کتاب زرنگ باش خانم!
معرفی کتاب زرنگ باش خانم!
کتاب زرنگ باش خانم! نوشتهٔ ایمی کوهن (کارشناس حرفهای، نویسنده و سخنران) و ترجمهٔ سیده ژاله موسوی نصر است. انتشارات کهکشان دانش این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر دربارهٔ ۷ اشتباه مرگباری است که موفقیت را از بین میبرد؛ پس باید بر آنها غلبه کرد. این کتاب جزو مجموعه کتابهای «زندگی و کسبوکار موفق برای همه» است.
درباره کتاب زرنگ باش خانم!
کتاب زرنگ باش خانم! کوشیده است تا «تزئینات نهایی» را که انسان را به موفقیت میرسانند، اضافه کند (آنچه ایمی کوهن دوست دارد آن را «تزئینات موفقیت» بنامد). این کتاب نقشهٔ راهی برای پرهیز از چالهها، دامها و برای راهنمایی ماست؛ برای نشاندادن اینکه چگونه تغییرات کوچک میتواند نتایج بزرگی بهبار آورد. ما امروزه تقریباً همه چیز را در اختیار داریم. ما ۹۰درصد از راه را رفتهایم، ولی بنا به دلایلی نمیتوانیم جلوتر برویم. اکنون زمان فکرکردن به این است که چه تغییرات، ترفندها و اصلاحاتی را باید انجام داد تا تأثیر زیادی بر کار ما بگذارد. اگر ناامید شدهایم و قابلیتهای خود را باور نداریم، این کتاب کمک میکند تا دگرگون شویم.
نویسنده در ابتدای کتاب توضیح داده است که ابتدا خواسته این کتاب را برای کمک به خانمها بنویسم، ولی فهمیده در طول مسیر نیاز به بعضی دروس ارزشمند و تمرین بیشتر به جای موعظهکردن دارد. او در این کتاب از رفتارهای مخربی که خودش داشته هم سخن گفته است.
نویسنده میگوید که اشتباهات مرگبار فقط در صورتی که به آنها اجازه دهیم، مرگبار هستند. آنها درسهای جهانی زندگی هستند که بیشتر خانمها تجربه، از آنها آموخته و بر آنها غلبه کردهاند. ما میتوانیم یک پایان جادویی برای داستان خود بنویسیم، نه اینکه منتظر بمانیم شاهزادهای بیاید و کفش به پای ما کند. باید بایستیم، کفشهای آهنی را بپوشیم و با اعتمادبهنفس گام برداریم. این بستگی به جسارت ما دارد.
اینها گفتههای نویسندهٔ کتاب زرنگ باش خانم! خطاب به همهٔ زنان دنیاست.
خواندن کتاب زرنگ باش خانم! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی و زنانی که میخواهند دگرگون شوند، پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب زرنگ باش خانم!
«ما خانمها به ندرت در حرف زدن کم میآوریم. ما دوست داریم حرف بزنیم، چت کنیم، به اشتراک بگذاریم، دلسوزی کنیم، شایعهپراکنی کنیم، پیامک و توئیت بزنیم. مشکل این نیست که به برقراری ارتباط علاقه داریم یا خیر، بلکه این است که در این کار افراط میکنیم. سوال این است که آیا ارتباطات برای ما مفید هستند یا مضر؟ شغل ما را حفظ میکنند یا خراب؟
ببین و بگذر
میگویند بدترین اشتباه ما این است که مسائل را زیاد با هم به اشتراک میگذاریم. وقتی برای اولینبار کسی را میبینید، خیلی زود همه چیز را به او میگویید یا اگر از شما بپرسدْ داستان زندگی خود را برای او تعریف میکنید؟
مادر من زیادی مسائل را با همه به اشتراک میگذارد. پدربزرگ من چند سال پیش عمل قلب کرد و من در اطاق انتظار به همراه مادر، مادربزرگ و خواهرم بودم. بعد از چند دقیقه مادرم بیماری خود را برای افراد غریبهای که منتظر عزیزان خود بودند تعریف کرد و به آنها شماره تماس خود را داد.
مادرم محال است به فروشگاهی در دنور (محل زندگی من) برای خرید بیاید و به صندوقدار نگوید در شیکاگو زندگی میکند و برای دیدار دختر و نوههای خود به اینجا آمده است. صندوقدار از او سوالی نپرسیده، ولی مادرم نمیتواند تحمل کند و داستان خود را با او به اشتراک نگذارد.
همه ما کسی (یا کسانی) را در زندگی داریم که دوست داریم همه جزئیات را با او در شبکههای اجتماعی در میان بگذاریم. از هر غذایی عکس گرفته و پست میکنیم، هر فکری را بیان و هر کارتون قشنگ یا نقلقولی را به اشتراک میگذاریم. بعضی از افراد بدون فیلتر یا سانسور حرف میزنند.
کلماتْ ابزار قدرتمندی هستند و باید با احتیاط و ملاحظه به کار روند. والدین حق داشتند به ما میگفتند "قبل از حرف زدن فکر کنید". وقتی حرفی را میزنید نمیتوانید آن را پس بگیرید. شما نمیتوانید به عقب برگشته و دوباره حرف بزنید و یک عذرخواهی از صمیم قلب، گاهی برای بازگرداندن ضرری که جملهای خاص ایجاد کرده کافی نیست.
"با افرادی که حق شنیدن داستان شما را به دست آوردهاند آن را به اشتراک بگذارید".
دکتر برن براون»
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۱۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
نظرات کاربران
لطفا صوتی منتشر کنید ممنونم