کتاب پنج نمایشنامه دانش آموزی
معرفی کتاب پنج نمایشنامه دانش آموزی
کتاب پنج نمایشنامه دانش آموزی نوشتهٔ مرتضی هاشمی در انتشارات نظری چاپ شده است. هنر تئاتر از سالهای دور بهعنوان یکی از فعالیتهای فوق برنامه، همواره مورد علاقه و توجه دانشآموزان بوده است. حتی دانشآموزانی که به دلایل مختلف علاقهای به حضور در گروههای نمایشی ندارند، از دیدن نمایشهای دوستانشان لذت میبرند.
با این حال، متأسفانه بهنظر میرسد کارکردهای واقعی هنرهای نمایشی وآثار شگرف آن بر روند تربیتی و تعالی شخصیتی دانشآموزان کمتر مورد توجه مربیان محترم پرورشی و متولیان امر قرار گرفته است و معمولاً به هنر نمایش بهعنوان یک فعالیت تفریحی و فوق برنامه نگریسته شده است؛ آن هم به این شرط که بر روند درسی دانشآموز اثر منفی نداشته باشد.
درباره کتاب پنج نمایشنامه دانش آموزی
هنر تئاتر، چنانچه در سطح مدارس مورد توجه بیشتری قرار گیرد و البته با روشهای صحیح و علمی به آن پرداخته شود، بیتردید میتواند در حل بسیاری از مشکلات روحی و روانی، تربیتی و شخصیتی دانشآموزان موثر باشد. در باب فواید این هنر و ضرورت آن پژوهشهای علمی فراوان انجام شده و مقالات و کتابهای بسیار منتشر شده است که با جستوجویای ساده در منابع آموزشی و تربیتی و فضای مجازی میتوان به آنها دست یافت.
بدونشک بیشتر مربیان و معاونان فهیم و پرتلاش پرورشی به نکات ذکرشده اشراف دارند و توضیح بیشتر در این باب، زیادهگویی است. دلیل یادآوری موارد فوق این بود که از مربیان عزیز درخواست شود زینپس چنانچه تصمیم میگیرند با گروهی از دانشآموزان یک اثر نمایشی تولید کنند، در کنار جنبة تفریحی این فعالیت، به ظرفیتهای فراوان آن در شکلگیری شخصیت دانشآموزان نیز توجه نمایند و با تمرکز و جدیت بیشتری به این فعالیت به ظاهر، فوق برنامه بپردازند.
بیشک تجربهکردن این هنر توسط کودکان و نوجوانان در دورههای مختلف تحصیلی، ضریب موفقیت آنها را در آینده شغلی و اجتماعی ارتقاء خواهد بخشید. باشد تا این هنر پرقدمت و فاخر جایگاه شایستهٔ خود را در امور تربیتی و پرورشی دانشآموزان بیش از پیش پیدا کند.
کتاب پنج نمایشنامه دانش آموزی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به کودکان و نوجوانان علاقهمندان به تئاتر و معلمین و مسئولین مدارس پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب پنج نمایشنامه دانش آموزی
قصهگو: چی میگی آقاگربهه؟ اگه تو موشموشک رو بخوری، کی تو نمایش مون بازی کنه؟ بعدش هم، مگه من اون همه غذای خوشمزه برای شما آماده نکردم که دیگه کاری به موش موشک نداشته باشی؟ توی این بیشه همه باید با هم دوست باشند.
گربه: غذاهای شما که خیلی خوشمزهاس، اما اذیت کردن این موش موشک هم خیلی حال میده.
قصه گو: اتفاقاً نمایش ما هم در بارهٔ همین موضوعه. حالا هم لطفاً پیشته که میخوایم نمایش رو شروع کنیم.
موشموشک: آخ جون، دیدی آقاگربهه؟! دیدی آخرش هم نتونستی من رو بگیری؟
گربه: نشونت موشموشک زبوندراز. من فقط قول میدم تا بعد نمایش باهات میدم کاری نداشته باشم. بعدش میام میگیرمت و میخورمت. حالا میبینی!
قصهگو: برو آقاگربهٔ شکمو. پیشته! برو دنبال کارت. موشموشک تو هم بس کن دیگه. میخوایم نمایش رو شروع کنیم.
موشموشک: چشم خانم قصهگو. هرچی شما بگید.
(گربه از صحنه خارج میشود و موش هم در گوشهای آرام مینشیند)
قصهگو: به نام خدا/ آقاپسرها/ قند عسلها/ سلام علیکم / حال شما؟/ سلامتین انشاالله؟
موشموشک: (با صدای بلند) بله.
قصهگو: (از حاضرجوابی و بانمکی موشموشک لبخند میزند) خوب خدا رو شکر.
حجم
۵۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۵۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه