دانلود و خرید کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر روزبه سلمان
تصویر جلد کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر

کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر

معرفی کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر

کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر نوشتهٔ روزبه سلمان در نشر بید چاپ شده است. این کتاب روایت زندگی روزبه سلمان، کارآفرین موفق صنعت گردشگری و هتلداری از زبان خود اوست.

درباره کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر

غرض اصلی از تحریر این کلمات بیان سفری سالم و مجدانه و خستگی‌ناپذیر از خانواده‌ای متحد و هم‌رأی پس از فوت پدر است تا روش‌های مشخصی برای برخاستن از خاک و ایستادن بر صحنۀ سرنوشت را به نمایش بگذارد. این کتاب نه فخر به داشته‌هاست و نه قهرمان‌ساز افراد و اشخاص است. کتاب گزارش بلندپروازی‌های مردی در تب یک شهر نه‌تنها یک گزارش که خودزندگی‌نامه‌ای است اثر روزبه سلمان، کارآفرین موفق جنوب کشور که در آن خاطرات، فعالیت‌های تجاری و ممارست و تلاش‌ها و شکست‌ها و آموزش‌ها و آموزه‌های خود را به زبانی ساده و صمیمی بازگو می‌کند.

 تلاش روزبه سلمان بعد از سال‌ها به ثمر نشسته و او را به‌عنوان چهره‌ای کارآفرین و فعال در حوزهٔ گردشگری و هتل‌داری در این صنعت مطرح کرده است. کارآفرینی که با دست خالی اما اراده‌ای آهنین از دوران کودکی و پس از فوت پدر وارد عرصهٔ کار شده و ضمن بر‌دوش‌کشیدن بار سنگین مسئولیت خانوادهٔ خود در دوران صغر سن توانسته است همتی خستگی‌ناپذیر و با کسب تجربه و فراگیری اصول تجارت زندگی مثمرثمری را خلق کند و در رشد و گسترش صنعت گردشگری کشور گام‌های موقر و موفقی را بردارد.

کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های مدیریت و کسب‌وکار و بازاریابی و دوستداران کتاب‌های توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب گزارش بلندپروازی های مردی در تب یک شهر

«پدرم شیرینی‌هایش را که در شوشتر به (خنجر بانی) موسوم بود هر روز در یک سینی به شکل‌هایی زیبا چیدمان کرده و برای فروش می‌برد و همه را به زبان و تعاریف چربدستانه می‌فروخت.

مادربزرگ هم البته به جهت نَسَبی که به خانوادهٔ درخشان داشت با این حرفه آشنا و برای پدر شیرینی‌هایی به شکل مرغابی یا بط و شکل لوکوموتیو (شمندرفر) پخته و به عباس می‌داد تا بفروشد و عباس پنج ساله که حالا بیشتر از شش سال داشت از درآمد همین شیرینی‌ها، یکسال بود که مخارج خانواده را تامین می‌کرد.

این سرآغاز ورود عباس به بازار کار بود که سالها کار در میان مردم، او را به چنان فردی بلند پرواز و قوی مبدل کرده و طوری اراده‌مند بار آورده بود که گاهی آرزوهای بزرگ امانش نمی‌داد مثل دیگر همسالان از زندگی لذت ببرد اما سودای داشتن یک زندگی مرفه چون نهالی در او هر روز تنومندتر می‌شد.

زندگی اما با بزرگتر شدن عباس و خواهر و برادرش مسیر پرهزینه‌تری را می‌پیمود و گذران آن با درآمد خنجربانی‌فروشی یا شاگردی مغازه‌ها میسر نبود خاصه اینکه یک روز عباس هر چه کوشید نتوانست حتی یک ریال درآمد کسب کرده و آن شب و شاید دو سه شب از شرم نتوانست به خانه بازگردد و مادربزرگ را در دلواپسی بزرگی تنها گذاشته بود.

سرانجام فقر منجر به جبر ازدواج مادربزرگ با برادرزادهٔ شوهرش که البته مردی بسیار مهربان بود شد و عباس یازده ساله را در موقعیتی خاص قرارداد.

تا اینجا عباس فهمیده بود که نباید بی‌اطلاع از نیازهای درون خود فقط به دنبال نانی برای سیر شدن باشد که فهم زندگی و سوادی که از آموختن و مطالعه نیز به دست می‌اورد برایش مهم بود که او در یتیمی، هم پسر و هم پدر خودش بود و این نگاه خود پدر پندارانهٔ خاص، تا آخرین لحظه حیاتش راهبرش بود. بدان نحو که در هر مشکلی با خود می‌گفت اگر پدر بود حالا برای عباس چه می‌کرد و همان کار را برای خودش انجام می‌داد. تا جایی که من می‌توانم به قاطعیت بگویم او در تنهایی به خوبی آموخته بود پدر و فرزند توامان باشد.»

مسلم عباسپور
۱۴۰۱/۰۴/۲۸

خیلی خوشحال شدم کتاب دوست و استاد گرامی ام آقای سلمان را دیدم در طاقچه. از نزدیک با برخی روحیات ناب و دانش گسترده و اراده نیک ایشان آشنا هستم. حقیقتا بلندپروازی های ایشون رو دوست دارم چون آگاهانه ست و می‌داند

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۱۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

حجم

۲۱۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان