کتاب استوارتر از دماوند
گردآورنده:حمزه علاء، شعبان مرتضیزاده نوری
انتشارات:انتشارات نجوای قلم
دستهبندی:
امتیاز:
از ۴ رأیخواندن نظرات
۴٫۰
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب استوارتر از دماوند
«استوارتر از دماوند» خاطرات شهدای منطقه پدافند هوایی تهران «امام حسن مجتبی (ع)» است که شعبان مرتضی زاده نوری (-۱۳۵۹) و حمزه علاء (-۱۳۵۵) آنها را گردآوری و تدوین کردهاند. در این کتاب خاطراتی از شهیدان، فرهاد دستنبو، حیدر مهداوودی، نظامعلی ملکی، منصور دولتخواه، محمدتقی کزازی مجدآبادی، ابوالفضل ظرافتی، مصطفی اقبالی، محمدرضا خشتی، رضا محسنی و عباس سعادتمهر، به رشته تحریر درآمده است.
بخشی از خاطرات شهید دولتخواه را از زبان مادرش میخوانید:
وقتی پدرشان در هفدهم اسفندِ پنجاه و هفت از دنیا رفتند، منصور تمام پشتوانه و امید من به زندگی بود. او به همراه برادر کوچکترش که او هم جانباز شیمیای بوده و چند سال پیش شهید شدند، دست به هر کاری میزدند تا بتوانند درآمد خانواده را تامین کنند. در جالیز مردم کار میکردند در نانوایی کار میکردند کارگری ساختمانی میکردند و در یک کلام به هر دری میزدند تا بتوانند باری از روی دوش خانواده بردارند. بعد از فوت پدرشان یک روز منصور پیش من آمد و گفت «مادر آیا من از این زندگی سهمیدارم یا خیر؟» من با تعجب از این سوالش گفتم «بعله که سهم دارید شما تا اینجا سهم دارید که اگر به من اجازه ندهید، من مجاز نیستم از سهم زندگی به اختیار خودم به کسی چیزی بدهم»
گفتم «پسرم چیزی شده!؟ چیزی میخواهی بخری؟»
سرش را پایین انداخت و گفت: «نه مادر فقط میخواستم بدانم همین و بس». من معنی حرفش را آن روز نفهمیدم تا اینکه ...
تحدید جمعیت به مثابه تهدید امنیت
مسعود محمدی الستی
رهنامه نظامی کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایرانوحید کریمی
پردردسرترین تخم دنیافاطمه قاسمی
فرزندان دلبسته، نه وابستهمحدثه قبادی
آخرین آرزوشعبان مرتضیزاده نوری
تندیس دردشعبان مرتضیزاده نوری
موهایم را تو ببافسیده حنانه حسینی
شش اختلال رایج روانمحدثه قبادی
جادوی پرواز؛ آشنایی با هواپیماها، پرندگان بدون سرنشین و...شعبان مرتضیزاده نوری
هدیه ای برای مادرش.م نوری
حجم
۳۳۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۳۳۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
از مقدمه کتاب: نیازمابه شهداوادامه راهشان،تنهابرداشتی بودکه بیش از هرچیزی برمن وهمکارانم هویداترشده بود.این مابودیم که به آنها محتاج بودیم و... و این ماییم که نیاز به خواندن وشنیدن خاطراتشان داریم ممنون از معرفی کتاب ممنون 🙏
سلام و خدا قوت تاریخ شهادت شهید دستنبو مرداد می باشد اما چرا در شعر پدر می گوید خرداد ؟نویسنده محترم مجددا خرداد را تکرار می کند
عالی ممنون یاعلی.