کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد)
معرفی کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد)
کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد) نوشتهٔ خسرو آقایاری است و انتشارات کتاب نیستان آن را منتشر کرده است. رخصت مرشد یا قصههای پهلوانی داستانهایی از زندگی پهلوانان ایرانی و روایتِ رشادتها و جوانمردیهایشان است. این مجموعه ۱۱ جلد دارد و جلد نهم آن دربارهٔ پهلوانان شهر یزد است.
درباره مجموعهٔ رخصت مرشد
حکایت و روایت از پهلوانیهای و دلاوریهای پهلوانان ایرانزمین، بخشی از تاریخ شفاهی مردمان سرزمین ماست. سالهای سال مردمان ایران با حضور در قهوهخانهها و یا مراکز تجمع مردم، پای نقل و صحبت مرشدهایی مینشستهاند که پهلوانیهای ایرانیان را از دل قصهها و افسانههای کهن ایران استخراج کرده و پس از تصویر آنها در قالب نقاشی به روی پردههای بزرگ، به نقل سینهبهسینه آنها برای مردم پرداختهاند.
قصههای پهلوانی در ایران اما تنها در نقل پردهها و افسانهها و حکایتهای پهلوانی کهن خلاصه نشده است که در بسیاری از حکایات روزمره زندگی مردم نیز ریشه دارد. به عبارت دیگر، ایرانیان در گذر زمان افسانههایشان را با زندگی روزمره خود پیوند زده و سعی کردهاند پهلوانهای افسانهای خود را در قامت مردانی از روزگاران معاصر کشف و پیدا کنند. از گذر این تلاش است که بسیاری از پهلوانیها و جوانمردیهای قصهها و افسانهها را در قهرمانان سرزمین خود کشف و بازآفرینی میکنند.
مجموعهٔ ۱۱ جلدی رخصت مرشد، قصههای پهلوانی نوشته خسرو آقایاری نیز با همین هدف و برای بازخوانی حکایتهایی از زندگی پهلوانان ایرانی تألیف شده است.
این مجموعه گرچه شکلی داستانی داشته و نمیتوان از آن در قالب تاریخ شفاهی یکی از سنن فرهنگی و پهلوانی ایران یاد کرد، اما تلاش نویسنده برای جمعآوری اطلاعات پیرامون شخصیتهای این کتاب و نیز تلاش او برای شخصیتپردازی حقیقی بر مبنای آنها در این کتاب را میتوان تلاشی همپایه یک پژوهش برای تدوین تاریخ شفاهی این بخش از فرهنگ ایران یاد کرد.
درباره کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد)
شهر یزد از دیرباز به عنوان مروارید کویر ایران، دیار مردمان سختکوش ایران بوده است. سرزمین مردان بیادعا و پرکاری که حاصل دسترنج خود را در دل زمین و در میان قناتها و آباد کردن شهرهای و روستاهای کوچک جستهاند. در میان مردمان این شهر اما کم نبودند مردانی که آوازهشان نه از دل قناتها و آبادیهای حاشیه کویر که با عیاری و پهلوانی به سراسر ایران رسیده است.
در نهمین مجلد از مجموعه قصههای پهلوانی با عنوان کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد) خسرو آقایاری به سراغ پهلوانانی از دیار کویری یزد رفته است. پهلوانانی که در تمامی مجلدات قبلی این مجموعه؛ نام و یاد زیادی از آنها برده شده و آوازه مرشدی و پهلوانی آنها همواره زبانزد و مثالزدنی بوده است.
پهلوان بزرگ ایران؛ پهلوان علی عسکر یزدی، پهلوان پرآوازه ایرانی مهمترین شخصیتی است که این کتاب در مجلد نهم بر مبنای آن شکل گرفته است.
نویسنده در رخصت مرشد ۹. یزد، نخست به سراغ دوران کودکی و نوجوانی پهلوان یزدی رفته و خاستگاه و شیوهٔ بزرگ شدن او را در فضای اجتماعی و زیستی یزد روایت میکند و همچنین شرحی از چگونگی ورود او به فضای کشتی پهلوانی و علاقهمند شدن به این ورزش را روایت میکند.
کتاب در ادامه به سفر پهلوان یزدی به پایتخت میپردازد و روایتهای داستانی پرکششی از مبارزه او با پهلوانان پایتخت را روایت میکند.
پهلوان ابراهیم یزدی مشهور به یزدی بزرگ که مدت زیادی پیر و مرشد پهلوانان ایران بوده است نیز دیگر شخصیتی است که این کتاب به شرح زندگی او پرداخته شده. یزدی بزرگ سالها پهلوان اول ایران و دربار قاجار بود و آوازهٔ پهلوانی و عیاری و جوانمردی او مدتها بر سر زبان مردم کوچه و خیابان بوده است.
پهلوان محمد مازار سومین پهلوانی دیار کویر است که در این کتاب از او و مسلک زندگی او یاد شده است و روایت زندگی او در قالب داستان فرستاده ناصرالدین شاه به شهر یزد و بازدید او از زورخانههای شهر به زیبایی روایت شده است.
پهلوان یزدی کوچک چهارمین پهلوانی است که در این کتاب از زندگی و مرام وی سخن به میان آمده است و در کنار معرفی و شرح پهلوانیهای او فصلی جدا برای روایت مبارزه او با دیگر پهلوان عصر او با نام میرزا باقر شیرافکن روایت شده است
پهلوان استاد حاجی محمد کلاهمال و پهلوان محمدرضا صباغ نیز آخرین نمونه از پهلوانان یزدی هستند که در این کتاب از آنها در قالب روایتهای داستانی یاد شده و شرحی از زندگی و زمانه آنها را در خود گنجانده است.
روایتهای آقایاری در این کتاب از چند منظر بسیار حائز اهمیت و توجه است. او از سویی به شکلی داستانهای خود را بیان میکند که در آنها جغرافیا و مختصات مکانی و زمانی رخدادهای مرتبط با زندگی هر یک از پهلوانان پیش چشم مخاطب باز میشود و او خود را در محیطی حس میکند که پهلوان قصه در حال زندگی است. از سوی دیگر نثر انتخاب شده برای این روایتها نیز به شیوه بیان حکایتهای قدیمی ایرانی نزدیک شده و به شدت وامدار سنت قصهگویی کهن ایرانی است که پیش از این در آثار متاخر ادبیات کلاسیک ایران میتوان از آنها رد و نشان یافت.
این دو عامل، روایتهای آقایاری از زندگی پهلوانان ایرانی در این مجموعه را چنان جذاب و خواندنی کرده است که بسیاری از آنها را نمیتوان تا به اتمام نرساندن بر زمین نهاد.
خواندن کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات و منش پهلوانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رخصت مرشد (جلد نهم؛ یزد)
«هنوز هوا تاریک بود که صدای داد و فریاد پدرش را از حیاط شنید:
-زود باش زن! الان آفتاب میزنه و دروازههای شهر را باز میکنن. دیروز غروب آفتاب دو تا قافله بزرگ از قم و کاشان پشت دروازه شهر رسیدند. بندههای خدا هرچه التماس کردند که از راه دور آمدیم و خستهایم نگهبانها گوش نکردند و گفتند به دستور حاکم شهر اجازه نداریم بعد از غروب خورشید دروازه را به روی غریبهها باز کنیم.»
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه