کتاب سیاست زبانی
معرفی کتاب سیاست زبانی
کتاب سیاست زبانی نوشتهٔ برنارد اسپالسکی با ترجمهٔ سیدمهدی عرفانی و حسین داوری و ابوطالب ایرانمهر در انتشارات دانشگاه دامغان چاپ شده است. سیاست زبانی در مفهوم نوین خود و موضوعات مرتبط با آن همچون برنامهریزی زبان و مدیریت زبان در چند دههٔ اخیر و بهطور خاص در دو دههٔ گذشته از جمله موضوعات مهم و کاربردی در حوزهٔ زبانشناسی بوده است.
درباره کتاب سیاست زبانی
مروری بر آثار موجود در حوزهٔ پژوهشهای زبانشناختی در جامعهٔ ایران بیانگر آن است که کماکان از جایگاه واقعی و درخور توجهش فاصله دارد. این کتاب در هر فصل به یکی از نکات مهم در این حوزه میپردازد.
در فصل اول به یکی از بنیادیترین مسائل برنامهریزی و سیاستگذاری زبان که همانا نگرشهای زبانی گویشوران است اشاره میکند. ریشه مباحث بسیار کاربردی این فصل در تمایزی است که شیفمن میان سیاست آشکار و پنهان زبان قائل میشود.
مطالعه این فصل بهعنوان اولین فصل کتاب، نشان از همنظری اسپالسکی با شیفمن در این موضوع دارد مبنی بر این که تعیینکننده سمتوسوی حرکت زبان و آینده آن، سیاستهای پنهان زبان است و سیاست پنهان چیزی نیست جز بازنمود نگرشهای زبانی و یا به بیان دیگر ایدئولوژیها و باورهای زبانی گویشوران. با این باور است که اسپالسکی بهدرستی و با دقتی مثالزدنی به مبحث مدیریت و برنامهریزی ایدئولوژیها و باورهای زبانی میپردازد.
مدخل فصل اول کتاب که درواقع نهتنها مدخل این فصل است بلکه مدخل کتاب است، با نمونههای واقعی از حضور همواره مسائل زبانی در حیات انسان آغاز میشود که خود بیآنکه بگوید دال بر اهمیت دانش زبان و برنامهریزی آن است. بومشناسی زبان از جمله حوزههای مرتبط با سیاست زبان است که در این فصل معرفی میگردد.
در دو فصل بعدی کتاب، مؤلف با استفاده از تعابیری عمومی اما به وجهی شمایلگونه نشان میدهد که برنامهریزی زبان ریشه در ارزشگذاریهای عاطفی انسان دارد و اگرچه امروز به ساحتی علمی بدل شده است، اما اساس آن تمایل بشر به اجتناب از بد و نامطلوب و دستیابی به خوب و مطلوب از میان اقلام زبانی در همه سطوح است و در این میان عناصر زبانی نو ممکن است مطلوب و یا نامطلوب قلمداد گردند که این موضوع شیرازه مفهوم سرهگرایی را شکل میدهد
در فصل چهارم کتاب، بررسی طیفی از سطوح اعمال برنامهریزی زبان و سیاست زبانی از خرد به کلان صورت میگیرد و این بررسی دقیقاً همسوی با تعریف کوپر از برنامهریزی زبان است که این فرایند را تلاشی عمدی در جهت تأثیرگذاری بر رفتار زبانی افراد و جوامع میداند. بدین مفهوم که به همان اندازه که سیاست زبان و برنامهریزی زبان میتواند در سطوح کلان اجتماعی مانند حوزه جغرافیایی یک کشور و یا حوزه فراتر از یک کشور مصداق داشته باشد، میتواند در سطوح فردی و خانوادگی و اجتماعات کوچک محلی صدق کند.
