کتاب فندق شکن

کتاب فندق شکن نوشته ارنست تئودور آمادئوس هافمن است و با ترجمه حمیدرضا بلوچ در انتشارات اژدهای طلایی منتشر شده است.

درباره کتاب فندق شکن 

داستان فندق شکن در سده نوزدهم نوشته شده است. این داستان ماجراهایی از زندگی دختری به نام ماری و برادرش فریتز است که در یک شب کریسمس، یک عروسک فندق‌شکن در پایین درخت کریسمس می‌بینند. ماری عروسک را به اتاقش می‌برد و در کمد اسباب‌بازی‌هایش می‌گذارد. اما همه چیز نیمه‌شب تغییر می‌کند وقتی همه به خواب رفته‌اند، ساعت دیواری ترانه‌ای می‌خواند و اتاق ماری پر از موش می‌شود و جنگی میان اسباب‌بازی‌ها و موش‌ها درمی‌گیرد.

فندق‌شکن، سربازان اسباب‌بازی را هدایت می‌کند اما زخمی می‌شود. شاه موش‌ها به فندق‌شکن حمله می‌کند و ماری کفشش را به موش پرتاب می‌کند و فندق‌شکن را نجات می‌دهد. اما این تمام حقیقت نیست عروسک فندق‌شکن چیزی متفاوت است که ماری از حقیقت آن خبر ندارد و پدرخوانده‌اش قرار است حقیقت را به او بگوید.

خواندن کتاب فندق شکن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ارنست تئودور آمادئوس هافمن

اجداد هافمن، از مادری و پدری، حقوق‌دان بودند. پدرش کریستف لودویگ هافمن، وکیل دادگستری در کونیگزبرگ، پروس و همچنین یک شاعر و موسیقی‌دان آماتور بود که ویولا دا گامبا می‌نواخت. در سال ۱۷۶۷ با دختر عمویش، لوویسا آلبرتینا دوئرفر ازدواج کرد. ارنست تئودور ویلهلم، متولد ۲۴ ژانویه ۱۷۷۶، کوچک‌ترین فرزند از سه فرزند بود که فرزند دوم در نوزادی درگذشت. وقتی بزرگ شد، نام سوم خود را - به نشانه عشق به موتزارت - به نام "آمادئوس" تغییر داد

این نوزاد فقط ۳ سال در یک محیط گرم خانه زندگی کرد و سپس پدر و مادرش طلاق گرفتند و مادربزرگ مادرش تربیت او را به عهده گرفت. او تمام زندگی تحت‌تأثیر تربیت دایی خود بود.

از سال ۱۷۹۶، هافمن به‌عنوان منشی برای دایی خود، یوهان لودویگ دوئرفر که با دخترش مینا در گلگاو زندگی می‌کرد، استخدام شد. پس از گذراندن دوره‌های بیشتر، او از درسدن دیدن کرد، جایی که از نقاشی‌های موجود در گالری، به‌ویژه نقاشی‌های کورجو و رافائل، شگفت‌زده شد. در تابستان ۱۷۹۸، عمویش به منصبی حقوقی در برلین ارتقا یافت و هر سه نفر در اوت به آنجا نقل‌مکان کردند - اولین اقامتگاه هافمن در یک شهر بزرگ. در آنجا بود که هافمن برای اولین‌بار تلاش کرد تا خود را به‌عنوان آهنگ‌ساز معرفی کند و موسیقی‌ای به نام Die Maske نوشت و نسخه‌ای از آن را برای ملکه لوئیز پروس فرستاد.

او کم‌کم رشد کرد و تبدیل به یکی از موفق‌ترین نویسندگان رمانتیک - فانتزی و ترسناک گوتیک، حقوق‌دانان، آهنگ‌سازان، منتقدان موسیقی در آلمان شد. داستان‌های او اساس اپرای ژاک اوفنباخ به نام «قصه‌های هافمن» را تشکیل می‌دهند که در آن هافمن به‌عنوان قهرمان ظاهر می‌شود. او همچنین نویسنده رمان فندق‌شکن و پادشاه موش است که بر اساس آن باله فندق شکن اثر پیوتر ایلیچ چایکوفسکی ساخته شده است. باله کوپلیا بر اساس دو داستان دیگر که هافمن نوشته است، درحالی‌که کریسلریانا شومان بر اساس شخصیت هافمن یوهانس کریسلر ساخته شده است. داستان‌های هافمن تأثیر زیادی بر ادبیات قرن نوزدهم گذاشت و او یکی از نویسندگان اصلی جنبش رمانتیک است. او در ۲۵ ژوئن ۱۸۲۲ بعد از یک دوره بیماری درگذشت.