کتاب آینه
معرفی کتاب آینه
کتاب آینه نوشتهٔ سیروس همتی است. انتشارات کتاب نیستان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر یک فیلمنامه سینمایی را در بر گرفته است. این فیلمنامهٔ کوتاه که به همهٔ مادرها تقدیم شده در ژانر جنایی - پلیسی نوشته شده است.
درباره کتاب آینه
فیلمنامهٔ آینه به قلم سیروس همتی فیلمنامهای است کوتاه که در قالب داستانی حادثهای و جنایی - پلیسی نوشته شده است. داستان با حضور ۲ بازپرس ادارهٔ آگاهی در محل وقوع یک جنایت در ساختمانی مشهور به «آینه» شروع میشود. در خانهٔ زنی تنها که ظاهراً معلم اخلاق بسیاری از اهالی محل و شهر وقوع داستان نیز هست، قتلی رخ داده است. جوانی از پنجره خانه به پایین پرت شده. در نگاه اول به نظر میرسد که این اتفاق بهخاطر یک حادثه در آن خانه رخ داده، اما بازپرس شکاک و نکتهسنج این داستان رفتهرفته گره از این ماجرا باز میکند و قاتل خودش را نشان میدهد.
«آینه» داستانی خوشفرم و پرهیجان توصیف شده است؛ داستانی که به اصول قصهپردازی و شخصیتپردازی وفادار است و پیرنگ یک اثر داستانی جنایی را بهخوبی در خود منعکس کرده است. طنازیهای زبانی سیروس همتی، بهویژه زمانی که از ظرفیتهای زبان آذری نیز برای ایجاد آن بهره میبرد، در کنار خلق تیپهای مختلف شخصیتی در طول فیلمنامه و مواجههٔ جدی و درعینحال طنزآمیز بازپرس با آنها بخشی از جذابیتهایی است که این هنرمند در این اثر خلق کرده است.
خواندن کتاب آینه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران هنر سینما و فیلمنامهنویسی پیشنهاد میکنیم.
درباره سیروس همتی
سیروس همتی ۱۳ مرداد ۱۳۵۱ به دنیا آمد. او بازیگر، کارگردان، نمایشنامهنویس و طراح صحنهٔ ایرانی است. او در فیلم سینمایی مارمولک بهکارگردانی کمال تبریزی و در سریال مناسبتی ماه رمضان «خداحافظ بچه» بهکارگردانی منوچهر هادی بازی کرده است. این بازیگر و کارگردان تئاتر سالها پیش در سریال «خاک سرخ» ابراهیم حاتمیکیا و «آشپزباشی» اثر محمدرضا هنرمند و... نیز بازی کرده داشت .
از سیروس همتی در قالب نمایشنامه و در انتشارات کتاب نیستان کتابهای «هفت کوتوله و تمساح»، «ایست تردست»، «مزا مزا»، «سه سه»، «ریحانه» و همچنین فیلمنامه «گلسر» و مجموعه داستان «ننهکاراته» منتشر شده است. کتاب «آینه» نیز فیلمنامهای کوتاه به قلم سیروس همتی است؛ همچنین او سرپرستی تولید و انتشار مجموعه داستان «پناه بر رؤیا» را نیز بر عهده داشته است.
بخشهایی از کتاب آینه
«توجه: بهتر است هیچ چهرهای از کارگر جوان درطول فیلم دیده نشود.
صدا: هرکاری باشه هستم ولی اینو نه... دور این کار رو خیط بکش.
عوض: خیط چی بکشم... نفله... لیاقتت همون باربری و عملگیه... استخون با این کار، خودتو بترکون. تا آخر عمر غم نان... تمام. منِ گوزمیت رو باش که دلم به حال توی مردنی و اون خواهر مریضت سوخت... خاکتوسر، همه چی رو واست راس و ریس کردم... تو فقط بیا... بردار... برو!
صدا: دزدی تو کت من نمیره؟!
عوض در حال تیلیت کردن نان سنگک در کاسه است
عوض: بکن بره... آشغال سه ماه آزگاره میخوای دو زار پولی که ازم قرض گرفتی رو پس بدی... کو؟ اِخ کن بیاد. خره... خرت که از پل گذشت... دستت به دهنت رسید، پول و طلا رو بیار پس بده... طرف خیّره، هم خودت رو میبخشه، هم هر چی که از خونهش دودره کردی... رفتوآمدها چک شده. در ساختمون رو برات وامیذارم... خودم نگهبانی میدم شیش دنگ... تا تهش هم باهاتم.
صدا: اون وخ چقد به شما میرسه؟
عوض: همون قد که بستیم.
عوض با ولع میخورد.
صدا: سی هفتاد؟! بی انصاف...
عوض: همینم باس کلات رو بندازی هوا... کی شرایط رو مهیا میکنه؟ طبقه اول که خودمم، طبقه سوم هم که رفته ترکیه دَ دَر... کاری میمونه؟... کی دلش مثل سیر و سرکه میجوشه؟ کسی تو رو میشناسه؟ اگه اتفاقی بیفته، اگه زبونم لال سوتی دادی... اونی که باس گندت رو جمع کنه... اونی که پاش گیر سهپیچه منم...
صدا: بچه نیستم که کسی رو با خودم ببرم ته چاه...
عوض: میشناسمت... ساعت هشت و نیم شب دور و بر ساختمون بپلک... یه ربع به نه میزنه بیرون میره پیادهروی و خرید... صدای ضبط خونه رو بردم بالا... یعنی برو بالا... اوکی؟»
حجم
۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه
حجم
۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه
نظرات کاربران
خوبه عالیه فقط چرا پولی هست خوب رایگان باشه بهتره