دانلود و خرید کتاب سنگور منصور زیرک
تصویر جلد کتاب سنگور

کتاب سنگور

نویسنده:منصور زیرک
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب سنگور

کتاب سنگور نوشتۀ منصور زیرک است. انتشارات کنکاش این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این کتاب، شامل داستانی از روزهای جنگ ایران و عراق اما در قالبی رمانتیک است.

درباره کتاب سنگور

کتاب سنگور، نخستین رمان منصور زیرک است. این رمان، داستان کودکی است که در روزهای نوجوانی‌اش در «سنگور» به پیری می‌رسد.

در «فرهنگ عمید» آمده است که «سنگور» یعنی زنبیل یا ظرفی که از شاخه‌های نازک درخت برای حمل میوه یا چیزهای دیگر می‌بافند. سنگور همچنین نام روستایی قدیمی در شهرستان آبادان است. اما منظور نویسنده از واژۀ سنگور همان‌گونه که در متن رمان نیز بارها به‌ آن اشاره شده، اصطلاحی محاوره‌ای و عامیانه از خود نویسنده است. نویسنده این اصطلاح را در نوجوانی و در زمان جنگ ایران و عراق استفاده می‌کرده. این کلمه برای منصور زیرک، ترکیبی از کلمه‌های سنگر و گور است و اشاره به سنگرهای دستکند به تنگی گور دارد که با دست یا سرنیزه حفر می‌کرده‌اند. 

سنگور، روایت جنگ یا سیاست نیست. این داستان، روایتی ساده از اتفاقات واقعی دوران کودکی و نوجوانی نویسنده است که در بحبوحهٔ انقلاب اسلامی ایران و جنگ ایران و عراق تا سن بیست و دو سالگی اتفاق افتاده است.

خواندن کتاب سنگور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر پیشنهاد می‌کنیم.

درباره منصور زیرک

منصور زیرک متولد ۱۳۴۳ خورشیدی در شهر آبادان است. او در سال ۱۳۵۹ و زمانی که چند ماه بیشتر از آغاز جنگ میان ایران و عراق نگذشته بود، پس از روزها مقاومت در گروه‌های مردمی خودجوش در مقابل تجاوز ارتش عراق، به‌دلیل محاصرهٔ زمینی آبادان از راه خور موسی از محاصره خارج و مدتی در اردوگاه جنگ‌زدگان در ماهشهر بود. سپس به دنبال یافتن خانوادۀ خود که در آغاز جنگ به اصفهان مهاجرت کرده بودند، رفت. منصور زیرک پس از گرفتن مدرک دیپلم، دو سال خدمت سربازی را در منطقهٔ جنگی خوزستان سپری کرد و پس از آن در سال ۱۳۶۸ در رشتهٔ مرمت آثار تاریخی در دانشکدهٔ میراث فرهنگی دانشگاه تهران پذیرفته و پس از آن در ادارهٔ کل میراث فرهنگی استان اصفهان مشغول به کار شد.

منصور زیرک پیرو رشتۀ تحصیلی خویش، در پروژه‌های مرمتی مانند مرمت نقاشی‌های سقف تالار اشرف، مرمت نقاشی‌های دیواری خانهٔ خواجه پطروس، مرمت دیوارنگاره‌های عمارت هشت بهشت، مرمت دیوارنگاره‌های عمارت عالی‌قاپو و چهلستون مشارکت داشت و پس از آن سال‌ها مسئول مرمت اشیای تاریخی و همچنین بناها و آثار تاریخی و تزیینات وابسته به‌معماری ادارهٔ کل میراث فرهنگی اصفهان بود که در این مدت مرمت آثاری همچون سی و سه پُل، پُل شهرستان، پُل جویی، پُل خواجو، امامزادگان دربِ امام، قسمت‌هایی از عمارت عالی قاپو و ده‌ها خانهٔ تاریخی اصفهان به‌سرپرستی او انجام شد.

زیرک را باید یکی از هنرمندان شاخص نگارگری ایرانی با گرایش لایه‌چینی دانست. او غیر از مرمت و نگهداری نقاشی‌های لایه‌چینی موجود در خانه‌ها و بناهای تاریخی اصفهان، در بسیاری از نمایشگاه‌های نقاشی خارج از کشور شرکت و تابلوهای لایه‌چینی خود را به نمایش درآورده است که از آن جمله می‌توان به‌نمایشگاه هفتهٔ فرهنگی ایران و صربستان در شهر بلگراد با کسب منشور صلح و دوستی در سال ۱۳۸۷، نمایشگاه شاهکارهای جهانی در شهر عشق‌آباد و کسب دیپلم افتخار هنرهای تجسمی در سال ۱۳۸۸، نمایشگاه سیر تحول هنرهای اسلامی در موزهٔ پُست پلاس شهر مونیخ در سال ۱۳۸۹ و همچنین تور نمایشگاه نقاشی در شهرهای وین، استکهلم، پاریس و صوفیه در ۱۳۸۹ اشاره کرد.

