دانلود و خرید کتاب آقای استون و شهسواران ملازم و.س. نی‌پل ترجمه علی معصومی
تصویر جلد کتاب آقای استون و شهسواران ملازم

کتاب آقای استون و شهسواران ملازم

معرفی کتاب آقای استون و شهسواران ملازم

سِر ویدیادار سوراجپراساد نایپل ( - ۱۹۳۲) که بیش‎تر با نام وی. اس. نایپل شناخته می‌شود، رمان‌نویس و مقاله‌نویس هندوی ترینیدادی‌تبار بریتانیایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. آثار نایپل از جمله آثار مهم ادبیات انگلیسی قرن بیستم است و بسیاری از منتقدان، آثارش را نزدیک به نوشته‌های جوزف کنراد ارزیابی می‌کنند. نایپل تخیل آفریننده و فعال را رو در روی خیال‌بافی رویاپردازانه گذاشته و یکی را نشانه کمال و دیگری را نشانه آز گسترده و فراگیر و مایه پستی و نابودی می داند. در آثار او خوش‌بینی میدان جلوه‌گری محدودی دارد و همواره به پرخاشگری عینی واقعیت متوسل می‌شود. او چندان تمایلی برای فراتر کشاندن شخصیت‌های آثارش از سطح تجربه معمول ندارد. قدرت و زیبایی دستاوردهای نایپل، در توانایی درک و روشن کردن معناهای عمیق تر، حتی در کوچک ترین حرکات انسانی نهفته است. نایپل با دوری کردن روزافزون از ملی و محلی بودن، نسبت به میهنش وظیفه ای را انجام می دهد که به نظر جمع زیادی از خوانندگان آثارش، حتی میهن‌پرست ترین افراد هم در انجام آن به گرد پایش نمی‌رسند. نایپل در «آقای استون و شهسواران ملازم» برداشت طنزآمیزی از صحنه و روایت و رویدادهای داستان «آرتورشاه و دلاوران میزگرد» ارائه کرده است. قهرمان داستان در شرکتی به نام Excal کار می کند. نام شمشیر مشهوری هم که مدعیان تاج و تخت در داستان آرتور قرار بود از سنگ بیرون بکشند، Excalibur بود. میزگردی که شوالیه‌های میزگرد دور آن جمع می شدند، در این رمان، به شیوه ای هزل آمیز به میز نعلی شکل تبدیل می‌شود و بازنشستگان سالمند و مستمری بگیر در قالب شهسواران ملازم، صحنه های مضحکی را به وجود می آورند که خواننده را متاثر می‌کند. رویدادهای داستان، چیزی جز انطباق دردآور شخصیت اصلی با مشکلات گریزناپذیر عاطفی و ذهنی ایام پیری نیست. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «ویمپر در حالی که به نقطه های آبی و لکه های لجوج سرخ و قطعه های پراکنده زرد روی نقشه نگاه می کرد، می گفت: این کار یک موفقیت است، اما موفقیت چیست؟ نامه های بسیاری داریم، می توانیم ارقام فراوانی را نقل کنیم، و شهسواران بسیار خوشحال اند. اما این ها کافی نیست. استون. یک نفر را در اینجا و یک نفر را در جای دیگر نجات دادن، بسیار خوب است، اما طی چند ماه همه‌ی این ها به کارهای معمول روزمره بدل می شود و همه حتی خود شهسواران را کسل می کند. ما کار بزرگ می خواهیم. کار انفجاری می خواهیم، کاری می خواهیم که با انرژی خود، همه چیز را به مدت یک سال به پیش براند. ویمپر این بود، هنوز هیچ نشده، از کاری که تازه شروع کرده به روی غلتک افتادن، خسته شده و خواهان انگیزش اندیشه های نو بود و این نکته، گاهی به نظر آقای استون کمی مختل کننده می آمد. او از شواهد مفید بودن پروژه ی خود، خرسند بود اما تعجبی هم نمی کرد و عمل کرد آرام آن و تفکرات روزانه ی مردان و زنان واقعی که جدا با زندگی خود در پروژه ای که او غرفه در نور اتاق مطالعه، آن را روی کاغذ مکتوب کرده بود، رضایتش را از خلق «واحد» دو چندان می کرد. بعد زندانی تپه مازول را کشف کردند. کسی در یک پسین دیرگاه به آقای استون تلفن کرد و خود را آقای دوک معرفی کرد. آقای دوک آشفته و گیج بود و مطالب نامربوطی بر زبان می آورد. اما آقای استون متوجه شد که وی اخیرا به جرگه ی شهسواران ملازم پیوسته است و همان روز، نشان نقره شهسواری گری را به یقه زده و روانه‌ی انجام نخستین دیدار خود شده است». رمان‌های «خانه‌ای برای آقای بیسواس» و «خم رودخانه» مهمترین آثار وی است که هر دو به فارسی ترجمه شده‌ و خود او نیز سفری به ایران داشته است.
نظری برای کتاب ثبت نشده است
البته او دیگر خود را جزیی از این امور آشنا احساس نمی‌کرد. واقعیت این امور، چنان زیاد بود که غیر واقعی می‌نمودند. درست همان‌گونه که تب، امور عادی روزانه را غیر واقعی می‌نماید.
faezehaa

حجم

۱۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان