کتاب آخرین بوم آرزو مظفری + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب آخرین بوم

کتاب آخرین بوم

نویسنده:آرزو مظفری
دسته‌بندی:
امتیاز
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین بوم

کتاب آخرین بوم نوشته آرزو مظفری توسط انتشارات آموزشی تألیفی ارشدان منتشر شده است. این رمان فارسی معاصر، داستان زندگی دختری جوان را روایت می‌کند که در کشاکش میان خواسته‌های شخصی و فشارهای خانوادگی، برای رسیدن به هویت و استقلال خود تلاش می‌کند. روایت کتاب، دغدغه‌های نسل جوان، روابط خانوادگی و چالش‌های اجتماعی را در بستری واقع‌گرایانه به تصویر می‌کشد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آخرین بوم

کتاب آخرین بوم در دسته‌ی رمان‌های اجتماعی و خانوادگی قرار می‌گیرد و روایتگر زندگی دختری به نام همتا است که با محدودیت‌ها و انتظارات خانواده، به‌ویژه پدرش روبه‌رو است. داستان در فضای شهری و معاصر ایران می‌گذرد و به مسائلی مانند علاقه به هنر، تحمیل رشته‌ی تحصیلی، خشونت خانگی، استقلال زنان و روابط میان‌نسلی می‌پردازد. کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های هویت‌یابی و استقلال فردی برای جوانان پررنگ است و نویسنده، آرزو مظفری تلاش کرده با زبانی صمیمی و نگاهی موشکافانه، زندگی روزمره و احساسات شخصیت‌ها را بازتاب دهد. روایت، از زاویه دید اول‌شخص و با تمرکز بر تجربه‌های عاطفی و اجتماعی شخصیت اصلی پیش می‌رود و در کنار آن، روابط دوستانه و خانوادگی، نقش پررنگی در پیشبرد داستان دارند. آخرین بوم با پرداختن به موضوعات ملموس و معاصر، تصویری از چالش‌های دختران جوان در جامعه‌ی امروز ارائه می‌دهد.

خلاصه کتاب آخرین بوم

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان با خروج همتا از شرکت و مواجهه با نگهبان آغاز می‌شود که خبر از حضور مردی با مشخصات پدرش می‌دهد. این اتفاق ذهن همتا را به گذشته و مشکلات خانوادگی‌اش می‌برد. او به‌دلیل فشارهای پدر، مجبور شده برخلاف میلش در رشته‌ی حقوق تحصیل کند، درحالی‌که علاقه‌ی اصلی‌اش نقاشی و هنر است. همتا با پنهان‌کاری، در کلاس‌های نقاشی ثبت‌نام می‌کند و برای رسیدن به آرزوهایش، نقش یک دانشجوی حقوق را بازی می‌کند. خشونت پدر و بی‌توجهی او به خواسته‌های همتا، او را وادار به جدایی و ترک خانه می‌کند. همتا مدتی با سارا و عمه‌اش زندگی می‌کند و در این مسیر با مشکلات مالی، کاری و عاطفی روبه‌رو می‌شود. بیماری عمه سارا، اسباب‌کشی و تلاش برای استقلال، بخش‌هایی از مسیر رشد همتا را شکل می‌دهد. در ادامه، پدر همتا دچار حادثه شده و خانواده با بحران جدیدی مواجه می‌شود. همتا با وجود کدورت‌ها، به مادر و پدرش کمک می‌کند و در نهایت، با کاردرمان پدرش آشنا شده و ازدواج می‌کند. داستان با ورود شخصیت‌هایی مانند روژان (خواهر شوهر همتا) و چالش‌های جدید در زندگی مشترک ادامه می‌یابد و به موضوعاتی مانند اعتماد، بخشش و نقش زنان در خانواده می‌پردازد.

چرا باید کتاب آخرین بوم را خواند؟

این رمان تصویری نزدیک از زندگی دختران جوان در جامعه‌ی معاصر ایران ارائه می‌دهد و به موضوعاتی مانند استقلال فردی، فشارهای خانوادگی، خشونت خانگی و تلاش برای تحقق آرزوها می‌پردازد. روایت داستان، تجربه‌های عاطفی و اجتماعی شخصیت‌ها را با جزئیات و صداقت به تصویر می‌کشد و خواننده را با چالش‌های واقعی نسل جوان آشنا می‌کند. آخرین بوم فرصتی برای همدلی با دغدغه‌های زنان و دختران و تأمل درباره‌ی نقش خانواده و جامعه در شکل‌گیری هویت فردی فراهم می‌کند.

خواندن کتاب آخرین بوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و خانوادگی، به‌ویژه کسانی که دغدغه‌ی هویت‌یابی، استقلال، روابط میان‌نسلی و مسائل زنان را دارند، مناسب است؛ همچنین می‌تواند برای نوجوانان و جوانانی که با فشارهای خانوادگی و انتخاب‌های تحصیلی یا شغلی مواجه‌ هستند، تجربه‌ای همدلانه و آموزنده باشد.

بخشی از کتاب آخرین بوم

«هوا تازه تاریک شده. از شرکت خارج می‌شوم نگهبان شرکت می‌گوید: _ ببخشید. خانم امیری. امروز یه آقایی اومده بود. سراغ شما رو می‌گرفت. شلوار جین و پیراهن چهارخونهٔ سورمه‌ای تنش بود. بغل موهاش جوگندمی بود و پنجاه ساله به نظر می‌رسید. هر چی پرسیدم. اسمش رو نگفت که نگفت! از مشخصاتی که می‌دهد. متوجه می‌شوم پدر به شرکت آمده بود؛ اما چرا اینطوری؟ تمام طول راه. فکرم درگیر گذشته و امروزم می‌شود! وقتی به خانه می‌رسم سارا در حال صحبت با عمه‌اش است. فریاد عمه‌اش در کل خانه پیچیده. سارا با دیدن من. بدون گفتن حتی یک کلمه. وارد اتاق خوابش می‌شود. حدس می‌زنم موضوع مربوطه به تغییر خانه است. با عمه‌اش سلام علیکی کوتاه می‌کنم. وارد اتاق سارا می‌شوم و می‌گویم: -علیک سلام! - دیوونه‌م کرده! - بودی! ننداز گردن این بنده خدا! به طرف پنجره می‌رود. بازش می‌کند و هوای سرد را با ولع به ریه‌هایش دعوت می‌کند.»

نظرات کاربران

کاربر 9113806
۱۴۰۴/۰۳/۱۵

کتاب بسیار زیبا و روانی بود همراه با تصویر سازی ذهنی عالی بسیار خوشحالم که این کتاب رو مطالعه کردم و توصیه به مطالعه اش میکنم

حجم

۸۵۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۸۵۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان