کتاب عامل باشید

کتاب عامل باشید نوشته حامد نظری است. این کتاب به شما یاد می‌دهد برای موفقیت در بازاریابی شبکه‌ای باید عامل باشید.

درباره کتاب عامل باشید

حدود هفتاد سال قبل تجارت بازاریابی شبکه‌ای شروع به فعالیت کرد. در آن زمان کمتر کسی پیش بینی می کرد که روزی این کار بتواند چهره‌ اقتصاد جهان را تغییر دهد، اما امروزه کمتر کسی است که به قدرت این تجارت و پولساز بودن آن شک داشته باشد.

موضوع این کتاب در مورد مزایای مادی بازاریابی شبکه‌ای نیست، بلکه در آن نویسنده قصد دارد مهارتی را به شما آموزش بدهد که هر فرد با یادگیری و تبدیل آن به یک عادت می‌تواند موفقیت را نه تنها در این سیستم بلکه در هر زمنیه‌ دیگری در زندگی خود تجربه کند و آن چیزی نیست چز عامل بودن.

واژه عامل بودن در فرهنگ فارسی عمید یعنی کسی که باعث به‌وجود آمدن چیزی یا حالتی می‌شود. عامل بودن، اولین و اساسی‌ترین خصلت در رسیدن به اهداف شخصی و موفقیت است. عامل بودن یعنی آغازگر بودن، یعنی مسئولیت زندگی خود را به عهده گرفتن و ملامت نکردن اوضاع و شرایط یا اشخاص. این کتاب به شما یاد می‌دهد در کسب و کارتان عامل باشید و پیشرفت کنید.

خواندن کتاب عامل باشید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام فعالان حوزه کسب و کار بازاریابی شبکه‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عامل باشید

بزرگترین دروغی که در زمینه موفقیت گفته شده، این است که خواستن یعنی توانستن و این موضوع تا به حال باعث گمراهی بسیاری از افراد شده است. در واقع بسیاری از مردم در اشتباه هستند، آنها تصور می‌کنند اگر چیزی را به شدت می‌خواهند پس امکان دستیابی به آن را پیدا خواهند کرد.

همهٔ انسانها سلامتی، ثروت و شادی را می‌خواهند ولی تقریباً کمتر کسی پیدا می‌شود که به هر سه آنها برسد زیرا خواستن به تنهایی کافی نیست و عبارت درست این است که، خواستن همراه با برخاستن یعنی توانستن، به بیانی دیگر شما باید چیزی را بخواهید و حاضر باشید برای رسیدن به آن بهای لازم را بپردازید. این یعنی، همه کارهای لازم را انجام دهید تا بتوانید هدف خود را تحقق یافته ببینید.

عامل بودن یعنی اینکه با تمام شهامت و بدون شکایت با مسائل روبرو شویم و بدون غرغر و در کمال اعتماد به نفس اقدام به حل آنها نماییم. به عبارتی برای اینکه عامل باشید باید فاعل باشید نه مفعول.

عقیدهٔ فرد نسبت به اینکه او تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی است را «مرکز کنترل» می‌نامند، افراد عامل به یک مرکز کنترل درونی باور دارند، یک فرد عامل می‌گوید: وضعیت فعلی من، تابع عوامل قابل کنترل خودم مثل میزان تلاش و پشتکار، نوع نگرش، جنگنده بودن، میزان اطلاعات و تسلط در مهارت‌های مهم و... است. در واقع این افراد رویدادهای منفی زندگی را ناشی از کمبود توانمندی‌ها و یا کمبود تلاش شخصی خود می‌دانند.

مقابل عامل بودن، منفعل یا واکنشی بودن است. افراد واکنشی اینگونه باور دارند که حاکم بر سرنوشت خویش نیستند و خودشان را بازیچهٔ دست سرنوشت می‌دانند و بر این عقیده اند که هرچه در زندگی برای آنها یا دیگران پیش می‌آید، به دلیل شرایط، شانس یا اقبال است. در واقع این افراد به یک مرکز کنترل بیرونی اعتقاد دارند، و اینگونه باور دارند که وضعیت فعلی من، تابع عوامل متعددی بوده که همگی از کنترل من خارج هستند. افراد واکنشی از زیر بار مسئولیت تصمیمات و کارهایشان شانه خالی می‌کنند و مدام همه چیز و همه کس از جمله جامعه، دیگران و شرایط را مسئول شکست‌ها، نتایج ضعیف، یا عملکرد نامناسب خود می‌دانند.