کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری
معرفی کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری
کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری نوشتهٔ مارکو لانیستی، کریم لاخانی، دیوید وسل و کلارا هندریکسون با ترجمهٔ میلاد راستی در انتشارات راه پرداخت منتشر شده است.
درباره کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری
غولهای فناوری دیگر بین مردم پذیرفته شدهاند و با قدرت و نفوذ به رشد خود ادامه میدهند. آنها از شبکههای وسیع و قابلیتهای گستردهٔ خود در گردآوری دادهها و هوش مصنوعی استفاده میکنند تا به صنایع مختلف، از فروشگاههای مواد غذایی و سرمایهگذاری شخصی گرفته تا آموزش، نفوذ کنند. آنها از هر سو رقبا را تحت تملک خود قرار میدهند و بسیاری از آنها را به سمت ورشکستگی سوق میدهند. از پیشرفت و رشد که بگذریم، اگر بهعنوان صاحب یک کسبوکار میخواهید کسبوکارتان در سالهای آتی وجود داشته باشد، باید اکنون به این موضوع فکر کنید که زمانی که انحصارگران فناوری جدید همه قوانین را بازنویسی کنند، شرکت شما چگونه میتواند با آنها سازگار شود. کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری سعی دارد شما را برای این آینده آماده کند.
خواندن کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به فعالان حوزهٔ کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انحصارگرایی و غول های فناوری
«اقتصاد جهانی حول چند ابرقدرت دیجیتال شکل گرفته است. شواهد نشان میدهد دنیا به سمتی میرود که تنها یک برنده باقی میماند و تعداد اندکی از «شرکتهای کانونی» (از جمله علیبابا، آلفابت/گوگل، آمازون، بایدو، فیسبوک، مایکروسافت و تنسنت) جایگاه مرکزی را به خود اختصاص میدهند. این شرکتها در عین حال که برای کاربران ارزشآفرینی میکنند، قسمت عظیم و نامتناسبی از ارزش را به خود اختصاص میدهند و این چیزی است که آینده اقتصادی ما را شکل میدهد. همان فناوریهایی که وعده میدادند دموکراسی را در کسبوکارها ایجاد خواهند کرد، اکنون تهدیدی برای انحصاریتر شدن اقتصاد محسوب میشوند.
شرکتهای کانونی علاوه بر تسلط بر بازارها، روابط اصلی شبکههایی را که در اقتصاد ما نفوذ دارند، ایجاد و کنترل میکنند. اندروید و فناوریهای مرتبط با آن که به شرکت گوگل تعلق دارد، نوعی «تنگنای رقابتی» ایجاد میکنند؛ یعنی این شرکت به میلیاردها نفر مصرفکننده دسترسی دارد که ارائهدهندگان خدمات و محصولات میخواهند به آنها دسترسی داشته باشند. به این ترتیب شرکت گوگل میتواند در معاملات خود هزینه بالایی را مطالبه کند و در عین حال روی جریان اطلاعات و دادههای جمعآوریشده نیز تأثیر بگذارد. بازارهای آمازون و علیبابا هم بین تعداد زیادی از کاربران و خردهفروشان و تولیدکنندگان ارتباط برقرار میکنند. پلتفرم پیامرسانی ویچت که متعلق به تنسنت است، در سطح جهان بیش از یک میلیارد کاربر دارد و منبع مهمی است که دسترسی به پیشنهادهای کاری، بانکداری آنلاین، سرگرمی، حملونقل و خدمات دیگر را برای مصرفکنندگان ممکن میکند. هرچه تعداد کاربران این شبکهها بیشتر شود، شرکتها بیشتر ترغیب میشوند تا خدمات و محصولات خود را از طریق آنها ارائه کنند. این ابرقدرتهای دیجیتال با دریافت بازدهی به مقیاس بالا و کنترل تنگناهای رقابتی تعیینکننده، قدرت بیشتری پیدا کرده، ارزش نامتناسبی کسب میکنند و تعادل رقابت جهانی را برهم میزنند.
شرکتهای کانونی به شکل سنتی رقابت نمیکنند؛ یعنی سعی نمیکنند محصولات یا خدمات موجود را با کارکردهای بیشتر یا قیمت کمتر ارائه کنند؛ بلکه داراییهای مبتنی بر شبکه خود را که در یک حوزه به مقیاس بالا رسیدهاند، وارد صنعت دیگری کرده و ساختار رقابتی آن را از نو طراحی میکنند؛ یعنی آنها را از کالامحور به شبکهمحور تبدیل میکنند. این شرکتها صنایع دیگر را نیز به تنگنای رقابتی تحت کنترل خودشان وارد میکنند.
برای مثال شرکت انتفایننشیال که از شرکتهای زیرمجموعه علیباباست، خدمات پرداختی، کارت اعتباری یا خدمات مدیریت سرمایهگذاری بهتری ارائه نمیکند؛ بلکه از دادههای کاربران فراوان علیبابا استفاده میکند تا حجم زیادی از بخش مالی چین را به پلتفرم مالی خود جلب کند. این سرویس که سه سال سابقه دارد، بیش از نیم میلیارد کاربر را به خود جذب کرده و قصد دارد خارج از کشور چین نیز توسعه یابد. به همین ترتیب، استراتژی گوگل در صنعت خودرو این نیست که صرفاً خودروی بهتری تولید کند؛ بلکه از فناوریها و دادههای موجود (که از میلیاردها کاربر تلفن همراه و میلیونها تبلیغکننده جمعآوری کرده است) استفاده میکند تا ساختار صنعت خودروسازی را تغییر دهد.
اگر روندها به همین ترتیب ادامه پیدا کنند، اقتصاد کانونی در صنایع دیگر نیز گسترش پیدا میکند و دادهها، ارزشها و قدرت را در دست چند شرکتی متمرکز میکند که تنها بخش کوچکی از نیروی کار را به خود اختصاص دادهاند، در نتیجه ناعدالتی در ارزشگذاری شرکتها و ثروت فردی، نارضایتی عمومی را موجب میشود. با گذشت زمان میتوان انتظار داشت که مصرفکنندگان، قانونگذاران و حتی جنبشهای اجتماعی نسبت به متمرکز شدن ارزش و پیوستگی اقتصادی موضعگیری کنند. دیجیتالیشدن (و جریانهایی که با خود به همراه میآورد) ممکن است پس از ایجاد فرصتهای بیسابقه در اقتصاد جهانی؛ نابرابری درآمد، تضعیف اقتصاد و حتی بیثباتی اجتماعی را به همراه بیاورد.»
حجم
۱۵۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۱۵۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه