کتاب نسبت سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی
معرفی کتاب نسبت سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی
کتاب نسبت سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی نوشتهٔ محمدمهدی بهداروند است و نشر معارف آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نسبت سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی
با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی، امروز بیش از هر زمان دیگر، نیاز به استحکام بنا و منظومهٔ تئوریک انقلاب و افزایش بالندگی آن احساس میشود. بدیهی است، برای انجام دادن چنین کاری، باید به ذخایر فکری اسلامی و بومی اتکا کرد و در شکستن جزمهای اندیشهٔ غربی جسارت داشت؛ یعنی همان مفاهیم بیگانهای که اندیشمندان این مرزوبوم، سالها بی هیچ تشکیکی، خاضعانه آنها را تکریم و تعظیم کردهاند و بهکار بستهاند! درحالحاضر، نهضت بازگشت به خویش آغاز شده و اندیشهگرانی نوخاسته برای تبیین مفاهیم سیاسی خودی به تأملاتی گسترده دست یازیدهاند و در این راه با جسارتی درخور، مفاهیم جزمی اندیشهٔ غرب را نیز از تیررس نقدهای خود بینصیب نگذاشته و به تعدیل و بازسازی برخی از آنها پرداختهاند؛ بهطوریکه با وضعیت خودمان متناسب باشد. حضرت امام خمینی(ره) ازجمله کسانی است که بهحق طلایهدار چنین حرکتی بود و همواره صاحبان فکر و نسل جوان و فکور کشور را به این کار تشویق و ترغیب میکرد. آنچه امروز مردمسالاری یا دموکراسی نامیده میشود نیز از مفاهیمی است که نزد امام (ره) بازسازی شده است.
دموکراسی غربی، ازجمله مفاهیم مقدس و تعرضناپذیر بهشمار میرفت؛ اما امام خمینی (ره) ازجمله اشخاصی است که در حیات فکری و عملی خود، این نوع نظام سیاسی را به بوتهٔ نقد کشیدند و بدیل اسلامی آن را معرفی کردند. به همین دلیل، یکی از موضوعاتی که در اندیشهٔ امام(ره) جای تأمل و بررسی دارد، مبحث مناقشهانگیز دموکراسی است و سؤالات بسیاری در این زمینه وجود دارد.
مفهوم دموکراسی در اندیشهٔ سیاسی و مکانیزم و نظام ادارهٔ جامعه، از معدود مفاهیم دیرپای فلسفهٔ سیاسی است و بهویژه در دو سدهٔ اخیر شاهد رونق و ترویج این فلسفه و نظام سیاسی هستیم. این مفهوم بهمثابهٔ یکی از استوارترین مفاهیم سیاسی در عمر طولانی خویش، تحولات و فرازونشیبهای بسیاری به خود دیده است؛ ولی همچنان محل تعاطی افکار و الگوی آرمانی حداقل بخش وسیعی از مردم جهان است.
امروزه با نگاهی جامعهشناختی به حکومتهای بهاصطلاح دموکراتیک جهان معاصر، بهخوبی میتوان به آفتهای آنها آگاه شد. به اعتقاد تمامی واقعبینان و حقطلبان عرصهٔ نظری و عینیت، همهٔ حکومتهای غیر الهی، نظام توتالیتر و تمامیتخواه هستند که برای شخصیت بشر صرفاً در حد ابزار تأمین منافع خود ارزش قائلند و اگر از آزادی مردم دم میزنند، درواقع چهرهٔ جدیدی از توتالیتاریسم را به نمایش میگذارند؛ درحالیکه حکومتهای الهی، غیر توتالیتر و مردمخواه و خواستار آزادی متناسب با شأن انسانی برای آحاد جامعهٔ خود هستند.
با مروری بر کارنامهٔ دموکراسی موجود بهخوبی درمییابیم که تمدن دموکراسی مادی جهان موجود که در سیر جهانی شدن خود قرار دارد، به چیزی جز توسعهٔ مادی قدرت (آنهم با تعریف مادی از آن) نمیاندیشد و برای این توسعه باید بهنوعی همگرایی بینالمللی را (از ملل و نحل مختلف)، بر محور رفاه مادی سامان دهد. در غیر این صورت، بال و پر این تمدن در آتش گرایش جهانی به دین و معنویت خواهد سوخت و زمینهٔ اقامهٔ حکومت دینی در گسترهٔ زمین فراهم خواهد شد؛ بنابراین اولین مشکل جوامع دمکراتیک موجود جهان، مسئلهٔ آزادگی، و بردگی انسان بهدست انسان است.
در این کتاب نسبت بین دموکراسی و اندیشهٔ شیعی با توجه به آرای متفکران اسلامی و اندیشمندان غربی و روشنفکران دینی سنجیده میشود. همچنین در این کتاب سعی میشود مفاهیم مربوط به دموکراسی و آزادی تحلیل شوند.
فصلهای این کتاب از این قرار هستند:
تمایز مردمسالاری دینی و مردمسالاری غربی در نظام جمهوری اسلامی، دموکراسی در نگاهها واندیشهها، پیشینهٔ تاریخی و مؤلفههای دموکراسی، زیرساختهای نظری رابطهٔ دین و دموکراسی، عملکرد دموکراسی، دین و دموکراسی، تعامل یا تقابل؟، مردمسالاری دینی
خواندن کتاب نسبت سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به محققان رشتههای علوم اسلامی و سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نسبت سنجی اندیشه شیعی و دموکراسی
مؤلفههای مردمسالاری دینی
بهطورکلی مردمسالاری دینی مبتنیبر سه اصل است که به آن میپردازیم.
دیانت
دیانت پایهٔ جهانبینی فطری بشر است؛ یعنی بشر با عقل جمعی (که عین فطرت است) حکم میکند که در جهانی پا گذاشته است که بسیار ضابطهمند است، و هرچیز در این عالم، حضوری حکیمانه دارد. ما برای درک این حضور حکیمانه، نیازمند درک و شناخت حکیم دانا، یعنی خداوند متعال هستیم. بشر تا نسبتش با خدای حکیم را نشناسد، قطعاً نمیتواند با عالم طبیعت و موجودات آن ارتباط منطقی و صمیمانه برقرار کند؛ بنابراین حکمت اقتضا میکند که بشر در قدم اول، خدای خود را درک کند. مأموریت دین تبیین ارتباط بشر و همهٔ عالم هستی با خداوند است که به دنبال آن، ارتباط بشر با همهٔ اجزای هستی مشخص میشود. و این راز پنهان در آیهٔ زیر است:
(فَاَقِمْ وَجْهَک لِلدّین حَنیفاً فِطْرَة اللّه الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها)؛
پس روی خود را با گرایش تمام به حق، بهسوی این دین قرار بده؛ با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است.
حقیقت فطرت همین است و بشر را چنین خطاب میکند: «ای بشر! خدایت بر تو نشان (بندگی) خویش را نهاده است». و سرتاپا محو نیاز و فقر به او هستی». به قول حافظ:
زشوق نرگس مست بلندبالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جویم
پس ضرورت زندگی حکیمانه، دینداری است. امروز قراین و شواهد فراوانی وجود دارد که اومانیستها با انسانمحوری، خطای فاحشی را مرتکب شدهاند؛ زیرا رویکرد بشرِ امروز به احیای دین و معنویت بیانگر آن است که مکاتبی که انسان را بهجای خدا نشاندهاند، فطرتفریبی کردهاند، و بشریت را به قهقرا کشاندهاند؛ باوجوداین، فطرت خداجوی بشر منهدم نشد و آتش نیاز به خدا در زیر خروارها سخن سخیف و القائات پوچ آنها شعله میکشد، و بیگمان پیام عقل جمعی بشر در قرن حاضر این خواهد بود: «جهان را صاحبی باشد، خدا نام!»؛ بنابراین اگر رهبر معظم انقلاب (حفظ) مردمسالاری دینی را مطرح فرمودهاند، سخن بسیار حکیمانهای است که براساس فرآیند نیاز عقل علمی جهان بیان شده است.
مردمسالاری دینی، برای مردمی است که خود را در عالم هستی رهاشده نمیبینند؛ بلکه اصالت و هویت خود را در دینی میبینند که آنها را با خدای هستی پیوند میدهد. بهعبارتدیگر، زندگی این مردم عین بندگی است و بندگی آنان عین آزادگی است؛ زیرا بندگی خدا بشر را از همهٔ بندها و زنجیرهای اغیار و اسارتهای مرگبار نجات میدهد و این آزادگی است که پایهٔ حیات اجتماعی و سیاسی است.
حجم
۲۵۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۵۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه