کتاب مسافر سنت در هزاره سوم
معرفی کتاب مسافر سنت در هزاره سوم
کتاب مسافر سنت در هزاره سوم نوشتهٔ محمدرضا زائری است و نشر آرما آن را منتشر کرده است. این کتابْ روزنوشتهای شهری نویسنده است.
درباره کتاب مسافر سنت در هزاره سوم
کتاب مسافر سنت در هزاره سوم مجموعهای است از يادداشتهای روزمره و نوشتههای شخصی محمدرضا زائری است. مهمترین دغدغهٔ او در نوشتن این يادداشتها، ثبت برخی از تجربههای شخصی یک روحانی بوده كه ساكن يک كلانشهر است و در تعاملات اجتماعی روزمره قدری از رفتار و گفتار مردم را برای مطالعه و مرور دیگران به یادگار میگذارد. او بهعنوان یک عضو از جامعهٔ بزرگ روحانیت در میان مردم حضور دارد. روحانیتی كه قرار بود با آغوش پدرانه، مهر و تحملش، پناه مردم و با هدایت معلمانهاش چراغ هدایت زندگیشان باشد. روحانیتی كه بهعقیدهٔ نویسنده گاه نتوانسته به هر دلیل، رسالت و تعهد خود را بهدرستی ادا كند و همین عامل در كنار برخی عوامل و دلایل دیگر سبب فاصلهگرفتن مخاطب عام با این لباس و این شخصیت شده است. در این روزنوشتها محمدرضا زائری كوشيده به اندازهٔ توان و مجال خود و حوصله و تحمل خواننده به این مسئلهٔ جدی بپردازد.
خواندن کتاب مسافر سنت در هزاره سوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به آثار و افکار محمدرضا زائری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مسافر سنت در هزاره سوم
«شنبه: توی اتوبوس نشستهام، زنی نسبتا جوان جلو میآید و با اسم صدایم میزند، بلند میشوم و احترام میکنم. کاغذی به دســتم میدهد، از دستخطش معلوم میشود همانجا نوشته؛ نمیخواهم گناه کنم، گرفتار اجاره و نان شب هستم!
مثل برقگرفتهها گیج شــدهام! نمیدانم باید چه کار کنم، میخواهم اشک بریزم. کاش میتوانستم کمکی بکنم و جوابی بدهم. با خودم فکر میکنم این مردم بــه خاطر این لباس توقع کمک دارند، تا وقتی این لباس را بر تن دارم همین است! این لباس مقدس را هم که نمیخواهم دربیاورم- این لباس رزم من است- اما شدهام مثل رزمندهای که وسط میدان مانده و سلاح ندارد، نه میتوانم میدان را ترک کنم و نه میتوانم بجنگم! وقتی مردم با این دردها و حرمانها و پرسشها و توقعها به سراغ امثال من میآیند جواب میخواهند نه دعای خیر و سرتکاندادن!
شرمنده و سرگردانم، اتوبوس که به ایستگاه میرسد پیاده میشوم و میروم. قدمهایم را تند میکنم تا نکند آن زن مسافر برای پرسش خود جوابی بخواهد که ندارم!»
حجم
۳٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۳٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب جالب و جذابی بود برخوردهای مردم با یک روحانی در یک کلانشهر و برعکس چالشهای تلبس به لباس روحانیت در یک کلانشهر
کتاب جالبی بود تجربه مواجهه یک روحانی با مردم در یک کلانشهر
چالش های پوشیدن یک لباس تاریخمند