دانلود و خرید کتاب شصت، پانصد و ده فریبرز محسنی‌پور
تصویر جلد کتاب شصت، پانصد و ده

کتاب شصت، پانصد و ده

معرفی کتاب شصت، پانصد و ده

کتاب شصت، پانصد و ده نوشتهٔ فریبرز محسنی‌پور است و انتشارات شقایق آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب شصت، پانصد و ده

کتاب شصت، پانصد و ده روایت یک افسر ارتش از جنگ ایران و عراق است که به شیرینی هرچه تمام‌تر حکایت خودش را از ورود به ارتش تا زمان حاضر بیان می‌کند. ویژگی جالب کتاب اختلاف نظر بین راوی و فرزندش است که تنش میان دو نسل را  نشان می‌دهد. درواقع کتاب دربارهٔ پدر فریبرز محسنی‌پور، غلامرضا محسنی‌پور است. 

این کتاب قصه‌هایی است واقعی که کمتر باور شدند. داستانی که مدام بین بودن یا نبودن، در سخت‌ترین شرایط چالش دارند. داستانی از رنج‌ها و دردهای قهرمانان خاکستری و کم‌رنگ که همیشه ناشناس می‌مانند.

خواندن کتاب شصت، پانصد و ده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های زندگی‌نامه‌ای، به‌ویژه ژانر دفاع مقدس پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شصت، پانصد و ده

هر قدم که پیش می‌رفت با شوق بیش‌تری کار را دنبال می‌کرد. کار اصلا او را خسته نمی‌کرد به طوری که گذر زمان را حداقل برای چند روز متوجه نشد. از دخمه‌اش که بیرون آمد، با اولین تصویری که مواجه شد نیمرخ پدر پیرش بود. رو به پنجرهٔ هال نشسته بود تا نور کافی را برای کارش جذب کند. حسابی سرگرم خودش بود. با یک تکه قند مدام ناخن بزرگ پایش را سمباده می‌کشید تا بلکه رنگ خاکستریِ روی ناخن‌هایش را پاک کند.

برای فریبرز بیش از این ارزش توجه نداشت. به راهش ادامه داد و به عزم آموزشگاه از خانه خارج شد تا طرحی را که قرار است از آن فیلم بسازد به استادش ارائه دهد. سه روزی که اخیراً در حبس اتاقش بود را صرف همین طرح کرده بود. بخش به بخش، تمام فیلم‌های عروسی که از آتلیه داشت را با یک ترتیب خاص و جدید تدوین کرده بود تا از آنها معنای سینما بیرون بکشد. از تمام جزییات استفاده کرده بود. از کلیپ‌های اسپرت که گاهاً با اسب و کلاه گاوچران‌های تگزاسی بودند، گرفته، تا ماشین سواری عروس و داماد که بیشتر شبیه تبلیغ ماشین بود تا کلیپ عروسی. کلیپ‌های سر مجلسی مثال خوبی بود از فیلم‌های رمانتیک هندی. همگی با یک

الگو، یکسان و تکراری. عروس و داماد در یک باغ زیبا دور درختی می‌چرخیدند و پس از چند بار گل دادن داماد به عروس، یکدیگر را می‌بوسیدند و در انتها دست یکدیگر را می‌گرفتند و در امتداد غروب محو می‌شدند.


کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
۱۴۰۳/۰۵/۱۳

داستان خوبی بود ولی قلم نویسنده متوسط بود و جای کار داشت بعضی روایت های دفاع مقدس مثل کتاب های آقای حمید حسام خیلی شیرین است ولی در این داستان قسمت های واقعا کسل کننده میشد با همه این موارد

- بیشتر
logophile
۱۴۰۱/۰۹/۱۲

پردازش و کیفیت متن در حد وبلاگ بود.

حجم

۴٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۷۳ صفحه

حجم

۴٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۷۳ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان