کتاب مثل اینشتین بیاموزید

کتاب الکترونیکی «مثل اینشتین بیاموزید» نوشته پیتر هالینز با ترجمه میترا میرزایی آریا در موسسه انتشاراتی فلسفه چاپ شده است. توانایی فراگیری یکی از مهمترین مهارت‌هاست که می‌توانید خود را با آن مجهز کنید، زیرا کسب هرچیز ارزشمند در زندگی، نتیجه‌ استفاده از تکنیک‌های مؤثر وکارآمد یادگیری است.  افزایش قدرت تمرکز، ارتقاء ظرفیت حافظه، انتخاب تکنیک های برتر، هدف گذاری هوشمندانه، تندخوانی موثر و همه ی نکاتی که برای آموختن لازم دارید، به تفضیل دراین کتاب آمده است

درباره کتاب مثل اینشتین بیاموزید

این کتاب مجموعه‌ای از تکنیک‌های یادگیری است که شیوه‌های آموزش سریع و به حافظه‌سپردن بیشتر را تضمین می‌کند حتی اگر از مبحثی متنفر باشید. شاید، هنوز هم از این همه یادگیری و آموختن خوشحال نباشید اما حداقل درمدت زمان کم، به موفقیت بیشتری رسیده‌اید و تا دیر نشده می‌توانید به سراغ فعالیت‌های دیگرتان بروید. پیترهالینز نویسندهٔ معاصر، روان‌شناس و پژوهشگر در زمینهٔ انسان‌شناسی است. او کتاب‌های پرفروش بسیاری در زمینهٔ روان‌شناسی یادگیری و تقویت ذهن به رشتهٔ تحریر درآورده است. وی برای خودآموزی، انضباط شخصی، تفکر خلاق، استفادهٔ حداکثر از کارایی مغز و کسب مهارت‌های مختلف، تکنیک‌های ویژه‌ای دارد که در کتاب‌های متعدد خود به آن‌ها پرداخته است.  روش های این کتاب مختص به گروه خاصی نیست و برای تمامی اقشار جامعه نگاشته شده است. هر روش، ویژگی خاص خود را دارد که البته ممکن است با هم شباهت ها یا تفاوت هایی داشته باشند؛ از این رو، شما می توانید یک روش یا چندین روش و سبک متناسب با شخصیت خود را برگزینید

کتاب مثل اینشتین بیاموزید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب «مثل اینشتین بیاموزید» برای کسانی نوشته شده است که قصد دارند سرعت، کارایی و دقت در یادگیری را به طورهمزمان بیاموزند.

بخشی از کتاب مثل اینشتین بیاموزید

اصل شماره‌ی ۵: نیمکره‌ی سمت چپ مغز من فعال است.

این یک افسانه است که چون نیمکره‌های مغز گرایش‌های مختلفی دارند (یکی مربوط به خلاقیت و دیگری مربوط به منطق است)، افراد باید این تفاوت‌ها را روند یادگیری خود لحاظ کنند.

به‌عنوان مثال افرادی که نیمکره‌ی راست قوی دارند خلاق، انعطاف‌پذیر و دارای آزادی‌عمل می‌باشند وکسانیکه نیمکره‌ی چپ فعال دارند منطقی‌تر،محتاط‌تر و تحلیلی‌تر می‌باشند. شاید این افسانه‌ی رویایی خریدارانی هم داشته باشد ولی نمی‌توان بر مبنای آن گفت: یادگیری تنها با یک نیمکره انجام می‌شود و به آن قسمت اهمیت ویژه‌ای داد.

هر دو نیمکره تقریبا در تک‌تک پردازش‌های مغزی نقش دارند و مطالعات نشان می‌دهد افراد هیچ نیمکره‌ی غالبی ندارند. معنای این جمله چیست؟ یعنی این که اگر فردی هنری یا تحلیل‌گرا هستید دلیل نمی‌شود که دیگر بخش‌های زندگی را نادیده بگیرید. می‌توانید در آن بخش‌ها هم همان‌قدر خوب یا حتی بهتر هم باشید. پس اجازه ندهید اصل نیمکره‌ی برتر، مغز شما را از کشف دیگر حوزه‌ها باز دارد.

به مشکلاتی فکر کنید که در اثر تمرکز بیش از حد روی عملکرد‌های یک نیمکره پیش خواهد آمد، مثلاً این‌که خودتان را دست کم بگیرید و تحلیل و شناخت درستی از شخصیت و ظرفیت‌های خودتان نداشته باشید.

حال که تعدادی از اصول را از سر راه برداشته‌ایم و کمی بیشتر به توانایی‌های یادگیری خود باور پیدا کرده‌ایم، وقت آن رسیده است که به مبانی یادگیری بهتر بپردازیم و اصول آن را بیاموزیم.