کتاب مرشد و پهلوان
معرفی کتاب مرشد و پهلوان
کتاب مرشد و پهلوان نوشتۀ حامد قربانی است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است. کتاب «مرشد و پهلوان» فیلمنامهای مستند درباره آخرین فیلم مرحوم علی حاتمی با عنوان «جهانپهلوان تختی» است که بهصورت نیمهتمام باقی ماند و راه به پایان نبرد.
درباره کتاب مرشد و پهلوان
مرحوم علی حاتمی در سال ۱۳۷۳ با جلب رضایت خانواده مرحوم غلامرضا تختی دست در ساخت و تهیه فیلمی با موضوع زندگی وی میزند. گفته شده که او پس از ناکامی در ساخت دو پروژه سینمایی که نخستین آنها با موضوع زندگی همسران محمدرضا پهلوی تدارکدیدهشده بود و دومی با موضوع پیامبر اکرم (ص)؛ اقدام به ساخت این اثر سینمایی کرده است که به دلیل بیماری و فوت موفق به اتمام آن نشده.
حامد قربانی در فیلمنامه مستند خود در این کتاب سعی کرده به روایتی از چرایی شکلگیری این ایده در ذهن علی حاتمی بپردازد و از این منظر این فیلمنامه از چند منظر قابلتوجه است.
باوجوداینکه شخصیت اول این فیلمنامه؛ «علی حاتمی» در زمان نگارش این اثر دار فانی را وداع گفته است اما نویسنده این فیلمنامه با هوشمندی و با بهرهگیری از صدای وی در ساخت این سناریو، به آن استناد بیشتری داده است و مخاطب را در این موضوع قرار میدهد که گویی حاتمی برای ساخت چنین اثری خود به سخن نشسته است.
قربانی در مقام نویسنده این فیلمنامه همچنین به سراغ بازنمایی لوکیشنهایی رفته است که علی حاتمی در آن به دنیا آمده و بسیاری از آثار خود را در سودای چنین جغرافیایی ثبت و ضبط کرده است. وی در لابهلای تصاویری که سودای ضبط آن را در سناریوی خود مطرح کرده است توجه ویژهای به بازنمایی مناطقی داشته که حاتمی در آنها رشد و نمو پیدا کرده و اسلوب و چهارچوب اندیشه خود را در آن شکل بخشیده است.
خواندن کتاب مرشد و پهلوان را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به فیلمنامه خوانی میتوانند از خوانندگان این کتاب باشند.
بخشهایی از کتاب مرشد و پهلوان
صدای مستندساز روی تصویر:
صبح بود و آفتاب بود و تهران! و منِ مستندساز در خیابان شاهپور به دنبال کوچه اردیبهشت، برای ساخت فیلمی مستند از اثر ناتمام علی حاتمی. هنرمندی که تاریخ هنرِ ایران، نامش رو فراموش نمیکنه، چرا که تاریخسازان بینیاز از قدرت تاریخنویسان، نام و یادشون جاودانه است. اول طلوع این صبح و بیداری انگار آواز دلشدهای، غوغایی به پا کرده. بشنو که عاقبت این آبوآتش نفت آن چراغ کهنه شد!
تصاویر محو میشود به عکسهایی از کودکی و نوجوانی علی حاتمی.
صدای راوی (حاتمی) روی تصاویر به گوش میرسد.
راوی: هنرمندان بر چند دستهاند. یه دسته در سنین تکامل بهطرف هنر کشیده میشن، یه دسته در سنین جوانی، یه دسته هم در سنین کودکی به رشتهای از هنر علاقهمند میشن و توفیق و بخت هم به یاری اونا میآد و البته بعضی هم به سبب ناسازگاری بخت به توفیق نمیرسن. خیلیها هم صادقانه میگن تصادفاً به این وادی کشیده شدن، بعد هم آدمهای متعهد و موفقی شدن و کارشون هم خوبه و همون طور که گفتم بعضی هم زمان درازی وقتگذاشتن و راه زیادی پیمودن اما موقعیت خاص یا بخت مخصوص، یارشون نبوده و نتونستن راه و مسیر مشخصی رو دنبال کنن و ادامه بدن! من چون نوعاً آدم قدری هستم بدون اون که قصد فروتنی داشته باشم باید بگم در شروع کار تا حد زیادی بخت یار من بوده. ممکنه بخواهیم علاقه و استعداد رو ریشهیابی کنیم که در حوصله این صحبت نیست و اصلاً تخصص من نیست که در این مقوله صحبتی داشته باشم. اما میتونم بگم که به این اعتقاد رسیدم که ذات هنر مبهمه! یعنی استعداد رو یک جوهر خاص ازلی میدونم که در بعضیها به ودیعه گذاشته شده. بعضی این اقبالو پیدا میکنن که کشف بشن و به منصه ظهور برسن. و بعضی این بختو پیدا نمیکنن!
حجم
۱۰۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۱۰۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه