کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی
معرفی کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی
کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی نوشته صابر صالحنژادبهرستاقی است. کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی به معلمان کودکان استثنایی کمک میکند بتوانند دقیقتر و صحیحتر رفتار کنند.
درباره کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی
هیچگاه دو انسانی مانند یکدیگر نیستند. این تفاوتها در ابعاد مختلف جسمی، ذهنی و رفتاری قابل مشاهده و ادراک هستند. لذا باید حکمت و فلسفه خاصی زیربنای این تفاوتها باشد. بنابراین میتوان گفت که هر یک از انسانها در مفهومی عام و گسترده «استثنایی» هستند؛ زیرا با یکدیگر از ابعاد مختلف وجودی، تفاوت دارند؛ اما این تفاوتها در اکثر افراد احتمالا چشمگیر نیست و لذا آن گروه را با عنوان هنجار یا متوسط تلقی میکنند.
وجود تفاوتهای فاحش در پارهای از انسانها در زمینههای گوناگون با گروه هنجار یا متوسط، مفهوم استثنایی را به وجود میآورد. اصطلاح «استثنایی» در نظام آموزشی در مفهوم خاص فقط به عده بسیار معدودی از دانشآموزان گفته میشود که تفاوتها و انحرافات آنان (جسمی، ذهنی، رفتاری) کمتر از حد متوسط، از طریق مشاهده معلم و اطرافیان و نیز آزمونهای مختلف ثابت شده است و روش تربیتی یا آموزش مورد نیاز آنان با آن چه اکثریت دانشآموزان به آن احتیاج دارند، بسیار متفاوت است. این کتاب سعی دارد به معلمان کودکان استثنایی کمک کند تا بتوانند با تقویت خود معلمان بهتری باشند.
خواندن کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام معلمان کودکان استثنایی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ذهنیت فلسفی و خلاقیت معلمان کودکان استثنایی
برای فراهم آوردن شرایط آموزش و پرورش متناسب با شرایط این گروه از دانشآموزان، به معلمانی توانا و جو آموزشی ویژهای در مدرسهای با خدمات مخصوص نیاز داریم (نادری و سیف نراقی، ۱۳۹۳). آموزش و پرورش برای کودکان استثنایی باید جزئی از آموزش و پرورش برای همهی کودکان باشد. همانند دیگر کودکان، این کودکان نیز باید قسمت اصلی و اساسی از طرح کلی نظام آموزشی باشند. خارج کردن کودکان استثنایی به طور مطلق از برنامهی عادی و معمولی آموزش و پرورش، بدین معنی است که ما آنان را از آشنایی و تماس با همسالان و مربیان عادی خود دور کرده و تاکید در جدا کردن و دور نگاه داشتن آنان از روال طبیعی آموزش داریم. از سوی دیگر، پیشگامان تعلیم و تربیت استثنایی در دهه های گذشته معتقد بودند که آموزش در مدارس و کلاسهای ویژه متناسب با توانایی و نیازهای کودکان استثنایی است و بحث جداسازی و تشکیل مدارس و کلاسهای ویژه را مطرح نمودند. آنها معتقد بودند تمرکز کودکان استثنایی، معلمان آموزش استثنایی، امکانات و تجهیزات خاص در یک محیط باعث تسهیل در ارائه خدمات میشود و امکان رشد مهارتهای حرفهای کودکان در چنین محیطهایی بیشتر میشود. اما انتقادات نیرچه (۱۹۶۹)، در دانمارک، دان (۱۹۶۸)، در آمریکا و وارناک (۱۹۷۸) در انگلستان نسبت به جداسازی آموزش کودکان استثنایی، شعلهی نهضت عادیسازی و یکپارچهسازی را فروزان کرد. آنها پیشنهاد کردند، کودکان استثنایی باید در جریان اصلی آموزش و پرورش تحت تعلیم و تربیت قرار گیرند. از سال ۱۹۵۰تا ۱۹۸۰حداقل ۵۰ پژوهش در مورد کارآمدی آموزش در محیطهای مجزا انجام گرفته و پژوهشگران کارآمدی آموزش مجزا را، به خصوص در مورد پیشرفت تحصیلی کودکان استثنایی زیر سوال بردند. برخی از آنها در بررسی کارآمدی آموزش در محیطهای مجزا به این نتیجه رسیدند که تنها توجیهی که میتوان برای آموزش ویژه قابل قبول دانست، مربوط به منافعی است که برای معلمان و دانشآموزان عادی دارد. همچنین، آموزش و پرورش کودکان استثنایی جایگاه ویژه و تاثیرگذاری در جامعه دارد.
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه