کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی)
معرفی کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی)
کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی) نوشته بهزاد شوقی و غلامرضا عزیزی و طهمورث آقاجانی است. کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی) را انتشارات راز نهان برای تمام صاحبان کسب و کار منتشر کرده است.
درباره کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی)
برای انجام هرکاری اولین و اصلیترین کار، ارائه تعاریفی درباره مفاهیم موجود در آن فعالیت است. علوم انسانی جزء آن دسته از علومی است که نمیتوان همانند فیزیک و شیمی به بیان تعاریف قطعی در حوزههای مرتبط با آن پرداخت. تعاریف نسبی هستند و نمیتوان تعریف قطعی برای مفاهیم علوم انسانی بیان کرد. در این میان کارآفرینی سازمانی مفهوم جدیدی است که به تازگی وارد ادبیات و علوم انسانی شده است و در مدت کوتاهی در مباحث توسعه پیدا کرده و توانسته سهم بسزایی در تبیین مسائل توسعه کسب کند. لذا در این کتاب، ابتدا به بررسی موضوعات کارآفرینی سازمانی و سپس به بررسی عوامل مؤثر بر آن که شامل سبک رهبری، خلاقیت، فرهنگسازمانی و ساختارسازمانی است، پرداخته میشود.
بنابراین کارآفرینیسازمانی و هر یک از این عوامل از نظر مفاهیم و تعاریف، ویژگیها، مزایا، ضرورت و اهمیت، تاریخچه، اهداف و اصول، مراحل یا فرآیندها، ابعاد، مدلها، نظریهها، الگوها، تئوریها، عوامل تأثیرگذار و ... بررسی خواهند شد.
خواندن کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام دانشجویان مدیریت و صاحبان کسب و کار پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب اصول و مبانی کارآفرینی سازمانی (با رویکرد کاربردی)
ابتدا به بررسی پیشینههای مرتبط با عوامل اثرگذار بر کارآفرینی سازمانی میپردازیم و مشخص میکنیم که گذشتگان تأیید کردهاند که عوامل سبک رهبری، خلاقیت، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی جزو عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی هستند و آنگاه به بررسی پیشینههای مرتبط ایرانی و خارجی در زمینه ارتباط هر یک از این عوامل با یکدیگر میپردازیم. تعریف پیتر دراکر با رویکرد مدیریتی(۱۹۸۵): کارآفرینی بهرهبرداری از فرصتها برای ایجاد تغییرات است و کارآفرین همواره به دنبال تغییر، پاسخ دادن به آن و بهرهبرداری از آن به عنوان یک فرصت است. او معتقد است که مدیریت فعالیتهای کارآفرینی به شکل تصادفی در سازمانها اتفاق نمیافتد بلکه شرایطی باید فراهم شود:
۱- سازمانها نیاز به فرهنگی دارند که حاضر به قبول نوآوری باشد.
۲- زمینه سنجش نظام عملکردهای مربوط به نوآوری و کارآفرینی فراهم شود.
۳- مدیریت فعالیتهای کارآفرین نیاز به ساختمند شدن دارد(همان منبع).
به طور کلی را فرآیند خلق چیزی جدید و با ارزش، با اختصاص زمان و تلاش لازم و در نظر گرفتن ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی و رسیدن به رضایت فردی، مالی و استقلال تعریف کردهاند. این تعریف بدون در نظر گرفتن زمینه کاری، بر چهار جنبه اساسی کارآفرینی تأکید میورزد: نخست آنکه کارآفرینی مستلزم فرآیند خلق است. خلق هر چیز جدید و البته ارزشمند. این خلق باید برای کارآفرین و مخاطبی که این خلق برای او انجام شده است، ارزش داشته باشد. دوم آنکه کارآفرینی مستلزم وقف زمان و تلاش کافی است. فقط کسانی که درگیر فرآیند کارآفرینی میشوند درک صحیحی از مقدار قابل توجهی زمان و تلاش دارند که صرف خلق چیزی جدید شده و آن را به فعالیت در آورده است. جنبه سوم، در نظرگرفتن ریسکهای اجتناب ناپذیر است. این ریسکها بنا بر زمینه تلاش کارآفرینان، شکلهای مختلفی دارد، امّا معمولاً پیرامون زمینههای مالی، روانی و اجتماعی متمرکزند. در کارآفرینی مستقل کارآفرین از ایده اولیه تا ارائه محصول خود به جامعه، کلیه فرایندهای کارآفرینانه را با ایجاد یک بنگاه اقتصادی جدید، به طور مستقل شروع میکند. انگیزههای متفاوتی در افراد وجود دارد که سبب میشود به طور مستقل کار کنند، یکی از انگیزهها استقلال طلبی است که از قویترین نیازهای فرد کارآفرین ذکر شده است، او میخواهد کارها را به شیوه خود انجام دهد و کار کردن برای دیگران برای او سخت است، زیرا همواره اعتقاد دارد که خودش بهتر از هر کسی از عهده کار بر میآید و همچنین نیاز به پیشرفت و احساس رضایتمندی شغلی از دیگر انگیزههایی است که شخص را به ایجاد یک بنگاه اقتصادی مستقل ترغیب و تشویق میکند. به طور کلی کارآفرینی مستقل فرایندی است که کارآفرین طی میکند تا فعالیت کارآفرینانهای را به طور مستقل به ثمر برساند و کارآفرین مستقل با توجه به ویژگیهای نوآوری و خلاقیت منابع لازم را برای شروع یک کار جدید فراهم میکند.
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه