کتاب آخرین آرزو
معرفی کتاب آخرین آرزو
کتاب آخرین آرزو نوشتۀ شعبان مرتضیزاده نوری است. این کتاب را انتشارات نجوای قلم در سال ۱۴۰۰ در ۱۹۳ صفحه منتشر کرده است. این کتاب یک مجموعه داستان است و داستانهای کوتاه را در برمیگیرد.
خواندن کتاب آخرین آرزو را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به خواندن داستانهای کوتاه میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
بخشهایی از کتاب آخرین آرزو
آنقدر نگفت که خسرو هر روز به او نزدیک و نزدیکتر شد. دیگر بوی عرق تن خسرو خان، زیباترین عطری بود که زهره خانم استشمام میکرد زیباترین عطر دنیا رایحهای که عشق، زیبایی و دوست داشتن را در قلب زهره خانم زنده میکرد و او را در عالم رؤیاها سیر میداد. زهره با این بوی چندشآور، تک سوار رؤیاهایش را بهخاطر میآورد. خسرو خان تک سوار عالم عشقش شده بود و زیاد بیربط هم نبود که بوی اسب میداد چرا که قرار بود با اسب سفید بالدار به نجاتش بیاید. یکبار که به همراه دوستانش، برای خرید عطر بیرون رفتند همه را متعجب کرد ... زهره همه را به دنبال خود در مغازههای شهر گرداند ولی حتی یک عطر یا ادکلنی پیدا نکرد که حداقل کمی شبیه بوی عرق تن خسرو جانش باشد. دوستانش این تغییر سلیقه ناگهانی و گوشهگیریهای افراطیاش را به گذر بحرانی دوران جوانی نسبت میدادند دورانی بحرانی و غیرقابلپیشبینی که از شناخت ناگهانی انسان از ریشهدار بودن غرایز افسارگسیختهاش نشات میگرفت.
حجم
۱۰۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۳ صفحه
حجم
۱۰۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۳ صفحه
نظرات کاربران
داستان های ساده و قشنگی بود، البته به نظرم قلم نویسنده در نگارش داستان های طنز قوی تره.
عالی ممنون یاعلی.
عالیه وقت کردید حتما بخوانید
بسیار روان و جالب