کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم
معرفی کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم
کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم نوشتهٔ محمد مسعود بهمنی است. انتشارات نظری این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم
کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم به وقایع جنگ جهانی اول و دوم، پیامدها و تبعات ناشی از این ۲ جنگ جهانی علیه ایران پرداخته و زیانهای ناشی از تجاوز بیگانگان را بیان کرده است؛ این کتاب همچنین بهاختصار وضعیت ارتش ایران در ۲ جنگ جهانی را مورد کنکاش قرار داده است. این مطالب در فصلهایی گوناگون و در ۲ بخش اصلی به نامهای «جنگ جهانی اول» و «جنگ جهانی دوم» تهیه و تنظیم شدهاند.
خواندن کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخ جنگهای جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب پیامدها و زیان های ایران در جنگ جهانی اول و دوم
«همچنین از نظر فرهنگی و اجتماعی متفقان با آوردن زنان لهستانی به ایران فحشا را پدید آورند. برای نخستین بار، این مراکز در ایران افتتاح شد. زنان بدبخت و گرسنه لهستانی که تیفوس داشتند در محله فساد مشغول به کار شدند. از سال ۱۳۲۰ این محل مرکز تجمع سربازان متفقین، ناامنی، چاقوکشی و درگیری آنها با پاسپانهای ایرانی بود. یکی دیگر از عوارض اجتماعی ورود متفقین به ایران، آلوده کردن آب آشامیدنی تهران است. سربازان آمریکایی با استفاده از آب قنات و مصرفی تهران اتومبیلهای خود را میشستند و یا در آن آب تنی می کردند. ورود بیماری تیفوس به ایران در سال ۱۳۲۱ با اعزام مردان زنان لهستانی اسیر دولت شوروی یکی دیگر از این موارد هجوم فرهنگی و اجتماعی متفقین به ایران است. این بیماری هزاران نفر ایرانی را به بستر انداخت و صدها نفر را کشت. بیاعتنایی به قوانین ایران و با توسعه فکر خام تجزیه طلبی و جداسازی آذربایجان از ایران توسط شوروی با راهاندازی حزب خوارزم در گرگان و حزب طبرستان در مازندران، مردم را به تجزیه طلبی تشویق کردند. صدور گوشت ایران، بخشی به صورت آماده و به صورت کشتار گاوهای آبستن و نیز بز و گوسفند و اقلام خوراکی ایران از دیگر مواردی است که به خاطر ورود متفقان به ایران اتفاق افتاد. از نظر نظامی ارتش ایران خسارتهایی را متحمل شد، متلاشی شدن ارتش شمال ایران، تیپ مستقل گیلان، لشکرهای خراسان و آذربایجان، کرمانشاه، خوزستان، تیپ کردستان از عوارض ورود ارتش متفقین به ایران است. برای نمونه میتوان به لشکر خوزستان اشاره کرد. آنها تمام اسلحههای لشکر خوزستان را گرفتند و سربازان این لشکر را به طرز فجیعی متواری کردند. متأسفانه به علت تشنگی و گرسنگی نزدیک به ۷۰۰ نفر از سربازان این لشکر تلف شدند. پادگانهای خراسان، آذربایجان، گیلان، مازندران و مهمانخانههای شمال که همگی متعلق به رضاشاه بودند اشغال شدند. حتی بعدها گلدانهای رضاشاه را هم با خود بردند. ناوهای نیروی دریایی به همراه لایروب و یک یدک کش تا سال ۴۶ در دست بیگانگان بود و پس از آن به صورت مستعمل به ایران بازگردانده شدند. در مورد استفاده متفقین از راه آهن ایران و خسارتهای این بخش میتوان گفت متأسفانه نزدیک به پنج سال انگلیسیها راه آهن نوساز و لوکس ما را گرفتند و بردند وقتی که خواستند تحویل دهند ابتدا قرار بود حدود ۸ میلیون لیره به ما بپردازند بعد این رقم به ۵ میلیون لیره کاهش یافت. البته بعد از مرگ هژیر نوکر انگلیسیها و وجود ۳۴۰ هزار لیره در حساب بانکی او در بانک لندن مشخص شد که او بابت این خدمت کردنش از انگلیسیها رشوه گرفته بود. آمریکاییها هم که چیزی ندادند. تمامی لوکوموتیوهای خود را با خود بردند. آنها خط راه آهن را از شاپور تا خرمشهر امتداد داده بودند تا بتوانند بارهای خود را راحتتر منتقل کنند. تصور میکنم که دولت وقت ایران، مازاد وسایل آمریکا را ۱۰ میلیون دلار خریداری کرد. آنها تمام لوکوموتیوها و واگنها شیک ایران را مستعمل کردند. استفاده از راه آهن آنقدر عمومی شده بود که حتی در روز تعطیل مردم به جای استفاده از اتومبیل تا کرج سعی میکردند با راه آهن سفر کنند. چون راه آهن مایه غرور ایرانیها بود. اما سربازان آمریکایی، انگلیسی و شوروی ایرانی ها را با توسری از واگنها خارج میکردند و واگنهای مناسب را به خودشان اختصاص میدادند حتی ایرانیها میبایست برای رفت و آمد اجازه مخصوص باید داشته باشند.»
حجم
۸۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۸۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوب وجمع جوری بودومطالب خلاصه شده
فقط پیشگفتار و مقدار کمی از کتاب رو خوندم و از ابتدا مشخصه که نویسنده بی طرفانه ننوشته و به اصطلاح کاملا یکطرفه به قاضی رفته. و به نظرم کتاب های این چنین برای اینه که چیزی رو به زور