دانلود و خرید کتاب رویای رویا سیدمحمد حسینی
تصویر جلد کتاب رویای رویا

کتاب رویای رویا

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رویای رویا

کتاب الکترونیکی «رویای رویا» نوشتهٔ سیدمحمد حسینی در انتشارات آفتاب گیتی به چاپ رسیده است. رویای رویا حکایت قسمتی از زندگی دختری است که مشکلات مختلف سخت و گاهی جذاب را با تمام اشتباهات و ضعیف بودنش پشت سر می گذارد. دختری که در تلاطم زندگی قصد دارد طعم گس و تلخ سرنوشت را به شیرینی برگرداند و از این مسیر پر از پستی و بلندی مسیری هموار برای خود بسازد.

درباره کتاب رویای رویا

این حکایت از اولین روز دانشجویی رویا شروع شده و بیشتر از زبان خودش نقل می شود. دختری جوان و ساده که از روستا بدون هیچ تجربه ای برای تحصیل به شهر آمده و درگیر هیاهوی زندگی می شود. دختری که با محیط بیرون از خانه آشنایی زیادی ندارد و همین او را عاجز تر و ضعیف تر می کند. ولی در زندگی مشکلات و پیش آمد هایش طوری پشت سر هم چیده می شوند که از او شخصیت دیگری می سازند و او را مجبور به تبعیت از زمان حال می کنند.

زندگی رویا شاید می تواند عادی و مثل زندگی هر یک از ما باشد. شاید هم مشکلاتش و طرز مقابله‌اش با آنها برایمان جالب و بدیع و دوست داشتنی و گاهی تلخ و دل‌آزار باشد.

نوشتن از زبان دختری همچون رویا را سخت ترین و جذاب ترین چالش زندگی ام می دانم. درک کردن او و به قلم آوردن زندگی اش از یک طرف، از طرفی هم داشتن ریز بینی ها و حساسیت ها و نقطه سنجی های دخترانه اش می توانست برای پسری که می خواست از او نقل کند یکی از سخت ترین انتخاب ها برای نوشتن باشد.

ولی رؤیای رویا را با تمام سختی و پیچیدگی هایش می توانستم از صمیم قلب مانند فرزندی که وارد دنیای وجود کرده بودمش دوست بدارم.

کتاب رویای رویا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب رویای رویا

ردیفی که من در آن نشسته بودم، یکی مانده به آخر بود و فقط یک ردیف پشت سر ما بود ولی از خجالت نمی توانستم حتی سرم را بر گردانم تا ببینم پشت سرم چه خبر است. پیش رویم پسری نشسته بود که من او را فقط از پشت سر می دیدم، موهای کم پشتی داشت و از پشت کمی کچل به نظر می رسید ولی نمی توانستم چهره او را ببینم و کنار او چند پسر دیگر نشسته بودند. با کسی حرف نمی زد و به نظرم می آمد که او هم مثل من تنها به این مراسم آمده باشد ولی این فکر زیاد خوشحال نگاهم نداشت. او بعضی وقتها با فرد کناریش تبادل نظر می کرد. از آنجا بود که هر چقدر او بیشتر حرف می زد، بیشتر به تنهایی خودم در آن جا پی می بردم و حس می کردم که چقدر تنها هستم و این تنهایی به نظرم چقدر می توانست کسل کننده و زجر آور باشد. ولی با این وجود هنوز از بودنم در آنجا لذت می بردم.

از جایی که نشسته بودم ردیف های اول صندلی ها به سختی دیده می شد. ردیف هایی که افرادی با سن و سال بالاتر نشسته بودند. ردیف هایی که آرام تر و کم سر و صدا تر از دیگر ردیف ها بود. آنها با کنار دستی خود زیاد حرف نمی زدند و اگر هم صحبتی داشتند، آرام و در گوشی بود. حس می کردم آدم هایی خشک، با رفتار و گفتاری به دور از هزل باشند. جلو تر از آنها صندلی دیگری چیده نشده بود و کمی جلو تر، سطح بلند تری نسبت به بخش های دیگر وجود داشت که به آن «سن» می گفتند. به نظر هر آنچه که این جمعیت بزرگ منتظرش بودند، می بایست از آنجا شراره کشد. صدا ها در هم پیچیده بود و همه در حال بحث و گفتگو بودند. با این حال هرکسی که آنجا بود انگار نیمچه نگاهی هم به آن سن خالی داشت.

mohamad
۱۴۰۱/۰۶/۰۸

من نسخه چاپی این کتاب رو به دوستم هدیه دادم واقعا کتاب قشنگیه حتما اونو بخونید

کاربر ۹۴۴۱۵۶
۱۴۰۱/۰۹/۰۱

آخر کتاب چه بد بود یک دفعه انگار نویسنده خسته شده بود

کاربر ۵۰۲۲۵۵۷
۱۴۰۱/۰۷/۲۰

کتاب سبک و خوبی بود بنظرم نویسنده میتونست خیلی کش نده داستان رو ولی در کل خوب بود

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۵۶ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
تومان