کتاب آسیمه دهر
معرفی کتاب آسیمه دهر
کتاب آسیمه دهر نوشته حسین یارمرادی است. این کتاب داستان زنندگی مجموعهای از آدمها در یک روستا اطراف شهر کرمانشاه است که با سختی روی زمینهای کشاورزی خود کار میکنند و برای نان تلاش میکند. راهله دختر یکی از اهالی چشمهایش ضعیف شده است و میخواهد دخترش را به دکتر ببرد اما همه چیز به خوبی پیش نمیرود.
خواندن کتاب آسیمه دهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب آسیمه دهر
فصل بهار شده بود و همه ی اهالی روستای چمن، کار سم پاشی و وجین زمین ها را انجام می دادند و به نوبت آبیاری می کردند. چاه های آب منطقه و زمین های کشاورزی متعلق به عباس خان بود. ساعت، کمی از چهار صبح گذشته بود. ابراهیم منتظر بود آب به جوی اصلی بیاید تا زمین را آبیاری کند که صدایی از دور شنید. متوجه شد علی پناه آبیاری را تمام کرده و الانِ که آب به زمین او برسد. ابراهیم به محض شنیدن صدای آب کرت ها را به سرعت باز کرد تا آب به کل زمین بیاید. علی پناه که کارش تمام شده بود داشت به سمت آبادی می رفت. کلاه حصیری سرش گذاشته بود، قوز کرده و پایش را موقع راه رفتن ناجور به زمین می کشید. ابراهیم داد زد: «هووو علی پناه... یه دقیقه بیا».
علی پناه با همان حالاتش از روی مرزهای زمین نزدیک ابراهیم شد. عینک ته استکانی شکسته اش را با یک کش ضخیم، محکم به سرش بسته بود. ابراهیم گفت: «خسته نباشی...» بعد یک پا به بیل زد و یکی از کرت ها را بست و یکی دیگر را باز کرد. علی پناه زمزمه ی نامفهومی کرد و...
حجم
۹۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۹۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
نظرات کاربران
دوست داشتنی تر می بود اگر روح حاکم بر داستان ها انقدر تاریک نبود
از نظر انتخاب نوع چاپ ورقی نبود و بسیار ریز و موضوع چرتی داشت