منصور زیرک همچنین سال‌ها در زمینهٔ موسیقی سنتی و شعر فعالیت کرده است. او با گروه کُر رادیو-تلویزیون ملی ایران در آبادان همکاری می‌کرد که با شروع جنگ و مهاجرت به اصفهان، زمینهٔ آشنایی‌اش با فضای غنی فرهنگی و هنری این شهر به وجود آمد. زیرک همچنین از سال ۱۳۷۵ تجارب فراوانی در محضر استادانی چون استاد شاهزیدی در زمینهٔ موسیقی سنتی و سپس ردیف آوازی موسیقی ایرانی مکتب اصفهان نزد استاد منصور اعظمی‌کیا که هر دو از شاگردان بنام و بزرگ زنده یاد استاد تاج اصفهانی هستند به‌دست آورد. او علاوه بر اجرای موسیقی دستگاهی در زمینهٔ تحقیق و پژوهش و اجرای موسیقی فولک (محلی) و نواحی مختلف ایران از جمله موسیقی بختیاری، لری خرم‌آبادی، کوردی و شوشتری فعالیت دارد. از جمله اجراهای موسیقی سنتی و فولک او در خارج از کشور می‌توان به اجرای کنسرت در شهرهای بلگراد، عشق‌آباد، صوفیه و پلوودیف، آنکارا، مونیخ، پاریس اشاره کرد. در سال‌های اخیر نیز دو آلبوم موسیقی با نام‌های «شبی بی‌تو» و «حس باران» از وی منتشر شده است.

همچنین از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۹۹ مجموعه شعرهای سایه‌های یاد، عشق شیشه‌ای، خط حامل، بوسه‌های کودکانه، ذهن خیس لحظه‌ها، داستان فرود و سپس جوجه کلاغ سبیلو در حوزهٔ شعر کودک از وی منتشر شده است.

بخشی از کتاب سنگور

«سال‌ها پیش او را چند بار دیده بودم از آن زمان مدت زیادی گذشته و همیشه فکر می‌کردم او را خوب می‌شناسم اما در سایه روشن نور زرد رنگ چراغ‌های مه گرفتهٔ کوچه‌ها که از میله‌های فلزی نقره‌ای رنگ آویزان شده بودند گویی به‌دیدار کسی می‌رفتم که تا کنون او را ندیده و نمی‌شناختم. از زمان اولین آشنایی من با او به‌گمانم قرن‌ها گذشته است از همان زمانی که خواسته یا ناخواسته و بدون هیچ حق انتخابی به‌درون این دنیای پُر آشوب پرتاب گردیده و روزی دیگر بر حسب اتفاق در مسیر یکدیگر قرار گرفته و بعد از مدتی کوتاه و این بار اما به‌ناچار هر کدام از ما به‌گوشه‌ای از این کُرهٔ خاکی پرتاب شده بودیم.

نمی‌دانم چند دفعه پیچ و خم کوچه‌ها را گذشتم، کوچه‌هایی باریک با دیوارهایی بلند و درهایی کوتاه و پنجره‌هایی بسته که یکی پس از دیگری در مسیر من قرار می‌گرفتند و پس از لختی ناپدید می‌شدند. صدای ناقوس دو بار تن برج بلندی را که در سیاهی شب فرو رفته بود لرزاند. ناقوس غرغروی بی‌اعصابی که نمی‌دانم چرا شب‌ها رأس هر ساعت باید گذر زمان را با سر و صدای زیاد فریاد بکند آن هم در زمانی که درون جیبِ کت و شلوار و یا بر روی مچ دست آدم‌ها و بر روی دیوارهای هر خانه‌ای چند زمان شمار کوچک و بزرگ پیدا می‌شود. ثانیه، دقیقه و ساعت‌هایی که در قالب سه عقربهٔ طلایی کوچک و بزرگ، خستگی‌ناپذیر، شتابان و با آهنگ به‌دنبال هم می‌دوند و لحظه‌های عمر ما را می‌شمرند. اکنون پی برده‌ام کاربرد ساعت در کهن‌سالی بیشتر و بیشتر به‌چشم می‌آید آن جایی که هر چه به‌آخر خط نزدیک‌تر می‌شوی ثانیه‌های آن را چون قطرهای آبی کمیاب که در بیابان رو به‌اتمام است با بند بند وجودت حس می‌کنی. شاید اگر در جوانی آن زمانی که هنوز سال‌های زیادی از عمرم نگذشته بود خودم را درگیر ماجرا و شرمسار جوانی که نتوانستم نجاتش بدهم نکرده بودم هیچ گاه این ساعتِ از مُد افتاده و عتیقه را که چون میراثی به‌من رسیده بود بر روی مچ دستم نمی‌بستم، ساعتی که من آن را مأمور یادآوری بر باد دادن بزرگ‌ترین گنج خودم یعنی زمان می‌دانم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

حجم

۲۶۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۳ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان