کتاب زندگی شاید....! و عاشقانه تا هشت بشمار
۴٫۰
(۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب زندگی شاید....! و عاشقانه تا هشت بشمار
«زندگی شاید...!» نمایشنامهای به قلم نصرالله قادری و «عاشقانه تا هشت بشمار» نمایشنامهای نوشته چیستا یثربی است و به مناسبت چهارمین جشنواره تئاتر رضوی در سال ۱۳۸۵ منتشر شده است.
در بریدهای از کتاب از نمایشنامه زندگی شاید ... میخوانیم:
«اشرف: جالبه! به همین سادگی؛ بریدم! تو مهمترین و سرنوشت سازترین عملیات شاخه نظامی حزب رو رها کردی و به سادگی میگی بریدم. چرا؟
جلال: چون هرکسی یه گنجایشی داره و من سرریز کردم. من دیگه نمیتونم!
روزبه: تو بهتر از هرکسی میدونی که موفقیت و پیروزی در این عملیات، وابسته به عملِ فقط یک نفره؛ یک نفر که متأسفانه اون یه نفر هم تویی! کافی یه فقط آخرین قسمت اون بمب لعنتی رو مونتاژ کنی. همین!
اشرف: ببین جلال، همه افراد شاخه نظامی حزب با تمام قدرتی که دارن، بدون تو هیچ کاری نمیتونن بکنن! و خودت میدونی چرا.
جلال: متأسفم.
اشرف: تو خیال میکنی حزب در حق ناتاشا و تو کوتاهی کرده؟
جلال: نه.
اشرف: پس چی؟
جلال: هیچی.
روزبه: هیچی؟ به همین سادگی؟
جلال: آره به همین سادگی! به سادگی مرگ یه انسان. به سادگی فشار یه شاسی و یه انفجار! به سادگی یه انقلابِ رویایی که تو ذهن شماست.
اشرف: جلال اون مُرده و هیچ کس کاری نمی تونه بکنه. این رو بفهم. آیا کسی میتونست و نکرد؟
جلال: نه!
اشرف: خب. خودت بهترین شاهدی که حزب، سه بار اون رو فرستاد شوروی و این بار، بهترین دکترها رو از شوروی آوردیم؛ اما نشد. این سرطان لعنتی تو تمام رگ و ریشه بدنش نفوذ کرده بود. درسته؟
جلال: اما باید یه راه نجاتی باشه. همیشه یه راه نجاتی هست.
اشرف: وقتی علم به بن بست میرسه؛ یعنی اینکه هیچ راهی نیست!»
ماه از روی سکو
چیستا یثربی
پریخوانی عشق و سنگچیستا یثربی
عاشق ابر سپیدچیستا یثربی
عشق در قفس پرندهچیستا یثربی
مهمانچیستا یثربی
اول تو بگوچیستا یثربی
زنی از کوچه پشتیچیستا یثربی
هیچوقت پای زنها به ابرها نمیرسدمرضیه سبزعلیان
عشق باریده بودچیستا یثربی
نجات آهوامیر مشهدی عباس
شازده سلیم و عاشقانه به روایت طلا صادقیچیستا یثربی
افراحسینعلی جعفری
گاردنپارتی در برفچیستا یثربی
مهمانی بابتایساک دنیس
فراموشی: مجموعه بیست و نه داستان بسیار کوتاه از نویسندگان معاصر آمریکاآرتوش بوداقیان
دست های سرخ و نازلی
سعید شاپوری
نمایشنامهخوانها روی صحنهآرون شپرد
از اینجا تا ابدیت، غرب غمزده، اینجا کسی نمرده استمسعود دلخواه
داستان ها روی صحنهآرون شپارد
شب تا به روز، سال کبیسه عیسینادر عیسیور
بازی های نمایشی برای کارگاه تئاترفاطمه حسینی
پنج نمایشنامه برگزیده کودک و نوجوانایرج صادقی طاری
اصول درامنویسی برای رادیوایوب آقاخانی
صد و دوازده بازی برای بازیگران جوانگوین لوی
چهار نمایشنامه برگزیده کودککیومرث قنبریآذر
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۷۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۹ صفحه
حجم
۷۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۰۹ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
چقدر با این نمایشنامه گریه کردم نمیدونم چرا
کتابه خوبیه قلم آقای قادری عالیه وخانم یثربی که بینظیر مینویسن توصیه به خوندنش میکنم
با سلیقه من جور نبود،قسمت اولشو تا نصفه خوندم بقیشم ورق زدم،ازخانم یثربی کتاب دیگه ای خوندم به اسم شیدا و صوفی فکر کنم اونو بیشتر پسندیدم.
بی نظیرترین اثر دکتر یثربی عزیز