کتاب به ایران خوش آمدید
معرفی کتاب به ایران خوش آمدید
به ایران خوش آمدید، گفت و گوی شهاب اسفندیاری با اندیشمندان و هنرمندانی از جهان امروز است به همت مصطفی پورمحمدی که در انتشارات سروش به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر گفت و گوی شهاب اسفندیاری با مایکل دودوک دویت، کلاوس فون اتوش، اولریش مارزلف، ایرا باسکار، اریک اشپیتزر مارلین و… است. موضوع این گفتوگوها اغلب از دریچهٔ فرهنگ بوده تا تمایز و نقاط اشتراک میان فرهنگ ایران با سایر فرهنگها به منظور درک بهتر از همدلی و همزیستی میان ملتها بهدست آید.
در خلال این گفتوگوها گاهی میتوانیم برداشت خود را از فرهنگهای رقیب محک بزنیم که به مثل، آیا برداشت ما درباره فرهنگ غرب درست است یا خیر. همچنین بسنجیم که این برداشتها تا چه اندازه با واقعیت فرهنگهای دیگر مطابقت دارد. اما فایده بزرگتر این برنامه، کارکرد آن به عنوان یک ابزار دیپلماسی عمومی است. در روزگاری که افراطیگری سکه رایج زمانه شده و از شرق تا غرب عالم، دولتهای افراطی و دشمن تراش و ایرانهراس روی کار آمدهاند، این برنامه تلاشی بود برای نشان دادن عظمت فرهنگی ایران و قدرت مفاهمه اهالی فکر و فرهنگ آن با هنرمندان و اندیشمندان دیگر ملل تا درک بهتری از مشابهتها و ریشههای مشترک فرهنگهای بشری شکل گیرد؛ تلاشی برای نشان دادن امکان همزیستی و صلح و مفاهمه بین تمدنها و ملتها. همانطورکه ایرانشناس بزرگ، اولریش مارزلف در گفتوگوی خود اشاره میکند، حتی داستانها و مثلهای مشترک فراوانی هنوز میان فرهنگ عامه ایرانی و فرهنگهای عامه اروپایی وجود دارد که ما از وجود آنها در سوی دیگر عالم بیخبریم و انگار مشرق زمینی در دل مغرب زمین وجود دارد. تمام این یادگارهای تاریخی، امکانات و ابزارهایی برای دوستی و همزیستی است که مانند میراثی گرانقدر به بشر امروز رسیده است و شاید توجه و شناخت آنها بتواند درک بهتری از امکان مفاهمه و همدلی بین ملتها، با حفظ مرزهای اعتقادی، بهدست دهد.»
درباره به ایران خوش آمدید
در «پیشگفتار» این کتاب مسعود معینیپور، مدیر شبکه چهار سیما بیان کرده است: «در دنیای جدید، هرچه پیش میرویم، امکان مفاهمه و مصالحه و گفتوگو براساس مشابهتها و تلاش برای همدلی کمتر و در عوض، چالشها بیشتر میشود. مخالفخوانی با هر چیزی، به ابزاری برای فخرفروشی و کسب منزلت اجتماعی تبدیل شده و بازار روشنفکرانی که مزیت و برتری خود را در نقد هر چیزی و مخالفت با هر کسی دیدهاند، روزبهروز داغتر میشود. در سوی دیگر، روشن فکرانی که واقعا اهل فکرند و بیشتر، به دنبال راه برون رفت از چالشها و جلوگیری از تبدیل آنها به بحران، روزبهروز مهجورتر میشوند. بیگمان در این مسیر، رسانه نقشی جدی دارد، وقتی به قول کیم اسپنسر، مدیر تلویزیون لینک تی وی، «عطش پایانناپذیر رسانهها برای ایجاد چالش و دوقطبی کردن فضای عمومی برای دستیابی به مخاطب بیشتر است». این انگاره وقتی بیشتر تقویت میشود که قرابتهای فرهنگی و همزبانیهای کلامی و دینی و مذهبی کمتر شود و اساسا امکان گفتوگو روزبهروز کمتر شود؛ آن هم در هزارهای که ادعا این است که مرزها درنوردیده میشود. بهطور خاص، از اهالی فکر انتظار میرود که آسانتر درباره مسائل مشترک ملتها و فرهنگها تبادل نظر کنند. مع الاسف باید اعتراف کرد باز هم رسانه در شکلدهی به این ترس واره دامن زده و لذت گفتوگوی همراه با مفاهمه یا گفتوگوی مسالمتآمیز بر سر اختلافات تمدنی و فرهنگی را بسیار کم کرده است.
برنامه تلویزیونی خیلی دور خیلی نزدیک در شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران، پل ارتباط فرهنگها و تمدنها بود برای دستیابی به گفتوگوهایی همدلانه و جذاب با هدف واکاوی شباهتها و اختلافها بین تفکرات مختلف به ظاهر دور از هم و در واقع نزدیک به هم. این گفتوگوها یا با توافق بر سر یک مفهوم پایان مییافت یا با مخالفتی توام با احترام. تفاوت خیلی دور خیلی نزدیک با برنامههای مرسوم و مشابه در رسانه ملی که با حضور مهمانان خارجی تولید شده است، در دو موضوع است: نخست آنکه برخلاف معمول، این برنامه محوریت سیاسی نداشت و گفتوگوها از دریچه فرهنگ بوده است. دیگر اینکه جناب آقای دکتر شهاب اسفندیاری، میزبان برنامه، با اطلاع از پیشینه هنری و پژوهشی مهمانان، بنا را بر همدلی گذاشته و تلاش کرده است وارد دنیای مهمان شود و با زاویه نگاه او همراهی کند. مهمانان برنامه طیف وسیعی بودهاند از متخصصان رشتههای هنری و پژوهشگران علوم انسانی و اجتماعی؛ و البته، غلبه با هنرمندان است: از مایکل دودوک دویت، کارگردان مشهور پویانمایی (انیمیشن) اهل هلند تا برونو بتاتی، تهیه کننده سینمای شیلی. بنابراین موضوعات گفتوگو نیز همینقدر متنوع و رنگارنگ شده است.
درباره شهاب اسفندیاری
شهاب اسفندیاری بهعنوان یکی از استادان برجستهٔ رشته سینما و تلویزیون، در تابستان سال ۱۳۹۸ به دعوت مصطفی پورمحمدی (تهیه کننده در برنامه تلویزیونی خیلی دور، خیلی نزدیک؛ به گونهای تحسین برانگیز درخشید. او با مهمانان فاضل و هنرمندان کشورهای گوناگون جهان، مصاحبههای مفصل پنجاه دقیقهای به زبان انگلیسی برگزار کرد که تسلط ایشان در گفتوگوهای نغز، گرم و صمیمی، بدون اتکا به متن از پیش نوشته شده و در کنار ارتباط چشمی، یعنی با نگاه به چهره میهمانان برنامه، باعث تحسین جامعه دانشگاهی شد. این در حالی است که برخی از مجریان هنگام اجرای برنامه به زمین یا سقف نگاه میکنند و چنین ارتباطی با مصاحبه شونده ایجاد نمیشود. این گفتوگوها بدون انقطاع و بهصورت پیوسته به زبان انگلیسی جلو میرفت و با زیرنویس فارسی همراه بود. بهنظرم این برنامه یکی از آثار ارزشمند شبکه چهار در تابستان ۱۳۹۸ بود؛ من همه قسمتهای این برنامه را دیدم و برخی را ضبط کردم. برنامههای گفتوگو با مایکل دودوک دویت، کلاوس فون اتوش، اولریش مارزلف، ایرا باسکار، اریک اشپیتزر مارلین (از همکاران نزدیک ورنر هرتزوگ از کشور اتریش) و بسیاری دیگر، همگی با ارائه مطالب تازه از سوی مهمانان و میزبان یعنی شهاب اسفندیاری که با اعتماد به نفس برنامه را پیش میبرد، اطلاعات ارزشمندی برای دانشجویان و پژوهشگران به ارمغان آورد. تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گفتوگوها با پخش مجدد این برنامه بیشتر آشکار خواهد شد.»
به ایران خوش آمدید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به کسانی که به برنامههای گفتوگو محور و چالشی با موضوع تقابل فرهنگها علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم این مجموعه را از دست ندهند.
بخشی از به ایران خوش آمدید
«هیچ پدیدهای برای یک فرد و یک ملت اتفاق نمیافتد مگر اینکه سابقهای داشته باشد. دکتر شهاب اسفندیاری را از سالها قبل میشناسم. در سال ۱۳۷۵ برای ورود به دوره کارشناسی سینما در کنکور سراسری رتبه اول شد. وی از همان آغاز تحصیل در دانشگاه هنر با تلاشی خیره کننده میدرخشید. از آغاز تحصیل آشکار بود که وی یکی از استعدادهای درخشان در حوزه مطالعات سینماست. سپس دوره کارشناسی ارشد سینما را نیز در دانشگاه هنر به پایان رساند و برای ادامه تحصیلات تکمیلی به انگلستان رفت. ایشان تحصیلات خود را در رشته «نظریه انتقادی و مطالعات فیلم» در دانشگاه ناتینگهام با موفقیت به پایان رساند. عنوان رساله دکتری ایشان «سینمای ملی و جهانیشدن» است که بعدها به شکل کتاب در انگلستان منتشر شد و استادان حاضر در جلسه دفاع، متنهایی در تحسین کتاب او نوشتند. این پژوهشگر شاخص و ارزنده پس از اتمام تحصیلات در انگلستان به کشور بازگشت و مشغول تدریس در دانشگاه شد. از ۱۳۹۲ عضو هیئت علمی گروه سینما در دانشگاه هنر شد و سپس به مدت سه سال مدیر گروه سینما در دانشگاه هنر بود. به موازات مدیریت و تدریس، در کارنامه وی ساخت چندین فیلم مستند و تألیف و گردآوری چند کتاب ثبت شده است. در اواخر سال ۱۳۹۵ با حکم دکتر علی عسکری قبول مسئولیت کرد که در جایگاه ریاست دانشگاه تلویزیون به اهالی هنر خدمت کند. او همچنان در این سمت به خدمات دانشگاهی خود ادامه میدهد.
حجم
۸٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
حجم
۸٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه