کتاب تعریف و راهنمای هوش هیجانی
معرفی کتاب تعریف و راهنمای هوش هیجانی
کتاب تعریف و راهنمای هوش هیجانی نوشته گروه آموزشی امتیدی است و با ترجمه طوبی مردانی در انتشارات کنکاش منتشر شده است.
درباره کتاب تعریف و راهنمای هوش هیجانی
هوش هیجانی یک موضوع مطالعاتی نسبتا جدید است، هر چند ریشههای آن به زمان داروین برمیگردد، کسی که اثبات کرد بیان عاطفی برای زنده ماندن ضروری است. هوش هیجانی شامل ترکیبی از صلاحیتها میشود که به فرد اجازه میدهد از عواطف و هیجانات خود آگاه بوده، آنها را درک کرده و تحت کنترل درآورد، و هیجانات و عواطف دیگران را شناخته و درک نماید، آنگاه از این دانش برای پروردن موفقیت خود و دیگران بهره برد.
همه ما افرادی را دیدهایم که به طور شگفت انگیزی باهوشند، با این حال نمیتوانند به زندگی خود سر و سامان دهند. دانش آموز باهوشی که در آزمون ورودی دانشگاه رد میشود، یا کارمند بسیار باهوشی که ظاهرا نمیتواند در شرکت محل کارش ترفیع بگیرد. با توجه به شناختی که از این افراد داریم، سطح هوش آنها بسیار بالاست، اما به نظر میرسد این میزان از هوش نمیتواند موفقیت آنها را تضمین کند. و در عین حال، به احتمال زیاد بتوانیم متوجه شویم که چرا این افراد موفق نشدهاند. توصیفات ما شامل خصوصیات یا رفتارهایی میشود که هیچ ربطی به هوش ندارد.
دانشمندان در سالهای اخیر به مطالعه این موضوع پرداختهاند که چرا هوش استاندارد برای پیش بینی عملکرد افراد کافی نیست. آنها به این نتیجه رسیدهاند که نوع دیگری از هوش وجود دارد، که هیچ ارتباطی با هوش شناختی استاندارد ندارد- ٖآنها آن را هوش هیجانی مینامند.
این کتاب به شما میگوید هوش هیجانی چیست، چطور میتوانید هوش هیجانی خود را کشف کنید و چگونه با درک هیجانات خود و دیگران به مهارتهای رهبری و مدیریتی برای رسیدن به سطوح بالاتر دست خواهید یافت.
خواندن کتاب تعریف و راهنمای هوش هیجانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به روانشناسی و دانشجویان این رشته پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تعریف و راهنمای هوش هیجانی
تا قبل از سده پیش، درک هوش هیجانی تا حد زیادی به اعمال شناختی همچون حافظه، یادگیری و حل مسئله مربوط میشد. در هر حال، دانشمندان در دهه ۱۹۰۰ بهاین درک رسیدند که جنبههای غیر شناختی هوش نیز وجود دارند.
برای مثال، ای ال. تورندیک نوعی از هوش اجتماعی را توصیف کرد که به مدیریت و درک دیگران مربوط میشد. در سال ۱۹۴۰، دیوید وچسلر با بحث دراین زمینه که تا قبل ازاینکه ما قادر نباشیم به طور کامل آن جنبههایی را که به مهارتهای شناختی سنتی مربوط میشود تعریف کنیم، هیچ تعریف کاملی از هوش نمیتواند وجود داشته باشد، مفهوم هوش غیر شناختی را توسعه داد.
سپس در سال ۱۹۸۳، هووارد گاردنر یک اثر پیشگامانه با عنوان قالبهای ذهنی: نظریه هوشهای چندگانه را منتشر کرد. او اظهار داشت که افراد بیش از یک نوع هوش دارند، واینکه این نوع از هوش همچنین ماهیتا شناختی است، بااین حال نمیتواند به طور کامل به وسیله مدلهای فعلی همچون آزمونهای استاندارد هوش بهر (IQ) تعریف شود. مدل او برای هوشهای چندگانه عمدتا بر موارد زیر متمرکز بود:
ـ هوش میان فردی: توانایی درک احساسات، انگیزهها و ترسهای فردی.
ـ هوش بین فردی: توانایی درک دیگران و تمایلات، انگیزهها و مقاصد آنها.
حجم
۹۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه
حجم
۹۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۳ صفحه