن دوره چه تدبیری برای نشاندادن این صحنهها به کار میبستند و چه سازوکاری داشتهاند.
کتاب دفتر تعزیه ۱۲ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به افرادی که مایل هستند دربارهٔ حماسهٔ عاشورا اطلاعات بیشتری کسب کنند پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دفتر تعزیه ۱۲
«شمر: ای بتو روشن سواد عرصه غبرا
ای بتو مفتون ضیاء دیده حورا
خلق ندارند با تو عزم تکاپوی
عقل نسنجد مصاف پشه و عنقا
وصف تو بیرون زدرک و وهم خلایق
کوشش این خلق با تو قطره دریا
جان نبری گر شوی تو میرغضنفر
خود بپری گر روی بر اوج ثریا
بیعت سردار کن که ننگ نشاید
بهر دلیری که مانده یکه و تنها
طبل نوازید و ساز نای به عشرت
از دل شیپور و نی کشید فغانها
ابنسعد: السلام ای که تویی خسرو و هم سرور من
السلام ای که تویی سید و هم رهبر من
از وجود تو شد ایجاد همه کون و مکان
لیک ایجاد شد از بهر تو این خنجر من
چند مانی به حرم آی برون را بنگر
از یمین تا به یسار است همه لشگر من
الغرض این سپهی کامده از کوفه و شام
همه هستند مصمم به جدل عسگر من
روز آخر بود امروز یقین دان شاهها
یک جوابی تو بگو ای به فدایت سر من
امام: تا در این دشت شد از دور زمان معبر من
غم بیفزود دمادم به غم دیگر من
کارم آن لحظه شد از دست که از پا افتاد
قامت حضرت عباس دلاور بر من
شد زخون رنگ و زکین چاک گریبان گردید
دست قاسم، بدن عون و سر جعفر من
آه و فریاد دگر نیست همی یاور و یار
جز علیاکبر و سجاد و علی اصغر من
با کم از کشته شدن نیست از آن میترسم
که اسیر سپه ظلم شود خواهر من
زینب: کاش در این ستم آباد بلا مادر من
یک نظاره بنمودی به دو چشم تر من
تا بدیدی که زاشرار به خون غوطه ورند
قاسم و حضرت عباس وفا گستر من
دو پسر داشتم افسوس که شد هر دو شهید
خاک عالم شده از فرقتشان بر سر من
با وجود همۀ درد و بلا دلشادم
که بود در بر من شبه نبی، سرور من
امام: بیا زینب اسیری رفتنت جانا مهیا شد
ذبیحت عازم کوی منای فرد یکتا شد
به نزد حضرت علیا جنابت مطلبی دارم
به راه دوست، آردشمن هر آن حکمی که بر ما شد
صبوری پیشه کن خواهر چه جسمم را به خون بینی
سرم را بنگری بر نوک نی از ظلم اعدا شد»
حجم
۸۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۸۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه