کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود
معرفی کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود
کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود (داستانهای کافه) نوشتهٔ توشیکازو کاواگوچی و ترجمهٔ لیلا سام است. انتشارات شانی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، داستانی ژاپنی را دربردارد که در آن شخصیتها به گذشته سفر میکنند.
درباره کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود
کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود با نقشهٔ روابط شخصیتهای داستان آغاز میشود؛ نقشهای که نویسنده، توشیکازو کاواگوچی، برای سهولت مطالعهٔ خواننده، برای وی طراحی کرده است. نویسنده سپس داستان خود را با یک پرسش آغاز میکند:
«اگر میتوانستید به گذشته برگردید، چه کسی را میخواستید ملاقات کنید؟»
داستان قبل از اینکه قهوه سرد شود شما را به فضایی که از ژاپن میشناسیم، میبرد: کافه، قهوه، پنکه، گفتگو و... .
این کافهٔ قدیمی در یکی از محلههای کوچک توکیو قرار دارد و با همهٔ کافههای دنیا هم فرق میکند: این کافهٔ منحصربهفرد، قهوهای ویژه سرو میکند که مشتریان با آن میتوانند سفر در زمان را تجربه کنند. بازگشت به گذشته یکی از حسرتهایی است که بهنوعی همهٔ انسانها در دورهای از زندگیشان آن را تجربه میکنند؛ حالا در توکیو کافهای وجود دارد که این رؤیا را محقق میکند اما با قوانین خاصّ خودش.
قوانین کافه این است که مشتریان وقتی به گذشته برمیگردند، نمیتوانند از اتفاقی جلوگیری کنند یا همهٔ مشکلاتِ گذشته را حل کنند، آنها تنها به اندازهٔ زمان سرد شدن قهوهٔ مخصوصشان فرصت دارند و زمانی که قهوه سرد شود، به زمان حال برمیگردند.
در این فرصت محدود آنها میتوانند هر کسی را که میخواهند ملاقات کنند اما هیچکدام از کارهایی که در این سفر انجام میدهند، آیندهشان را تغییر نمیدهد؛ پس با وجود این قوانین چرا باید به گذشته برگشت؟ این پرسشی است که احتمالاً برای خوانندهٔ داستان مطرح میشود.
این سفر، فرصتی ویژه بهشمار میرود تا مشتریان بتوانند یک بار دیگر برای آخرینبار با هر کسی که میخواهند دیدار کنند.
خواندن کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران داستانهای ژاپنی پیشنهاد میکنیم.
درباره توشیکازو کاواگوچی
توشیکازو کاواگوچی در سال ۱۹۷۱ میلادی به دنیا آمد. وی نویسندهٔ داستانهای ادبی ژاپنی است که پیش از این در یک گروه کوچک تئاتر هم فعالیت میکرده است.
کاواگوچی نمایشنامههای بسیاری نوشته است؛ همچنین رمان پرفروش «قبل از اینکه قهوه سرد شود» را از یک نمایش اقتباس کرده است. از روی این رمان یک فیلم سینمایی نیز تولید شده است.
بخشهایی از کتاب قبل از اینکه قهوه سرد شود
«او خم شد و چیزی را از روی زمین برداشت. بین انگشت شست و اشارهاش، گلبرگ شکوفهی گیلاس بود. احتمالاً روی شانه یا سر کسی بوده. دیدن یک گلبرگ شکوفه، نویدی برای آمدن بهار بود. میکی گلبرگ را روی انگشتش نگه داشت.»
حجم
۸۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۹ صفحه
حجم
۸۶۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۹ صفحه
نظرات کاربران
چقدر خوشحالم که روز قبل از روز مترجم، متوجه حضور کتابم اینجا شدم ❤️ امیدوارم از مطالعه این کتاب جادویی و اسرارانگیز لذت ببرید.
من این انتشارات رو نخوندم اما کتابشو خوندم و خیلی جالب و هیجان انگیز و تاثیر گذار بود