کتاب ۱۳ اشتباه مهلک مدیران

کتاب ۱۳ اشتباه مهلک مدیران و طریقهٔ اجتناب از آن‌ها نوشتهٔ دابلیو استیون بران و ترجمهٔ لعیا موسائی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب ۱۳ اشتباه مهلک مدیران

کتاب ۱۳ اشتباه مهلک مدیران درخصوص تکمیل مهارت‌های رهبری و مدیریتی در راستای پیش‌گیری از اشتباه‌های رایجی است که مدیران در مورد کارکنان تحت کنترل خود مرتکب می‌شوند. 

درحقیقت، مدیران از زمانی که قابیل سعی کرد هابیل را زیر سلطهٔ خود قرار دهد، چنین اشتباه‌های یکسانی انجام داده‌اند. این اشتباه‌ها، اگر برای شما خطرناک نباشد برای مؤسسه شما مهلک است؛ اما اگر می‌دانید این خطاها چه هستند، نباید هیچ‌گاه چنین خطاهایی در ماهیت، روش و قضاوت ادارهٔ خود داشته باشید. خوشبختانه این اشتباه‌ها خیلی زیاد هم نیستند و این کتاب فقط ۱۳ اشتباه مهلک را معرفی می‌کند. در صد مؤسسه‌ای که گروه «فُرچون» در کشورهای امریکا، کانادا و استرالیا با آن‌ها کار مشاوره انجام داده است، دابلیو استیون بران با دقت تمام اشتباه‌های رایجی را فهرست‌بندی کرده که در شرایط کاری سخت اتفاق می‌افتادند. عبارت‌هایی که برای تشریح این موقعیت‌ها به کار می‌رود متفاوت هستند؛ اما مشکلات شناسایی‌شده کم هستند. این کتاب ۱۳ تلهٔ رایج را طوری ارائه می‌دهد که هرگز دوباره گرفتار آن نشوید.

خواندن کتاب ۱۳ اشتباه مهلک مدیران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمامی مدیران و مسئولان و اداره‌کنندگان کسب‌وکارها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ۱۳ اشتباه مهلک مدیران

«در تجارت هر موردی با مدیریت شروع و پایان می‌پذیرد و برای اینکه به‌طور مؤثر کار کنیم، مدیر باید مسئول باشد. وقتی هری ترومن۸ رئیس‌جمهور امریکا بود، در دفتر اُوال شعاری داشت که می‌گفت: «مقصر خود شما هستید.» هر مدیری باید چنین شعاری داشته باشد. اگر شما به سازمان خود توجه دارید ولی کارمندان خود را دوست ندارید، آن‌ها را مقصر ندانید. اگر روش کاری خود را دوست ندارید، اشتباه را در خود جست‌وجو کنید نه در بازار. اگر از درصد سود خود راضی نیستید، تورم را مقصر ندانید، بلکه به عملکرد خود با دقت نگاه کنید. یک مدیر باید جلوی اشتباه‌های خود را بگیرد و اگر شما این کار را نکنید، درنهایت این اشتباه‌ها هستند که شما را از حرکت بازمی‌دارند. یک مدیر کارآمد برای رسیدن به نتیجه باید مسئولیت‌پذیر باشد.

وقتی مدیری دچار دردسر می‌شود و علائم خطر را حس می‌کند، اغلب چنین سخنانی می‌گوید: «خب دفتر من متفاوت است، حوزه من فرق می‌کند.» این غلط است! هیچ دفتر یا حوزه اداری‌ای متفاوت نیست. وقتی یک مدیر چنین حرفی می‌زند، فقط خود را فریب می‌دهد نه کس دیگری را. درواقع منظور او این است: «آهای، من را با همان معیارهایی که دیگران را ارزیابی می‌کنید نسنجید و من را براساس همان اصولی که دیگران را قضاوت می‌کنید، قضاوت نکنید. اگر چنین کنید من شکست می‌خورم». اما تا زمانی که بگویید حوزه من متفاوت است، این حوزه موفق نخواهد شد و دست شما خالی خواهد ماند.»