کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو (جلد سوم)
معرفی کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو (جلد سوم)
کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو نوشته و پژوهش شمس لنگرودی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. مجموعهٔ تاریخ تحلیلی شعر نو ۴ جلد دارد و این کتابْ جلد سوم آن مجموعه است که شعر نو در سالهای ۱۳۴۱ - ۱۳۴۹ در آن بررسی میشود. تاریخ تحلیلی شعر نو، نخستین تاریخ شعر نو در زبان فارسی است.
درباره کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو
هدف کتاب حاضر، تاریخِ جامعهشناختی شعرنو در ایران، از آغاز تا سال ۱۳۵۷ است. و شعرنو اصطلاحاً به اشعاری گفته میشود که آزاد از تعهدات سُنتی نسبت به اوزان قراردادی و قافیهها و ایماژها و تلمیحات و کنایات و... باشد.
کتـاب تاریخ تحلیلی شعر نو تاریخ جامعهشناختی یک دوره از شعر نوین ایران (۱۲۸۴ـ ۱۳۵۷) است که با استناد به قریب به تمام کتابها و نشریات حاوی شعر نوی هفتاد و اندی سالِ مورد بررسی، نوشته شده اسـت. تقسیمبندی کتاب در چهار جلد، تقسیمی است تاریخی، و مبتنی بر سه مقطع از تاریخ که در شعر نوی ایران تحولی رخ داده است. تدوین کتاب براساس سال اسـت، و در بررسی وضع شعر نوی هر سال، نخست فهرستی از کتابهای منتشرشده و نشریاتِ شعـر نوی آن سال داده شده است و سپس مهمترین کتابها، همراه با نقدهای مطرح، ذیل «نقد و نظر» آن کتاب آورده شده است. بدین ترتیب، مجموعـهٔ حاضر اگرچه تاریخ تحلیلی شعر نو در ایـران است ولی سـه مجموعهٔ دیگـر، یعنی کتابشناسی شعر نو، نشریات هفتاد سـال شعر نو و فهرست هفتاد سال نقد بر شعر نو فارسی را نیز شامل میشود که جای نسبتاً خالی آنها نیز احساس میشد.
فصلهای تاریخ تحلیلی شعر نو (جلد سوم) عبارت است از:
گسترش شهرنشینی، انقلاب سفید، تعارض مدرنیسم و سنت، موج نو و شعر چریکی
شاعرانی که در این جلد به آنها پرداخته میشود:
احمد شاملو
مهدی اخوان ثالث
منوچهر آتشی
محمد حقوقی
حمید مصدق
منصور برمکی
لیلا کسری
سعید سلطانپور
شفیعی کدکنی
یدالله رویایی
محمدعلی سپانلو
فریدون مشیری
رضا براهنی
سیروس مشفقی
اسماعیل خویی
نصرت رحمانی
سیاوش کسرایی
م آزاد
اسماعیل نوری علا و... .
خواندن کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دوستداران شعر نوی فارسی پیشنهاد میکنیم.
درباره شمس لنگرودی
محمدتقی جواهری گیلانی معروف به محمد شمس لنگرودی ۲۶ آبان ۱۳۲۹ در لنگرود متولد شد. او شاعر، پژوهشگر، بازیگر، خواننده و مورخ ادبی معاصر ایرانی است. لنگرودی مدتی را در دبیرستانهای مختلف درس داد و بعد از تجربهٔ زندان که البته با وساطت پدر و پیگیری آیتالله حسینعلی منتظری، حدود یک سال طول کشید، تصمیم گرفت به ادبیات بپردازد. شمس لنگرودی بعد از انتشار مجموعههای «خاکستر و بانو» و «جشن ناپیدا» در اواسط دههٔ ۱۳۶۰ مطرح شد و پس از چاپ «قصیده لبخند چاکچاک» به شهرت رسید.
بخشی از کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو (جلد سوم)
«فروغ فرخزاد، پس از انتشار همان نخستین شعرهایش، که اشعاری صمیمانه، دردمندانه و مطابق با روح و نیاز زمانه، اشعاری نوقدمائی، احساساتی و برهنهگرا بود، بلافاصله مشهور شد و همه مجموعههایش پس از چاپ بازتاب وسیع یافت، ولی هیچکدام، همچون تولدی دیگر با حیرت و آفرین خوانندگان و مُنتقدین مواجه نشد و نقد و نظر به همراه نیاورد.
اخوانثالث که در آن سالها در اوج اقتدار بود، درباره نوشت:
«من معتقدم تولدی دیگر نه تنها برای فروغ تولد تازهیی بود، بلکه مولودِ همایونِ شعر زنده و پیشرو امروز ما و تولد تازه برای شعر پارسی است. روشنترین دلیل این ادعا آنکه دستاندرکاران شعر جوان همه آنچنان غرق در ماهیت این تولد شدهاند که گویی برای خود ایشان زادن نویی پیدا شده. شعر زمان ما را فروغ در عرض سالهایی اندک به شکلی شگفتآور و با قدرت و جسارت تمام، بدون هیچ تجهیز و سپاهی فتح کرد.
«پادشاه فتح» شعر ما «نیما» بود و امروز یک فاتح تازه پیدا شده است.»
محمد حقوقی در بخشهائی از مقالهئی با نام «تولدی دیگر، ناقوس هشدار» نوشت:
«روزگاری که شعر، آه و ناله شده است و حرف. روزگار شعرهای پرورش نیافته و دست و پا شکسته که اینجا شنیده میشود و آنجا فراموش. روزگار درماندگی و ماندگی، تولدی دیگر همراه با ناقوس بلند هشدارش، دمیده میشود. دمیدنی که همه روزگار ما را، از آدمها، فضاها، حجمها و حرفها آئینهئی است بلند و شفاف.
تولدی دیگر را که میخوانیم، پیش از هر چیز، این توهم در ذهن ما میگذرد که: عجیب است، همه این چیزها را که من احساس میکردم، پس چطور! چرا زودتر از او...
تفاوت شاعر با دیگران در همین باز دادن است. باز دادن زمینه میخواهد، آمادگی میخواهد. با تولدی دیگر، فرخزاددیگر است.
همه وزنهائی که با تداعی مصراع اول در ذهن شاعر تولد میشود ــ بیاینکه مسئله ساختن در کار باشد (چرا که ساختن مخصوص نظم است) از یک جریان ناخودآگاهی تند، سرچشمه میگیرد، که با تمامی احساسهای شدید و هیجانات روحی و ذهنی که نتیجه برخورد حواس اوست با اشیاء و تصاویر آنی و فرّار، رابطه مستقیم دارد. و همین است که وزنها تنداند و گاهی حتی تندتر از آن که بتوان آنها را به همان کیفیت که در مصراع نخست شکل گرفته است، دنبال کرد و ادامه داد. این است که جویبار کلمات مترنم از چارچوب به تثبیت رسیده عروض میگریزند و حسی میشوند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۰۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۰۰ صفحه