اسپالسکی در دو فصل ۶ و ۷ کتاب به وضعیت زبان انگلیسی، کیفیت و دلایل انتشار آن در بریتانیا و آمریکا باتوجهبه شرایط استعمار، مهاجرت، حقوق مدنی و قوانین زبانی میپردازد. او در این میان دو سؤال فلسفی را طرح و پاسخ آنها را جستجو مینماید:
۱ - آیا گسترش زبان انگلیسی رخدادی برنامهریزیشده است یا تصادفی است؟
۲ - آزمونهای متحدالشکل زبان انگلیسی تا چه حد در گسترش این زبان نقش ایفا نمودهاند؟
فصل ۱۲ کتاب که در واقع آخرین فصل مستقل کتاب است به موضوع زبانهای در معرض خطر، گذار زبان و حفظ آن بهعنوان واکنشی در مقابل فرایند گذار میپردازد. مؤلف به نمونههایی موفق و ناموفق از حفظ و نیز احیای زبان میپردازد و از جمله زبانهای در معرض خطر بومیان استرالیا را موردبحث قرار میدهد. فصل پایانی کتاب گامی است بهسوی ارائه نظریه برنامهریزی و سیاست زبان که میکوشد الگوهایی در مؤلفههای مختلف این حوزه مطالعاتی وسیع، به دست دهد.
کتاب سیاست زبانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به زبانشناسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سیاست زبانی
«لازم است به بومشناسی زبان با رویکرد فراژنی بنگریم که در آن دیگر طبیعـت و تربیـت به نحوی ساختگی از یکدیگر تفکیک نمیشوند اسپالسکی زبـان نـوعی نظـام فرهنگـی را شکل میدهد که مبتنی بر اجزای زیستشناختی و بنیادی خـاص هـمچـون ویژگیهای ظـاهری حاصل از شکل بدن و ویژگیهای ساختاری حاصل از ساختارهای مغزی است. این نظام فرهنگـی از پیچیدگی باورنکردنی و انعطافپذیری شگرفی برخوردار است. ازآنجاییکه ارائه هرگونـه تعریـف از سوی من دراینخصوص با برداشتها و سوءبرداشتهای زیادی همراه میشود، بنابراین کموبیش از کنار آن به همین صورت میگذرم. ما ایـن کاربردهـای زبـان را در "تعامـل سـازنده" مسـتمر بـا محیط اجتماعی اعم از انسانی و طبیعی به دست میآوریم بهطوریکه تغییـر در متغیرهـای زبـانی و همچنین در خود زبانها بهاحتمال زیاد با متغیرهای غیرزبانی در ارتباط هستند
تریم به ما یادآوری میکند که در روند فعالیتهای روزمره جوامع زبانی، نیروهای پویای مؤثر از سیاستهای آگاهانه مجهز به انگیزههای ایدئولوژیکی بسیار قدرتمندتر هستند. تکامل زبانی را نباید صرفاً از منظر نوعی تغییر تصادفیِ جزئی که بهواسطه تفکیک جغرافیایی قوت گرفتـه است توجیه نماییم، بلکه باید عوامل اجتماعی و کارکردی را نیز دخیل بدانیم. ابراز میدارد که نظامهای بومشناختی متعدد از انواع مختلفی از شبکههای اجتماعی متفـاوت سـود میبرند که این شبکهها به نوبه خود به ایجاد گروههای زبانی کوچـک و بـزرگ میانجامند. عامـل فعالکننده در الگوی وی خطر بومشناختی است که جوامع غیرصنعتی آن را از طریـق شکلدهی شبکههای اجتماعی که در سایه ارتباطات مردم بـا یکـدیگر از تنـوع آن کاسـته میشود، کنتـرل مینمایند. هرچه خطر بومشناختی وسیعتر باشد بـا تعامـل بیشـتر و درنتیجـه کـاهش زبانها در کشوری با جغرافیا و جمعیتی مشخص همراه خواهد بود. در روند تـاریخ، تغییـر سـاختار جمعیتـی ناشی از تبدیل زندگی مبتنی بر شکار به کشاورزی و گلهداری از تنوع زبـانی کاسـته اسـت، همانطوری که توسعه و صنعتیشدن اروپا کاهش تنوع زبانی را به همراه داشته است.»
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۲ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۲ صفحه
نظرات کاربران
سیاست زبانی تالب ب سخن نگشاید عیب وهنری نهفته باشدباهرکسی دوشاخه ذهنی ومعلومات سخنش رابایدشنیدشایدمابی اطلاع باشیم یادمی گیریم گوش کردن