دانلود و خرید کتاب در قعر لانه خرگوش خوآن پابلو ویالوبوس ترجمه امیر یداله‌پور
تصویر جلد کتاب در قعر لانه خرگوش

کتاب در قعر لانه خرگوش

انتشارات:انتشارات آگه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در قعر لانه خرگوش

کتاب در قعر لانه خرگوش نوشتهٔ خوآن پابلو ویالوبوس و ترجمهٔ امیر یداله پور است. انتشارات آگه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر به‌عنوان یکی از ۱۰ عنوان برای جایزهٔ کتاب اول گاردین در سال ۲۰۱۱ و توسط مردم انتخاب شد.

درباره کتاب در قعر لانه خرگوش

کتاب در قعر لانه خرگوش در ۳ بخش نوشته شده است. عنوان این داستان بلند اشاره دارد به استعاره‌ای از ماجراجویی به‌سوی ناشناخته‌ها؛ بنابراین عبارتی آشنا برای انگلیسی‌زبان‌هاست.

در این داستان «توچتلی» در یک قصر زندگی می کند. او عاشق کلاه، سامورایی، گیوتین، و فرهنگ لغت است و چیزی که درحال‌حاضر بیش از هر چیز دیگری می‌خواهد، یک حیوان خانگی جدید برای باغ‌وحش خصوصی‌اش است؛ اسب آبی کوتوله‌ای از لیبریا. توچتلی کودکی است که پدرش یک بارونِ مواد مخدر است. پس او در مخفیگاهی مجلل بزرگ می‌شود که در آن با مردان ضارب، روسپی‌ها، دلالان، خدمت‌کاران و چند سیاست‌مدار فاسد عجیب‌وغریب همراه است.

کتاب در قعر لانه خرگوش نوشتهٔ خوآن پابلو ویالوبوس را می‌توان شرح  وقایع سفری هذیانی برای برآورده‌کردن آرزوی یک کودک دانست.

خواندن کتاب در قعر لانه خرگوش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر و قالب داستان بلند پیشنهاد می‌کنیم.

درباره خوآن پابلو ویالوبوس

خوآن پابلو ویالوبوس در سال ۱۹۷۳ در مکزیک به دنیا آمد. او نویسنده، منتقد ادبی و سینمایی است که نخستین کتابش با عنوان «در قعر لانه خرگوش» در سال ۲۰۱۱ به چاپ رسید. این کتاب در لیست نهایی جایزهٔ اولین کتاب گاردین قرار گرفت و به ۱۵ زبان دنیا نیز ترجمه شد. این نویسنده که سبک نوشتاری‌اش از زمرهٔ ادبیات انتقادی به‌شمار می‌رود، تحصیلات خود را در رشته‌های بازاریابی و ادبیات اسپانیایی تکمیل کرده است.

کتاب‌های «سوروسات در سوراخ موش» و «کاش ما هم خانه‌ای داشتیم» نیز از این نویسنده در ایران و به فارسی منتشر شده‌اند.

بخش‌هایی از کتاب در قعر لانه خرگوش

«جعبه را باز کردیم و درون‌اش پر از توپک‌های یونولیتی بود، خیلی زیاد. شروع کردم به درآوردن توپک‌ها، تا بالاخره رسیدم به سر لویی شانزدهم و ماری آنتوانت اتریشی، اسب‌های آبی کوتولهٔ لیبریایی ما. انصافاً، کسانی که این سرها را درست کرده بودند کارشان بی‌عیب‌ونقص بود. پوزه‌های سرهای بریده جوری باز مانده است که می‌توانی زبان و چهار دندان نیش‌شان را ببینی. و چه دندان‌های درخشانی، چون با رنگ روشنی آن‌ها را جلا داده‌اند. چشم‌هاشان از الماس سفید است و مردمک‌شان قهوه‌ای است. و گوش‌های ظریف‌شان دست‌نخورده است. گردن‌شان به تخته‌ای وصل شده که بر آن، بر یک پلاک طلایی کوچک، نام‌شان حک شده. سرِ لویی شانزدهم، که سرِ بسیار بزرگی است، می‌گوید «لویی شانزدهم»؛ و در پایین آن: کوئروپسیس لیبریِنسیس. و سر ماری آنتوانت اتریشی، که کوچک‌تر است، می‌گوید «ماری آنتوانت»؛ و باز هم در پایین آن: کوئروپسیس لیبریِنسیس.

همراه یولکات، آن‌ها را بر دیوار اتاق‌ام آویزان کردیم: لویی شانزدهم در سمت راست و ماری آنتوانت اتریشی در سمت چپ. در اصل، یولکات میخ‌ها را کوفت و سرها را نصب کرد. من فقط می‌گفتم کج است یا صاف. سپس روی یک صندلی رفتم و کلاه‌های مختلفی را بر سر آن‌ها امتحان کردم. کلاه‌های شکاری آفریقایی بیش از همه به‌شان می‌آید. پس گذاشتم کلاه‌های شکاری آفریقایی همان‌جا بماند، هرچند خیلی طولی نمی‌کشد. خیلی زود، تاج‌های طلا و الماسی که سفارش داده‌ایم برامان بسازند به دست‌مان خواهند رسید.

در روز تاج‌گذاری، من و پدرم جشن خواهیم گرفت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
تومان