دانلود و خرید کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار مریم روستا
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار اثر مریم روستا

کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار

نویسنده:مریم روستا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار

کتاب الکترونیکی «سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار» نوشتهٔ مریم روستا در انتشارات فرنام چاپ شده است.

درباره کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار

کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار، دربارهٔ جایی در دوردست‌هاست که بسیار تیره و تار است و گناه در آن رواج دارد. مردم آن سرزمین بدون اینکه ساکنان بقیهٔ سرزمین‌ها را بشناسند، خود را برتر از دیگران می‌دانستند. رنگ سیاه رنگ غالب کشور «سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار» بود. گرچه سایر مردم جهان نمی‌دانستند که این سرزمین کجاست، ولی ویژگی‌های آن به‌صورت بسیار دقیقی در افسانه‌های کهن ذکر شده بود.

کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های نمادین، تخیلی و رازآلود پیشنهاد می شود.

بخشی از کتاب سرزمین عقرب های سیاه و تک سپیدار

«ولی هرگز نگهبانان شهر کسی را برای کشتن پیدا نمی‌کردند، چون می‌دانستند که یک بی‌گناه واقعی مورد نیاز است. آن‌ها تمام مدت شبانه‌روز برای به دام انداختن قربانی، نگهبانی می‌دادند، چون از کشته شدن خودشان می‌ترسیدند. طبق شرح این قانون، مردم این سرزمین یکی‌یکی می‌مردند، بدون اینکه کسی را کشته باشند و امیدی به بیداری آن‌ها نبود. شایع شده بود که شیطان هم از این دستور کپی‌برداری کرده بود و طرفدارانش افراد زیادی را می‌کشتند. به امید اینکه در مقابل این تلاش از شیطان زندگی هدیه بگیرند.

۱۰-مردم این سرزمین به‌صورت حیرت‌آوری همیشه ناامید بودند. آن‌ها دعا می‌کردند که سیاه‌چاله‌های آسمان به آن‌ها نزدیک شود تا در آن برای همیشه نابود شوند. افسردگی به‌شدت بر آن‌ها غالب شده بود. طوری که دوست داشتند وقتی می‌خوابند، هرگز از خواب بیدار نشوند. بدن‌هایشان تحمل استمرار زندگی را نداشت. در حالت شدیدتر این بیماری، فرد تمایل به خودکشی پیدا می‌کرد.

۱۱-مردم آن سرزمین روزی پنج بار سیب می‌خوردند؛ و از یکدیگر سؤال می‌پرسیدند: آیا آدم و حوا در بهشت سیب خورده‌اند یا گندم؟ آن‌ها نمی‌دانستند میوه ممنوعه چه بوده است. با این حال هر روز، خوردن سیب را تکرار می‌کردند. آن‌ها علاقه زیادی به تکرار داشتند حتی اگر این تکرار، تکرار اشتباه آدم و حوا بوده باشد. بعضی از آن‌ها از شکنجه شدن خودشان لذت می‌بردند یا اینکه این‌طور وانمود می‌کردند که از آن لذت می‌برند. روانپزشکان می‌گفتند که تکرارهای پی‌درپی، آن‌ها را از زندگی منزجر خواهد کرد. ولی آن‌ها باز به تکرارهای خود ادامه می‌دادند.

۱۲-جمعه‌ها، مردم به‌صورت دسته‌جمعی در گوش خودشان سمعک می‌گذاشتند تا شاید یکی از آن‌ها صدایی از آسمان بشنود. هرچند همیشه عده‌ای بودند که می‌گفتند آن‌ها لیاقت شنیدن صدا از آسمان را ندارند. مردم ناامیدانه به آسمان خیره می‌شدند و هیچ‌کدام از آن‌ها باور نداشت که شاید ندایی از آسمان بشنود. کسی برای پیدا کردن وسیله‌ای که ارتباط با آسمان را برقرار سازد اقدامی نمی‌کرد.

۱۳-رسم و قانون خاصی برای ازدواج در این سرزمین وجود نداشت. روش‌های مختلفی برای ازدواج وجود داشت؛ و تنها یک قانون بود که آن ازدواج را به گوش مردم می‌رساند: شایعه شایعه می‌شد که فلانی چند زن دارد و یا اینکه چندین بار ازدواج کرده است. شایعه‌های مختلفی وجود داشت مبنی بر اینکه می‌شود به‌راحتی زن طلاق داد و نامه طلاقش را در دستش گذاشت. ازدواج راهی برای کسب لذت شده بود، نه راهی برای ادامه زندگی. حتی بعضی‌ها فکر می‌کردند که در جهان‌های دیگر هم ازدواج ادامه پیدا می‌کند.

۱۴-معمولاً شب‌ها مردم آن‌قدر آب انگور می‌خوردند که از حالت عادی خارج می‌شدند؛ و جمله‌های بی‌ربطی می‌گفتند. آن‌ها وقتی به خانه می‌رسیدند، دهان خود را می‌بستند تا کسی غیرعادی بودنشان را از روی جمله‌های بی‌ربط‌شان نفهمد. در واقع آن‌ها هیچ‌گاه حرف عاقلانه‌ای برای گفتن نداشتند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۰ صفحه

حجم

۴۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۰ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان