کتاب پیری و سلامت روان
معرفی کتاب پیری و سلامت روان
کتاب پیری و سلامت روان نوشتهٔ دانیل ال. سگال و سارا هون کوالز و میشل ای. اسمایر و ترجمهٔ پروانه قدسی و سوسن بهرامی و حسین صادقی ملامحله و ویراستهٔ فائزه قوچی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب پیری و سلامت روان
کتاب پیری و سلامت روان در حوزهٔ کهولت سن و سلامت روان مسائل مهم را از موارد پیشپاافتاده جدا کرده و توضیحات درخور ارائه داده است.
کتاب پیری و سلامت روان به چهار بخش تقسیم شده است. بخش اول، مروری کلی بر پیریشناسی پایه، مطالعهٔ فرایند پیری است. این اطلاعات ریشهای زمینه را برای پاسخ دادن به سؤالات ساده که اغلب توسط مراجعان و بستگانشان مطرح میشود فراهم میکند.
برای پاسخ به این سؤال فریبنده و ساده نیاز است که از تأثیرات بیماری جسمی، فرایندهای عادی پیری و تلاقی رویدادهای تاریخی و اجتماعی که بر عملکرد سالمندان تأثیر میگذارد آگاهی یابیم.
در بخش دوم، مدلهای پایهٔ اختلالات روانی را در نظر میگیریم. هر مدل مجموعهای از مفروضهها را درمورد سلامت روان، تحقق مشکلات سلامت روان، ارزیابی آنها و درمانشان ارائه میدهد. این مفروضهها توجه پزشک را به مشخصههای مخصوص سالمندان و عملکرد آنها سوق میدهد.
بخش سوم، توجه مخاطب را بر شایعترین مشکلات و اختلالات سلامت روان در ایام کهنسالی معطوف میکند: اختلالات عصبشناختی، افسردگی شدید، اختلال دوقطبی، اختلالات روانی جدی (مانند اسکیزوفرنی)، اختلالات اضطرابی، اختلال استرس پس از حادثه، اختلالات جنسی، اختلالات خواب، مصرف مواد، اختلالات شخصیتی و سایر اختلالات رایج.
بخش چهارم این کتاب را با چندین فصل به پایان میرسانیم که بر زمینههای سلامت روان سالمندان معاصر و وضعیت معمولشان تمرکز دارد. زمینههایی همچون مسکن، وضعیت مراقبتهای بهداشتی، وضعیت خدمات اجتماعی و سیاستهای عمومی بر اینکه سالمندان دارای مشکلات ذهنی چگونه، کجا و چرا باید مورد تشخیص و درمان قرار بگیرند اثر میگذارند. خانوادهها و مراقبتها نیز مورد توجه قرار میگیرند، زیرا خانوادهها مراقبتدهندگان اولیه هستند و این کار چالشی است که میلیونها نفر با آن مواجهاند تا از اعضای مسن خانواده و دوستانی که به کمک نیاز دارند مراقبت کنند. این بخش با تجزیهوتحلیل مسائل اخلاقی و حقوقی که پزشکان در روانشناسی سالمندان با آنها مواجه هستند و همچنین بحثی در رابطه با تأثیر تغییرات آبوهوایی در جهان خاتمه مییابد.
خواندن کتاب پیری و سلامت روان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
مخاطبان این کتاب دو گروه هستند: متخصصان بالینی امروزی و متخصصان بالینی آینده. گروه اول شامل پزشکانی است که در حال حاضر در محیطهای عملی کار میکنند اما میخواهند درمورد پیچیدگیهای کار با افراد مسن بیشتر بدانند. گروه دوم شامل دانشجویان رشتههایی است که با افراد مسن کار میکنند (مانند روانشناسی، مددکاری اجتماعی، مشاوره، پرستاری و روانپزشکی). خانوادههایی که عضو سالمند دارند نیز مخاطب این کتاب هستند.
بخشی از کتاب پیری و سلامت روان
«ژنو هرروز برای انجام کارهای روزانهاش با خودش میجنگد. او در تمام مدت میترسد و گویی اینکه بهدنبال احساس امنیت میگردد. محلهٔ آنها بسیار اوضاع آشفتهای دارد و از آنچه بچهها ممکن است بر سرش بیاورند میترسد. او به این موضوعات فکر میکند که اگر بچهها بخواهند، میتوانند هرطور او را اذیت کنند؛ بیاینکه کسی متوجه این موضوع شود. بدترین قسمت رعب و وحشتی است که هنگام بالا رفتن تپش قلبش احساس میکند و در این حالت احساس ضعف میکند و صورت و گردن او بهصورت آزاردهندهای قرمز، داغ و مرطوب میشود. او مطمئن است که این پایان زندگیاش است. اگر بیرون باشد و قلبش شروع به تپیدن کند، بهطور خاصی میترسد. بهتازگی او پسر و عروسش را قانع کرده است که خوراکیها و خواربارهای لازم را به خانهٔ او بیاورند تا کمتر از خانه بیرون برود.
موریس همیشه مانند یک موش صحرایی بوده است. اما درحقیقت او خودش را یک «کلکسیوندار» یا «جمعکنندهٔ» وسایل بیمصرف میداند و هفتهای چندبار به حراج اثاثیههای خانه میرود تا گنجینهها و وسایل بیشتری را جمع کند. او اغلب خود کلکسیونش [مجموعه] را مدیریت میکند و حتی اجازه نمیدهد همسرش برای گردگیری و مرتب کردن به آنها دست بزند. اما سه سال بعد از مرگ همسرش، موریس موارد بیشتری، ازجمله آشغالها و روزنامهها، مجلات و مراسلات انباشتهشده را به مجموعهاش اضافه کرده است و کل خانه (و حیاط پشتیاش) لبریز از خرتوپرت است. بهجز مراقبت از چند سگ و گربه، تنها ارتباط اجتماعی وی با دخترش است که بهندرت او را میبیند. درحقیقت موریس دوست ندارد زیاد او را ببیند، زیرا تنها کاری که موقع دیدنش میکند بحثوجدل کردن با او بر سر شرایط زندگیاش است. او فکر میکند این مجموعه قابلمدیریت است، اما وسایلی که او در خانه جمعآوری کرده باعث ناامن شدن خانه شده است. او بهسختی میتواند در خانهاش قدم بزند و خانه بویی سمی به خود گرفته است. چند ماهی میشود که سه تا از گربههایش را ندیده است و میترسد که مرده باشند.
جورج هنوز هم هرروز وحشت جنگ جهانی دوم را به یاد میآورد، اگرچه هرگز درمورد آن صحبت نمیکند. وقتی کشتی آنها غرق شد، تکتک دوستانش مرده بودند و نمیداند خودش چگونه جان سالم به در برده است، اما هرروز برای رهایی از احساس گناه و خاطراتی که دارد دعا میکند. او با خودش میگوید: «من انسان خاصی نیستم، پس چرا من زنده ماندهام و دوستانم مردند؟» چند سالی است که جورج شبها مست میکند و به بیرون میرود. این تنها روشی است که او برای غلبه بر کابوسها و خاطرات مخوفی که در طول انجام وظیفه شاهد آنها بوده کشف کرده است.»
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه